خانه مادر تو می دانی کجاست

خانه مادر تو می دانی کجاست
آشیان نور ربانی کجاست

در سموات است یا عرش برین
یا فراز قله های اربعین

هر کجا باشد غلام آن درم
بنده ای از بندگان مادرم

خانه ی مادر همان جایی که اوست
وز جمال ماه مادر گفتگوست

گر میان خانه اش خواهی شدن
یا به سوی خانه اش راهی شدن

یاد مادر نسخه ی مشکل گشاست
یاد او ذکر تمام انبیاست

یاد مادر ناخدای نوح بود
بادبان کشتیش از روح بود

یاد مادر با خلیل الله یار
برد او را تا میان لاله زار

یاد مادر مادر موسی شده است
آسیه محو دل دریا شده است

یک نسیم از گوشه های چادرش
برد موسی را به سوی مادرش

یاد مادر شد به مریم خوشگوار
دستی از غیب آمد و شد سفره دار

مریم از این سفره ها مریم شده است
تا که عیسی لایق آن دم شده است

هر چه عیسی می دمید از یاد او
زنده می شد مرده از فریاد او

مصطفی را باب رحمت فاطمه است
آبشار هر چه نعمت فاطمه است

معنی ام ابیها مستتر
کی گشاید مصطفی اخفی و سر

خانه ی مادر همان جایی که اوست
وز جمال ماه مادر گفتگوست

خوش به حال کودکان خانه اش
خوش به حال جوجه های لانه اش

خوش به حال آن نسیمی که سحر
می کند از کوچه ی مادر گذر

خوش به حال قاصدک ها لاله ها
خوش به حال حلقه ی پروانه ها

خوش به حال آن که در هر صبح و شام
ذکر مادر باشدش شرب مدام

شاعر محمد جواد عسگری