سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / خاطره رسیدن نامه ای دردناک همسر شهید

خاطره رسیدن نامه ای دردناک همسر شهید

    صدای یا زهرایش بلند شد و مغزش پاشید روی تنم و کیسه‌های کمین، با پشت سر آرام نشست روی زمین، سریع عکس گرفتم، به سه ثانیه نکشید که شهید شد.
ناگهان از توی کانال یک نفر داد زد که رستمعلی نامه داری
فرمانده نامه را گرفت و باز کرد، از طرف همسرش بود:
رستمعلی جان، امروز پدر شدی.
وای ببخشید من هول شدم، سلام
عزیزم، نمیدونی چقدر قشنگه، بابا ابوالقاسم اسم پسرت رو گذاشته مهدی، عین خودته، کشیده و سبزه، کی میای عزیزم؟
از جهاد اومده بودن پی ات، می‌خوان اخراجت کنن.
خنده ام گرفته بود. ‏
مگه نگفتی بهشان که جبهه‌ای؟ تهدید کردند که به خاطر غیبت اخراج شدی.
مهم نیست، آمدی دوباره سر زمین کار می‌کنی، این یه ذره حقوق کفاف زندگی مان را نمی‌دهد.
همان بهتر که اخراجت کنند.
عزیزم زود برگرد، دلم برایت تنگ شده …
شهید رستمعلی آقاباباپور
بابلسر _ مازندران

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

آرزوی پدرم و شهدا محقق شد

زینب طهرانی مقدم فرزند پدر موشکی ایران

فرزند دانشمند شهید محسن فخری زاده: عملیات دیشب به ما آرامش داد

واکنش همسر شهید فخری زاده

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.