۱- با عجله وارد اداره شد و داشت از پلهها بالا میرفت که نگهبان پرسید؛ آقا کجا تشریف میبرید؟ ارباب رجوع با پوزش از اینکه تشریفات و روال جاری را رعایت نکرده است گفت؛ با جناب آقای شیرازی، رئیس اداره، کار واجب و مهمی دارم. نگهبان گفت؛ متاسفانه پدر آقای …
ادامه نوشته »