حکایات شیرین ✍ تابستان ١٣۶٣ كه در شاهرود، هنگام آموزش سربازان در صحرا ، با مادري به همراه دو دخترش برخورد كردم كه درحال درو كردن گندمهايشان بودند . ❄️ فرماندهی گروهان ، ستوان آسيایی به من گفت: مسلم بیا سربازان دو گروهان را جمع كنيم و برويم گندمهاي آن …
ادامه نوشته »