سوگیری و حساسیت روزنامه انگلیسی از این جهت مهم است که این روزنامه ژانویه 2024 (اواخر دیماه سال گذشته) در تحلیلی به قلم «سایمون تیسدال» سردبیر خارجی بخش خارجی خود، تحلیلی با این عنوان قابل توجه را منتشر کرد:
«The US isn’t the biggest power in the Middle East any more. Iran is».
گاردین در این یادداشت با اشاره به پیروزیهای چند سال اخیر ایران در دو حوزه میدان و دیپلماسی نوشته بود: «آمریکا دیگر، بزرگترین قدرت در خاورمیانه نیست، ایران است.
جایگاه قدرت برتر در منطقه، اکنون در اختیار ایران است.
نظم جهانی مبتنی بر قوانین آمریکا نیز، برای فروپاشی و جایگزینی آماده است.
اهرم سیاسی واشنگتن رو به کاهش است، دیپلماسی آن ناکارآمد است و اقتدارش، مورد تمسخر قرار میگیرد؛ تشدید حملات بیپایان حوثیها در یمن، واقعیت ناخوشایند دیگری را برجسته میکند؛ قدرت مسلط در خاورمیانه، دیگر آمریکا و متحدینش، مصر، عربستانسعودی یا حتی اسرائیل نیست؛ بلکه این ایران، متحد اصلی حوثیها است؛ ایالاتمتحده، هرگز در جهان عرب، محبوبیت نداشت و فقط به عنوان یک شر ضروری، تحمل میشد، اما این دیگر ایرانِ غیرعرب است که اکنون در صندلی رانندگی است؛ اگرچه سیاستمداران تندرو اسرائیل، هنوز پیام هفتم اکتبر را دریافت نکردهاند، اما با اوضاع وحشتناک غزه، وضعیت، تغییر کرده و از همیشه بدتر شده است؛ سفیر عربستان در لندن، هفته گذشته به بیبیسی گفت که دولت یهود دیگر نباید به عنوان یک مورد خاص در نظر گرفته شود.
شبکه محور مقاومت، فارغ از اینکه از دستورات ایران، پیروی میکنند یا خیر، در هر صورت در کنار هم عمل میکنند و آشکار است که ایران یک ائتلاف کنترلشده از راه دور تشکیل داده است؛ بمباران پایگاههای حوثیها نیز، واقعیت را تغییر نخواهد داد و به احتمال زیاد، بر عکس به روایت مقاومت ضد غربی و ضد اسرائیلی تهران در سراسر منطقه، دامن خواهد زد.
ایران با هوشیاری بیشتر نسبت به گذشته، سال گذشته، گامهای عملگرایانهای برای ترمیم روابط با رقبای عرب خلیج فارس برداشت و روابط دیپلماتیک با عربستانسعودی را احیا کرد؛ هیچ رابطه عشقی هم در میان نیست و مهمترین جنبه این معامله واقعگرایانه، این بود که چین میانجی آن بود. دوستی جدید ایران با چین و روسیه، بیش از عوامل دیگر قدرت مالی ایران را متحول کرده است و جنگ اوکراین به رهبری غرب نیز، کاتالیزور این انتقال بوده است.
جنگ و پیامدهای آن، این باور را در پکن و مسکو متبلور کرد که رهبری جهانی آمریکا در حال افول است و نظم جهانی مبتنی بر قوانین واشنگتن، برای فروپاشی و جایگزینی، آماده است. ایران، با حمایت چین به گروه بریکس و سازمان همکاری شانگهای پیوست؛ چین به ایران برای دور زدن تحریمهای آمریکا کمک کرد و پس از سالها رکود و ناآرامیهای شدید سیاسی و اجتماعی داخلی، اقتصاد ایران در حال رشد است.
ایران، ممکن است، بهزودی جنگنده بمبافکن پیشرفته سوخو۳۵ و بالگردهای تهاجمی پیشرفته روسی را که محصول یک مشارکت دفاعی بیسابقه است، تحویل بگیرد؛ در ضمن، مسکو میلیاردها دلار برای توسعه میادین گاز طبیعی، متعهد شده است؛ علاوه بر همه اینها، موضوع دیگر و بدترین کابوس اسرائیل، پیشروی سریع برنامه غنیسازی ایران طبق گزارشها است.
امروز، ایران از تحریمها و اغتشاشات جان سالم به در برده و پیروز است؛ اقتصاد خود را تثبیت کرده و شروع به تجدید قوای دفاعی خود کرده است. پس از ۴۵ سال تلاش، تحریم و تهدید تهران، جواب نداده است؛ آمریکا، انگلیس و اسرائیل با یک رقیب سرسخت روبهرو هستند که یک ضلع از مثلث اتحاد جهانی است که توسط شبه نظامیان قدرتمند و همچنین، قدرت اقتصادی نیز، حمایت میشود؛ اگر میخواهیم از یک درگیری گستردهتر اجتناب کنیم، به یک رویکرد دیپلماتیک تازه نیاز است.» با این اوصاف باید بررسی کرد روزنامه گاردین با وجود اذعان به تبدیل ایران به برترین قدرت منطقه، چه توقعی از تمرکز روی انتخابات ایران دارد.