خدا را شکر مادر آفریده است
و او را مهربان تر آفریده است
برایش خانه ای در آسمان ها
ز انواری مطهر آفریده است
نمی دانیم حدّ خانه اش را
فزون از وصف ، اکبر آفریده است
چراغ خانه اش دایم فروزان
كَمِشْكَاة است محشر آفریده است
درخت خانه اش بسیار زیباست
مگرطوباست یا سدر آفریده است
کبوترهای بامش را چه نامیم
هوایی تر ز اختر آفریده است
به زیر پای او جنات تجری
ز انهاری مکرر آفریده است
به تاج و حلقه کرده خوب تزیین
چو گردنبند حیدر آفریده است
بنای سوف یعطیک فترضی است
که اعطیناک کوثر آفریده است
فدای چادرش گردم که آن را
ز تار و پود دیگر آفریده است
همان چادر که عطر یاس دارد
و چادر را معطر آفریده است
خدا را شکر مادر آفریده است
و او را مهربان تر آفریده است
برای بچه های شهر غربت
پدر، خواهر، برادر آفریده است
سپاهش اربعین غوغاست غوغا
ز چشمش فوج لشکر آفریده است
سر و جانم فدای مادرم باد
که ما را مال مادرآفریده است
محمد جواد عسکری باقرآبادی.1397/12/7