سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / انتشار نامه تکان‌دهنده شهید سلیمانی به فرزندش

انتشار نامه تکان‌دهنده شهید سلیمانی به فرزندش

 

من دیدم هرکس در این عالم راهی برای خود انتخاب کرده است یکی علم می‌آموزد و دیگری علم می‌آموزاند. یکی تجارت می کند کسی دیگر زراعت می کند و میلیون‌ها راه

با خود اندیشیدم و چند موضوع را مرور کردم و از خود پرسیدم اولا طول این راه چقدر است انتهای آن‌ها کجاست، فرصت من چقدر است. و اساساً مقصد من چیست. دیدم من موقتم و همه موقت هستند.

دیدم من باید به کسی متصل شوم که این مهم مرا علاج کند و او جز خدا نیست

من خدا را انتخاب کرده ام و راه او را

عزیزم من متعلق به آن سپاهی هستم که نمی خوابد و نباید بخوابد. تا دیگران در آرامش بخوابند. بگذار آرامش من فدای آرامش آنان بشود و بخوابند.

🔺سی سال است که نخوابیده‌ام اما دیگر نمی خواهم بخوابم. من در چشمان خود نمک می ریزم که پلک‌هایم جرأت بر هم آمدن نداشته باشــد تا نکند در غفلت من آن طفل بی‌پناه را سر ببرند

ایتابلهسروشآپارات

یک دیدگاه

  1. سردار دلها، شهید سلیمان، این سپاهی باشرف جان برکف، میتواند بگوید ایرانی هستم؟
    آن خانم و آقای در خاج خزیده که مدام جیغ وای ایرانآ میکشد؟
    ایران عزیز متعلق به کدامیک از این دو هست؟ به حرف و رآه کدامشان باور آریم؟
    یکی حرف میزند و یکی جانش را فدای مان میکند و طلبکار که نیست بلکه خودش را بدهکار هم میداند!
    در رخدادهای زندگی مان به کدام اعتماد کنیم؟ مثلا باز انتخابات را در راه داریم! به رفیقان سردار سلیمانی که با عشق الهی جان نثار مردمند روی آریم؟ یا به اصلاح طلبان و سلبریتی و خارج نشینها و…
    در هر صورت هم باید پاسخگوی اعمالمان به مردم باشیم که چه کسانی را رییس جمهور کرده ایم و هم پاسخ قبر و قیامت مان را بدهیم…

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.