خانه / صراط عشق / معرفت / شورای نویسندگان / متفاوت تر از آنچه تاکنون خوانده و شنیده اید/ خواست شهدا در لحظه شهادت؟

متفاوت تر از آنچه تاکنون خوانده و شنیده اید/ خواست شهدا در لحظه شهادت؟

 

به نام خدا

مطلبی که خدمت عزیزان ارائه می‏شود، در قالب مثال شهید حججی، تقدیم حضور می‏گردد: آقای محسن حججی را در نظر بگیرید، یک ساعت به شهادت، تجسم کنید مَلکی پیش ایشان بیاید و بگوید آقای حججی من ازجانب خدا آمدم، شما جنگیدید، وظیفه‏تان را انجام دادید، الان چه برای شما قرار داده شود؟ اگر بخواهی آزاد شوی پیش زن و بچه‏ات بروی، به زندگی‏ات ادامه دهی، بلافاصله امضاء می‏شود؛ اگر بخواهی شهید شوی و ارتقاء پیداکنی، بلافاصله امضاء می‏شود، چه می‏خواهی؟ آقای حججی، شهادت را انتخاب می‏کند، اما با چه کیفیتی؟ اگر به ما گفته می‏شد چه جور می‏خواهید شهید شوید، چه می‏گفتیم؟ از منظر زمینی این طور می‏گفتیم: بسیار خوب، اگر قرار است که شهید شوم و هیچ چارۀ دیگری نیست، یک جور شهید شوم که متوجه نشوم، خون و خونریزی هم نباشد، درد هم نداشته باشد، قبرم هم بهترین قبر و بهترین سنگ قبر و بهترین جا باشد؛ این قبیل درخواست‏ها دنیایی است.

اما اگر شهید حججی بداند که خداوند شهادت را برایش می‏پسندد و اگر شما به جای شهید حججی باشید، می‏گویید: خدایا، واقعاً شهادت را برایم پسندیدی؟ پس می‏شود بهترین نوع شهادت را برای ‏من قرار دهی؟ اهل دنیا اینها را نمی‏خواهند، فقط زمانی که زنجیرهای دنیایی از دست و پای ما باز شود و از دنیا کنده شویم و ارتفاع بگیریم، روح‏مان سبک شود، اینطور درخواست می‏کنیم و می‌گوییم: خدایا توفیق بهترین شهادت را برایم قرار بده.
می‏گویید خدایا می‏شود موقع شهادت به امام حسین (علیه‏السلام) شبیه‏تر باشم؟ می‏شود شهادتم مظلومانه‏تر باشد؟ شهادت یک بار حاصل می‏شود، چرا این شهادتی که برای من می‏خواهی در نظر بگیری بهترین کیفیت نباشد؟ خدایا! می‏شود در آخرین لحظه، حتی دهانم خونی باشد؟ می‏شود گلویم بریده باشد؟ می‏شود در اوج مظلومیت شهید شوم؟

می‏شود موقع شهادت، فقط تو را داشته باشم، همه علیه‏ من باشند، همه به من ناسزا بگویند، همه هلهله کنند، از همه قطع امید کنم؟ من دوست دارم در لحظۀ شهادتم، فقط و فقط امیدم تو باشی.

اگر از دنیا کنده شده باشید، مدام این چیزها را می‏خواهید، مدام لیست‏تان را در این حس و حال مفصل‏تر می‏کنید. خدایا می‏شود هیچ عزاداری نداشته باشم، خدایا می‏شود جایی باشم که هیچ کس من را نشناسد، خدایا می‏شود گمنام شهید شوم، خدایا می‏شود حتی قبرم بر همه آشکار نباشد؟

خدایا می‏شود بعد از شهادتم، بدنم را قطعه قطعه کنند و در بیابان بریزند که غذای جانوران بیابان شود؟ اگر آن مَلَک بگوید که در ازایش چه می‏خواهی؟

می‌گویید هیچ نمی‏خواهم، فقط می‏خواهم به یاد امام حسین (علیه‏السلام) و شبیه‏ تر به ایشان، شهید شوم، حتی آن کسی که می‏گوید اینطور شهید شوم ولی در عوض امام (علیه‏السلام) به من توجه کند، این شخص، معامله‏گر است؛ عموم شهدای ما حتی معامله‏گر هم نبودند. می‌گویند: در عوض چه می‏خواهی؟ می‌گویید: هیچی نمی‏خواهم. آیا می‏خواهی اسمت در بهترین دفتر عالم ثبت شود؟

نه، نمی‏خواهم؛ آیا می‏خواهی اسمت جزو خوبان عالم ثبت شود؟! نه، نمی‏خواهم؛ یک چیزی برای خودت بخواه! هیچی نمی‏خواهم. بسیاری از بسیجیان ما در جبهه اینطور بودند. حاضر نبودند اسم‏شان را به کسی بگویند، حاضر نبودند شناخته شوند و چیزی نمی‏خواستند؛ حرف‏شان این بود که ما از امام حسین (علیه‏السلام) خجالت می‏کشیم، می‏خواهیم خجالت‏مان به پیشگاه مولای‏مان کمتر شود. اینها چه کسانی بودند؟ کسانی که جسم‏شان روی زمین بود، روح‏شان در آسمان بود. در عوض یک هنرپیشه را ببینید. می‌گویند: آقای هنرپیشه! خانم هنرپیشه! چه می‏خواهید؟ می‏گوید می‏خواهم دیده شوم، این نقش را گرفتم که دیده شوم، آرزویم این بود که خوب دیده شوم. در این فیلم من را دیدند، من را تشویق کردند… مدام دارید از تلویزیون رفتارهایی را می‏بینید و می‏شنوید که آن بسیجی زمان جنگ، هیچ وقت نمی‏خواست حتی بشنود. چنین افرادی دارند الگوهای جامعه معرفی میشوند …

حال اگر قرار بود شما شهید شوید، یک لیست بلند بالا برای خودتان می‏نوشتید. ای جوان! چرا وقتی امام حسین (علیه‏السلام) بهترین لیست را از جانب خدا برای خودشان در شب قدر می‏نویسند، شما می‏گویید که این عقده در گلوی من گیر کرده و سال‏ها این عقده را دارم که چرا خدا اینگونه شهادت را برای ایشان قرار داده است؟!

در حالیکه اگر بسیاری از شهدای ما گمنام هستند، با مظلومیت شهید شدند، بعضی‏های‏شان تحقیر شدند و شهید شدند، بعضی‏های‏شان با وضع فجیعی شهید شدند، اگر شهدای ما اینگونه هستند، سید شهدا باید چگونه باشد؟ کسی که می‏خواهد در جایگاه سیدالشهدا قرار بگیرد، ایشان باید چگونه باشد؟ برای خودش از جانب خداوند می‏نویسد که با تشنگی شهید شوم، نفس نفس زنان شهید شوم، در حال دوندگی، دشمن به من رحم نکند، هلهله کند و مسخره کند، برای کشتن من اهتمام داشته باشد، حرمتم را رعایت نکند، در عوض هیچی از خدا نمی‏خواهد. گلوی‏شان اینطور بریده شود، این همه زخم بر بدن مبارک‏شان وارد شود، عزیزان‏شان قبل از خودشان جلوی چشم‏شان شهید شوند، در عوض ایشان هیچی از خدا نمی‏خواهند.

کلام امام حسین (علیه ‏السلام) را ببینید، از همان ابتدا که راه می‏افتند تا لحظۀ آخر در گودال قتلگاه چه برای خودشان می‏خواهند؟ برای مسلمین دعا می‏کنند، برای خودشان دعا نمی‏کنند. برای دین جدشان دعا می‏کنند ولی برای خودشان دعا نمی‏کنند، به رهگذران در خلال مسیر برمی‏خورند، برای آنها هم دعا می‏کنند، برای آنها چیزی می‏خواهند، اما برای خودشان چیزی نمی‏خواهند. می‌گویید شاید شب عاشورا دیگر چیزی برای خودشان بخواهند، شاید روز عاشورا، شاید عصر عاشورا بخواهند، ولی به جملات ایشان در عصر عاشورا و موقع شهادت‏شان هم که نگاه می‏کنید، میبینید چیزی برای خودشان نخواستند؛ ایشان امام عالم هستند، سخت‏ترین نوع شهادت را از جانب خدا برای خودشان نوشتند، چیزی برای خودشان نخواستند، خداوند ثمرات و تبعاتی را برای مولا قرار داد، بدون اینکه ایشان درخواست کنند. وقتی روح انسان از زمین، از زنجیر اسارت‏ها باز شود و پرواز کند و به آسمان برود، هر قدر به امام حسین (علیه‏السلام) نزدیک‏تر شود، نوع خواسته‏ هایش تغییر می‏کند.

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

اسد در گفت‌وگو با پوتین: داعش، همزاد نازیسم است

بشار اسد رئیس جمهور سوریه

حقوق بی نهایت شهدا بر گردن همه ایرانیان

ويدئو/

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.