صراط عشق؛ مجله ی فرهنگی، معرفتی، ادبی، هنری مجله ی فرهنگی، معرفتی، ادبی، هنری
در پی انتشار مطلبی با عنوان «آری این‌چنین شد دکتر» از سوی پایگاه خبری جانبازان اصلاح طلب دفاع مقدس، سایت صراط عشق جوابیه‌ای به این شرح صادر نمود:
خدا لعنت کند چپی ها و اصلاح طلبان افراطی دیروز را که می گفتند: ضد آمریکایی ترین هستند!
و دیگران را بی محابا آمریکایی می خواندند و طرفدار اسلام آمریکایی!
و بدتر ین اعمال را علیه جوانان و دختران بی تجربه، اوایل انقلاب انجام دادند!
و تخم کینه در دل این جوانان ساده اندیش ظاهر بین بی مطالعه انداختند!
و از کشتی انقلاب نورانی خمینی با شرف در انتظار منجی موعود دور کردند!
ولی گناهش را گردن یاران مظلوم امام مهربانی ها ره می انداختند…
و امروزه، شده اند لیبرال و اصلاح طلب، و سینه چاک غرب و آمریکای شیطان صفت ملون و اروپای استعمارگر مکار و خون ریز دیروز و امروز…
– خدا لعنت کند خلقی نما های چپ و راست را که خودشان را سوپر آمریکایی نشان می دادند،
و نوجوانان ساده لوح را فریب داده، به کشتن کشاندند،
و خودشان ننگین وار، بظاهر زنده مانده اند و شایعه ساز و بلند گوی دشمنان و مروج پیامک هایشان…
زمانی هم که امت انقلابی، 8سال با عروسک آمریکا می جنگید، به آغوش آمریکا و صدام یزید غلطیدند!
و امروزه دلسوز انقلابیون صدمه دیده ای شده اند که در آشفته بازار فتنه ها، دوست و دشمن را خوب می شناسند
و نمی گذارند باز مانند 1400 سال قبل، “علی” تنها بماند!
هرچند مزورانی که با زر و زور چپی های دیروز، و اصلاح طلبان امروز، غاصبانه 36 سال به کرسی های قدرت و ثروت، نشسته اند، مرتب نق می زنند و مروج بی بی سی، و من و تو، و فارسی وان، و… شده اند!
اما وای به حال دشمن صفتان پوست انداخته و ملوسی که بجای دست بر قرآن خالق آسمانها و زمین بردن، امروزه، دل خوش کرده اند به فال گیری از شعرایی که خیال باف خال هندویی هستند، تا سمرقند و بخارای دیگری را هم ببخشند، تا کدخدا از آنها راضی تر شود!
بعد بگویند: تقصیر ما نیست، خوب فال زدیم، اینطور شد، و کاری نمی شود کرد! خلاف فال هم که نباید عمل کرد! خوب حق با شعرای باستانی است!
وگرنه چرا به هر بهانه ای در صدا و سیما فالگیری می کنند و همه شبکه ها و آدمک ها بر آن افتخار هم می کنند…
این مرتجعین سرسپرده طاغوت، و دل به دنیا باخته، چون خودشان را به خواب زده اند، بعید است بیدار شوند…
اما جوانان مظلوم دیروز، و جوانان رشید در صحنه امروز، با عشق به یادگار شهیدان، همچون سردار سلیمانی و سید حسن نصر الله، به امید رضایت خدای مهدی منجی عج در پی عمل صالح هستند
هرچند امثال ترامپ آمریکایی و دنباله هایش در ایران فاطمی علوی نشان را خوش نیاید؛
که اینان را امیرالمؤمنین نتوانست به صراط مستقیم کشاند، چه برسد به ما که حوصله درگیر شدن با آنها را نداریم، چون از شیطان بزرگ غافل می مانیم…
هنوز یادمان نرفته،
قبل از انتخابات مجلس سوم شورای اسلامی، این جماعت فرصت طلب بی رحم، تا توانستند تشکیلات موازی با انقلابیون زدند و مصادر حکومتی را قبضه کردند و زمین و خانه و کارخانه ها گرفتند و تپل شدند و بزک کننده مخالفان…
اما انقلابیون جان برکف، اعم از رزمندگان و جانبازان و ایثار گران و خانواده های بزرگوارشان، همواره خودشان را در کشتی نورانی انقلاب مهدوی، ملوانی می دانند که با توکل بخدای مهربان، فقط باید چشم به ناخدای کشتی بدوزند تا باز پیروز شوند!
آری یاران خامنه ای با تقوا و شجاع اینگونه اند…
اینست معیار شناخت حق از باطل! و رمز موفقیت و سرافرازی امت سربلند و بی مانند ایران زمین در عصر غیبت کبری مهدی فاطمه، فرزند نورانی حسین بن علی علیه السلام…
لذا نه دست از رهبر بی بدیل با تقوای مان بر می داریم
و نه فریب تشکیلات و عناوین دهن پر کن دشمن پسند را می خوریم!
چرا که خدا می گوید:
یا ایها الذین آمنوا کونوا انصار الله…🏇🌄
انوشه گیلانی نژاد
97/11/25
متن منتشر شده توسط پایگاه خبری جانبازان اصلاح طلب دفاع مقدس:
آری این‌چنین شد دکتر
در شب ۲۲ بهمن 40 سالگی انقلاب، تفألی زدم به تحلیل تاریخ تا رسیدم به کتاب:
” آری، این‌چنین بود برادر” دکتر شریعتی
نشستم و برای دکتر نوشتم.
و اما دکتر، پس از گزارشی از تاریخ به بردگان اهرام مصر، به آنان گفتی که پس از آن‌همه ظلم فرعون‌ها، محمد، پیامبری بری از زر و زور و تزویر از مکه برخاست و به برده‌ها هویت بخشید.
اما پس از تحمیل مرگ مشکوک بر تو، مبارزه همچنان ادامه یافت.
و همان روح‌اللهی که می‌شناختی، فریاد بشریت را به سرمنزل رساند. گمان می‌کردیم کلید آزادی در مشتمان است که ناگهان جنگی نابرابر با پرچم آیات جهاد به سوی‌مان آخته شد و باز، شهدایی از جنس همان بردگان، قلب تاریخ شدند.
ناگهان در پناه این رشادت‌ها، سهم‌خواهان افتادند به غارت دست‌آوردهای انقلاب و بیت‌المال.
اما دکتر؛ همان‌هایی که تفکر تو را زاییده سوسیالسیم می‌دانستند، در اثر غفلت خودمان زنجیر تزویر را بر پای افکارمان زدند.
باز همان چهره‌های قارونی با منابع نفتی، به جان بشریت افتادند. رباخواران در پوشش بانک‌های اسلامی در فضای فقر و فحشاء افتادند به پیکار علنی با خدا.
با ثروتی که قرار بود چرخ تمدن این سرزمین را رونق دهد، قصرهای دین را سر به فلک کشیدند تا خوشبختی عوام با ظهور مهدی گره بخورد.
مهدویت؛ همان‌ها که تو را تکفیر می‌کردند، این بار به نام روح‌الله در فضای درام پس از او، بر گردنه انقلاب چنبره زدند.
ایمان‌ها کمرنگ‌تر و دین‌گریزی علنی‌تر شد. مناره‌ها سر به فلک، اما شبستان‌‌ها تهی.
دکتر، تو و ما درد شلاق شاه را به راحتی درک می‌کردیم. ولی نمی‌دانیم چرا در قرن بیداری، با خیمه شب بازی عبودیت آسمانی در زمین، دچار خرافات شده‌ایم. شاید تمرین تزویر شناسی نکرده بودیم که گرفتار تمدنی با فرهنگ دشنام، كينه و نفرت و مجهز به موشک شدیم.
آری؛ بعد از تو، همسفران حسینه ارشادت را یا با نیرنگ پدرخوانده جهل مقدس ترور کردند، یا خانه نشین. و بعد، افتادند به مصادره انقلاب.
آنقدر در عالم تحریم از توسعه جا ماندیم که استقلال ما با واردات قوت و غذا از کفرستان چین و روس جبران می‌شود.
هنوز هم اندیشه‌های ابوسفیانی در اتاق فکر MI6 جولان می‌دهد.امریکا، همان دشمن قسم خورده دیروز و دشمن فرضی امروز، در صدد آشتی با ماست بلکه ما را از چنگ انگلیس و روس بیرون بکشد.
ما شاه را بیرون کردیم، اما قدیسین در کاخش جا خوش کردند؛ و این بار، به نام الله.
فردا نیز به آزادی می‌رویم.
جشن انقلاب، این استخوان در گلوی ملت خسته از تزویر، می‌خواند ما را.
زاده‌ی خودمان است و زخم خورده‌ی خودمان.
نصرت الله محمود زاده
