سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / معجزات / معجزه/اى اميرالمؤمنين و خليفه رب العالمين ، صلوات خدا بر تو باد

معجزه/اى اميرالمؤمنين و خليفه رب العالمين ، صلوات خدا بر تو باد

اصبغ بن نباته روايت كرده روزى من با مولايمان ، اميرالمؤمنين (ع) بودم كه چند نفر از اصحابش داخل شدند، از آن جمله ابوموسى اشعرى ، عبدالله بن مسعود ، انس بن مالك ،ابوهريره ، مغيرة بن شعبه ، حذيفه بن يمان و غير ايشان .

گفتند: اى اميرالمؤ منين (ع)، چيزى از معجزات را به ما بنمايان كه خداوند تو را بدان مخصوص گردانيده است .

فرمود: شما را به اين مسايل چه كار؟ و چرا سؤال مى كنيد از چيزى كه بدان راضى نمى شويد. خداوند تعالى مى فرمايد: (به عزتو جلال و عظمت مقامم ، كسى را از آفريده هايم عذاب نخواهم كرد، مگر با حجت و برهان و علم و بيان ، زيرا رحمت من بر غضبم سبقت گرفته است و رحمت را بر خودم لازم گردانيده ام ، پس من رحم كننده و مهربانم و دوست برترم . من منان بزرگم و عزيز كريمم . هنگامی كه رسولى بفرستم ، به او برهانى عطا كنم و بر او كتابی نازل نمايم ، پس هر كس به من و رسولم ايمان آورد، آنان كامياب و رستگارند و هر كسبه من و رسولم كفر ورزد، آنان زيانكارانند كه مستحق عذاب من هستند).

گفتند: اى اميرالمؤ منين ، ما به خدا و رسولش ايمان آورديم و به خداوند توكل كرديم . على (ع) فرمود: پروردگارا شاهد باش بر آن چه كه مى گويند و من دانا و خبيرم به آن چه كه مى كنند. سپس فرمود: به نام خدا و بركاتش ‍ برخيزيد. راوی گويد: همراه آن جناب برخاستيم تا اين كه ما را به جبانه (صحرا) آورد و در آن جا(سابقا) آبى نبود. نگاه كرديم ناگاه باغى سرسبز داراى آب ديديم . آن گاه در ميان باغ بركه هاى آب و در درون بركه ها ماهى هاى (زيادى ) ديديم ، گفتيم : به خدا قسم اين دلايل امامتند، پس يا اميرالمؤمنين ، معجزات ديگرى به ما بنما و الا ما قسمتى از آن چه كه خواستيم دريافتيم .

 فرمود: خدا براى من كافى است و او كفايت كننده خوبى است . آنگاه با دست ديگر خود به طرف صحرا اشاره فرمود: ناگاه كاخ ‌هاى زيادى كه با در و ياقوت و جواهر مزين شده بودند و درهايشان از زمرد سبز رنگ بود و در ميان قصرهادختران سياه چشم و پسران زيباروى و درختان و پرندگان و گياهان فراوانى وجود داشت، نمايان شد و ما در تحير و تعجب فرو مانديم . كنيزان و پسران زيبارويى كه مانند درّ در صدف بودند مى گفتند: يا اميرالمؤمنين ، شوق ما به شما و شيعيان و دوستان شمافراوان گشت و حضرت با دست ايشان را اشاره به سكوت فرمود.

سپس پاى بر زمين زد، زمين گشوده شد و منبرى از ياقوت سرخ ظاهر گرديد.

آن گاه برفراز آن رفته ، حمد و ثناى خدا نموده و بر پيامبرش درود فرستاده و سپس فرمود: چشمهايتان را بر هم نهيد.

ما چشم بر هم نهاديم و در آن زمان صدای بال هاى فرشتگان را همراه با گفتن تسبيح و تهليل و تحميد و تعظيم و تقديس مى شنيديم .

سپس درمقابل حضرتش ايستاده و گفتند: امر كن ما را به هر چه فرمان توست اى اميرالمؤمنين و ای خليفه رب العالمين ، صلوات خدا بر تو باد.

فرمود: اى فرشتگان پروردگارم ، هم اكنون ابليس ابليسان و فرعون فراعنه را برايم بياوريد. راوى گويد: به خدا قسم كمتر از يك چشم به هم زدن او را نزد آن جناب حاضر كردند،

پس فرمود: چشم هايتان رابگشاييد. چشم گشوديم در حالى كه نمى توانستيم از شدت شعاع نور ملايكه نگاه كنيم.

گفتيم : يا اميرالمؤمنين از خدا بترس در مورد چشمهاى ما (مبادا به آنها آسيبى برسد)زيرا ما از شدت نور، چيزى را نمى بينيم .

صداى زنجيرها و به هم خوردن غل ها را شنيديم . در اين حال ، بادى سخت وزيد و ملايكه گفتند: اى خليفه خدا لعنت اين ملعون را زياد و عذابش را دو برابر فرما. گفتيم : يا اميرالمؤمنين ، از خدا در مورد چشم هاو گوش هاى ما بترس (كه آسيبى به آنها نرسد). به خدا قسم نمى توانيم اين سرّ واين قدر (بار) را تحمل كنيم .

راوى گفت : هنگامى كه او را به سختى در مقابل آن حضرت كشيدند، برخاست . و گفت : واويلا از ظلم به آل محمد ، واويلا از گستاخى من بر ايشان .

سپس گفت : اى سرور من به من رحم فرما، من نمى توانم اين عذاب را تحمل كنم . حضرت (ع) فرمود: خداوند به تورحم نكند و تو را نيامرزد اى پليد نجس خبيث ناپاك شيطان . آن گاه متوجه ما گرديده فرمود: شما اين شخص را با نام و قيافه مى شناسيد؟

گفتم : بله اى اميرالمؤمنين .

فرمود: از او بپرسيد تا به شما خبر دهد كيست .

گفتند: تو كيستى ؟

گفت : (من ابليس ابليسان و فرعون اين امت هستم . من كسى هستم كه با سرور و مولايم ،اميرالمؤ منين (ع) و خليفه پروردگار جهانيان جحد ورزيدم و نشانه ها و معجزات او را انكار كردم ).

سپس اميرالمؤمنين (علیه السلام) فرمود: چشم هايتان را به زير اندازيد و ما چشم به زير انداختيم

. آن گاه تكلم فرمود به كلامى آهسته تر و به ناگاه خود را در جاى قبلی كه در آن بوديم يافتيم كه نه قصرى و نه آبى و نه بركه اى و نه درختى در آن جا بود.

على (علیه السلام ) والمناقب ، ص ۱۵۰ – ۱۴۶

 

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

وقتی امامت در جامعه حاکمیت داشته باشد، زیست جامعه شکل اسلامی پیدا می‌کند

معنای غدیر، استمرار حاکمیت الهی و اسلامی است

زیارت مولانا امیرالمومنین علیه السلام در روز غدیر

مولانا شهادت می دهم که تو امیرالمومنین هستی

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.