مثنوی نور ولایت
نوری از قلب احمد(ص) زبانه کشید
عالم تیره، روشنی بخشید
نام آن نور زیبا، ولایت بود
تازه این اول حکایت بود
همه تاریکی و ظلمت دنیا
شد به یکباره پر ز نور خدا
آنچنان کرد نور او فوران
که نبودش نظیر در دوران
نوری از آسمانهای بالا بود
همه جا پر نفوذ و زیبا بود
آنچنان پر اثر بود، پرتو نور
ظلمت آنجا، مقابلش مقهور
ناگهان ظلمت درونم را
برطرف کرد، نور آن مولا
غرق در نور او شدم ز آن دم
غرق دریای نور در عالم
آنچنان دستگیری از ما کرد
که زبانم به حمد گویا کرد
با علی، دستمان گرفت و بالا برد
با کرامت به نزد مولا برد
شد غدیر عیدعاشقان علی(ع)
آن امیر تمام مؤمنان علی(ع)
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَم