اومدم تا ببینم لحظه ی عاشق شدنو، به دلم افتاده بود صدا زدین آقا، منو!
دل تنهامو آوردم، با یه دنیا دلخوشی…
کمتر از آهو که نیستم..! میشه ضامنم بشی؟!
اومدم همسایه های پاپَرت رو، دون بدم…
دلمو رو دست بگیرم، تا بهت نشون بدم
رو به روی گنبدت سَجده کنم، سلام بدم…
خسته نیستم، اگه من از راه دوری اومدم…
بگم آفتابی و عاشقم، درست مثلِ جنوب! با همون لهجه ی دریایی که میدونی تو، خوب…
مِه از سید مظفر، به تو دخیل اَبندوُم
نذرم هَ بیاروُم یه تا کیسه ی گندم، شاید که کفترانت لایقِم بُدونِن!
حاجتی که اوم هَ، به گوشِت برسانن
تو چشمه ی محبت، مِه تشنه ی نگاتُم
تو کعبه ی امیدی، به هر دم نه صداتُم
اسم نازنینت تا روی زبونن، اون گدن ملائک لحظه ی اذانن…
رو به روت بیاختیار، دوباره زانو بزنم
میونِ گریه بگم: غریب و در به در منم…
تو رو شاهد بگیرم، که با خدا حرف بزنی
میدونم که دستِ رد، باز به سینه ام نمی زنی…
میدونم شفاعتِ بی منتت، زبون زده… به همین امید دلم به مشهدِ تو اومده…
تو که اسمت با غمِ نقارهها روی لباست، همه ی صحن طلات ردِ پای فرشته هاست
دست خالی هیچ کسی از درِ خونه ات نمیره…
میکس و مسترینگ : بابک شهرکی
یا رضا رضا میگم، تا قلبم آروم بگیره…
یا رضا رضا میگم، تا قلبم آروم بگیره