معلم گفته بود امتحان دارید، صدای اذان از مسجد بلند شد احمد آهسته حرکت کرد و رفت به سمت نمازخانه. دنبالش رفتم و گفتم: احمد برگرد این آقامعلم خیلی به نظم حساسه، اگه دیر بیای ازت امتحان نمیگیره و… میدانستم نماز احمد طولانی است، احمد مقید بود که ذکر تسبیحات …
ادامه نوشته »