سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / روایتی از امام صادق عليه السلام درباره تهمت

روایتی از امام صادق عليه السلام درباره تهمت

علقمه میگويد: من خدمت امام صادق عليه السلام رفتم و عرض كردم: آقا! پشت سر ما خيلى حرفهاى بد میزنند تا حدى كه:

«يَنْسُبُونَنَا إِلَى عَظَائِمِ الْأُمُورِ وَ قَدْ ضَاقَتْ بِذَلِكَ صُدُورُنَا»

يابن رسول اللّه! سينه ام تنگ شده و دلم گرفته است!

 

امام صادق عليه السلام فرمود: اى علقمه! واقعاً میخواهى تمام مردم دوستت داشته و پشست سرت حرف نزنند؟ اصلاً امكان ندارد،

«مِمَّا لَمْ يَسْلَمْ مِنْهُ أَنْبِيَاءُ اللَّهِ وَ رُسُلُهُ وَ حُجَجُ اللَّهِ»

زبان جنسى است كه از شر آن انبيا و ائمه عليهم السلام و اولياى الهى در امان نبودند.

«أَ لَمْ يَنْسُبُوا يُوسُفَ  عليهالسلام إِلَى أَنَّهُ هَمَّ بِالزِّنَا»

آيا به يوسف صديق و محسن و صابر و متوكل و نبى خدا ـ كه همه اين اوصاف در قرآن مجيد آمده ـ تهمت زنا نزدند؟!

 

اى علقمه! مگر زبان نبود كه آمد و گفت: میدانى چرا ايوب مبتلا به اين همه بلا شده؟ از بس كه گناه كرده مبتلا گشته است، اگر آدم خوبى بود كه اين همه بلا بر او نازل نمیشد؟!

اى علقمه! مگر داود  عليه السلام پيامبر خدا نبود؛ با اين زبان به او تهمت زدند كه كبوتر بازى میکرد، چشمش به زن همسايه افتاد، شوهر آن زن را با يك خنجر كشت و بعد آن زن زيبا را گرفت.

اى علقمه! مگر زبان مردم نبود كه میگفتند: موسى بچه دار نمیشود.

 

آيا زبان مردم نبود كه همه فرستادگان الهى را ساحر خواندند؟

آيا زبان مردم نبود كه گفتند: مريم عليه االسلام، نعوذ باللّه به يك نجارى زنا داده و عيسى به دنيا آمده، ولى چون آدم خوبى است، خدا او را پيغمبر كرده است؟

 

آيا زبان مردم نبود كه در شام امام زين العابدين عليه السلام را خارج از دين دانستند؟

آيا زبان مردم نبود كه پيغمبر صلى الله عليه وآله را شاعر و مجنون خطاب میكرد؟

 

آيا زبان مردم نبود كه روزى در مدينه گفتند: پيغمبر اسلام يك بار زن زيد بن حارثه را ديده و عاشق او شده و آنقدر پيش زيد تبليغ سوء كرد تا زيد زنش را طلاق داد و بعد با او ازدواج كرد!

بعد امام صادق عليه السلام اشك ريخت و فرمود: اى علقمه! میدانى اين مردم با زبانشان چه بلايى بر سر اميرالمؤمنين  عليهالسلام آوردند؟! كارى كردند كه بابايم اميرالمؤمنين عليه السلام آرزوى مرگ كرد.

 

يك روز اميرالمؤمنين  عليهالسلام از مسجد بيرون آمد و مالك را صدا زد و فرمود: مالك! خيلى دلم گرفته است، بيا برويم خانه ما، با هم رفتند به خانه حضرت، اميرالمؤمنين  عليهالسلام از مالك سؤال كرد كه اى مالك! من آدم بدى هستم؟ مالك!  همينطور متحيّر ماند كه اين چه سؤالى است، چرا قلب مرا آتش میزنيد؟

 

حضرت فرمود: اگر تو تصديق میکنى و قبول دارى، پس چرا مردم اينقدر پشت سر من حرف میزنند؟ مگر من چه كرده ام؟

طريق باز كردن راه معراج، سلامت زبان است.

«و اجعل لساني بذكرك لهجا و قلبي بحبك متيما»

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

حمله ایران، بازدارندگی اسرائیل را به طور کامل از بین برد

آیلت شاکد وزیر امور داخلی و وزیر دادگستری رژیم خبیث

درمان سرطان در کشور رایگان می‌شود

بهرام عین اللهی وزیر بهداشت درمان وآموزش پزشکی

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.