سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / اشعار / تا صورت پيوند جهــان بود علی بود

تا صورت پيوند جهــان بود علی بود

تا صورت پيوند جهــان بود علي بود
تا نقش زمين بود و زمـان بود علي بود

آن قلعه گشايي که در قلعـه ي خيبر
برکند به يک حملــه و بگشود علي بود

آن گُرد سرافراز که انـــدر ره اسلام
تا کــار نشد راست نياسود، علي بود

آن شيــر دلاور که براي طمــع نفس
بر خوان جهان پنجه نيالود علي بود

شاهي که ولي بود و وصــــي بود علي بود
سلطان سخــا و کرم و جود علي بود

هم آدم وهم شيث و هم ادريس و هم الياس
هم صالــح پيغمبـر و داوود علي بود

هم موسي و هم عيسي و هم خضر و هم ايوب
هم يوسف و هم يونس و هم هــود علي بود

مسجــود ملايک که شد آدم، ز علي شد
آدم چو يکي قبلــه و مسجود علي بود

آن عارف سجّاد ، که خاک درش از قــــــــدر
بر کنگــره عرش بيفزود علي بود

هم اول و هم آخر و هم ظاهـر و باطن
هم عابـد و هم معبد و معبود ، علي بود

آن لحمک لحمـي ، بشنو تــــــا که بداني
آن يــار که او نفس نبي بود علي بود

موسي و عصــا و يــــد بيضــا و نبوت
در مصـر به فرعون که بنمود ، علي بود

عيسي به وجود آمد و في الحال سخن گفت
آن نطق و فصــاحت که در او بود علي بود

خاتم که در انگشت سليمان نبي بود علي بود
آن نور خدايـي که بر او بـود علي بود

آن شاه سرافراز که اندر شب معــــــراج
با احمـد مختــار يکي بود علي بود

آن کاشف قرآن که خــدا در همه قرآن
کردش صفت عصمت و بستــود علي بود

آن شيــر دلاور که ز بهر طمــــــــع نفس
بر خوان جهـــان پنجه نيالـود علي بود

چندان که در آفــاق نظر کردم و ديدم
از روي يقين در همه موجـود ، علي بود

اين کفر نباشد، سخـن کفر نه اين است
تا هست علي باشد و تابـــود علي بود

سرّ دو جهــان جمله ز پيدا و ز پنهان
شمس الحق تبريز که بنمود، علي بود

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

شعر/ جان در بدن چه باشد ، باشد فدای مادر

پرهای آسمانی در زیر پای مادر

نماهنگ خادم حرم _ دهه کرامت مبارک

با صدای حامد علیزاده و با سروده‌ای از قاسم صرافان

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.