آفتابگردان با اشتیاق سرش را به سمت نور بالا گرفت و با تمام وجهش متوجه نور شد، آن را دنبال می کرد و با شعف می گشت به هر سمتی که نور می رفت. بوی عطر گل سرخ، لطافت هوا، سبزی چمن، قامت بلند سرو و زیبایی باغ برایش جلب توجه نمی کرد!
ادامه نوشته »بهشت سفينه کجاست؟ / قسمت دوم
کربلا- ظهور- انبیاء ع
ادامه نوشته »طرح/ اباالفضل، جسم الحسین(ع)
اَلسّلامُ عَلیک یا أبَاالْفَضْلِ الْعَبّاسَ بْنَ أمِیرِالمُؤمِنِینَ اَلسّلامُ عَلیک یابْنَ سَید الْوَصِیینَ اَلسّلامُ عَلیک یابْنَ أوَّلِ الْقَومِ إسْلاماً وَأقْدَمِهِمْ إیمَاناً وَأقْوَمِهِمْ بِدِینِ اللّه وَأحْوَطِهِمْ عَلَی الاْءسْلامِ
ادامه نوشته »در کاروان حسین فاطمه سلام الله علیهما
بسم الله الرحمن الرحیم چقدر دلنشین است با حسین ع بودن. حسین ع مرد عجیبی است. او بزرگ عرب و هاشمیان است اما چقدر افتاده است. چقدر دلنشین است. چقدر خاکی است. صبحها هنگامی که از خواب بیدار میشوم [ این روزها برخلاف گذشته به اشتیاق همنشینی با حسین و …
ادامه نوشته »نورِ مشایعتکننده
وقتی ابالفضل ع بسوی علقمه تاخت، نور با او بود، مقدّم بر او بود، راهنمای او بود، او را به نقطهای از علقمه رهنمون ساخت
ادامه نوشته »