سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / اربعین / در محضر او/ قسمت پنجم

در محضر او/ قسمت پنجم

بسم الله الرحمن الرحیم

قسمت پنجم:

…………………در این مدت کوتاه، دگرگونی هایی در درونش اتفاق افتاده بود، دوست داشت بداند این تغییرات پایدار خواهد بود؟ بعد از اتمام ایّام  که دوباره به زندگی خود مشغول می شود! چه اتفّاقی خواهد افتاد؟

حال و هوایی که تجربه کرده بود بی نظیر بود، خداوند به او توفیق عطا کرده بود زمان زیادی به یاد امامش بوده و متوجه ایشان باشد، دوست نداشت این حال و هوا را از دست بدهد! روحش با ارتفاع آشنا شده و از سقوط می هراسید.

دلش می خواست دوباره عطا را ببیند و با او گفت و گویی داشته باشد،.یادش آمد قبل از جدا شدن از اکیپ دانشجویان، عطا محل قرارشان را به او گفته بود، به راه افتاد، نزدیک حرم، روبروی در ورودی بین الحرمین زیر پل عابر! از دور نگاه کرد!

مثل همیشه عطا با لبخند و شادی تحویلش گرفت! این پسر انگار حس ششم قوی داشت! چی شده اخوی؟ یاد ما کردی؟ مشغولیت ذهنی اش را با او در میان گذاشت! عطا لبخندی زد و گفت بیا برویم! از بقیه خداحافظی کردند و دونفری به راه افتادند.

کجا می رویم؟

مگر سوال نداشتی؟ می برمت پیش استادم !

از میان جمعیت به سختی عبور کردندو وارد کوچه پس کوچه ها شدند، بعد از مدتی راه پیمایی به خانه کوچکی رسیدند که در چوبیش نیمه باز بود، عطا یا الله گفت و داخل شد.

کنار در ایستاد احساس تعذب می کرد! با اشاره عطا وارد حیاط شد.

خانه کوچک ولی با صفا بود، همراه هم وارد اتاقی شدند که روبه حیاط باز می شد.

مردی با محاسن سفید و چهره ای نورانی به استقبالشان آمد، بعد از سلام و علیکی گرم دور هم نشستند.

حاج آقا دوستم سوالاتی دارد آوردمش خدمت شما!

مرد با صفای عجیبی که از درونش تراوش می کرد با لحن پدرانه ای گفت: بفرمایید آقاجان!

سوالاتش را در ذهن چرخاند تا بتواند بر زبان بیاورد! حاجی با لبخند گفت: تا شما فکرهایت را بکنی من برم یه چای داغ با شیرینی بیارم حال همه جا بیاد!

صمیمیت حاج آقا باعث شد احساس راحتی کند!

بفرما آقاجان هم دهانت را شیرین کن هم سوالاتت را مطرح کن، ان شاالله بتوانم جواب های خدایی بدهم و حرف هایم حرف نفس نباشه!

اختیار دارین استاد این چه حرفیه! عطا با خشوع عجیبی این کلام را ادا کرد!

بگو بابا جان!

  • ببخشید حاج آقا!!! استاد!!! میشه در مورد اربعین برام توضیح بدین؟ من اظهار نظر های مختلفی در این باره شنیدم! این که سیاست دولته و…… ولی الان که خودم به کربلا اومدم احساس می کنم ماجرا خدائیه! میشه توضیح بدین!
  • بله پسرم درست فهمیدی! ماجرا خدائیه و فرمول دقیقی هم داره!

خدا با نور ماجراهای مد نظرش را بر پا می کند! ماجراهای خدایی که بسترش نور باشه قوام داره و پیش میره هرچند کافران و دشمنان بخواهند نابودش کنند! آیه اش چیه؟

الصف8 – يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ

الصف9 – هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدي وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ

یعنی چی؟ خدا داره از اتمام نور صحبت می کنه و بلافاصله از ارسال رسولش و دین حقی که توسط ایشان آورده شده  و غلبه دین ایشان بر بقیه ادیان ،هرچند لشکر دشمن کراهت داشته باشه! خدا نورش را تمام می کنه و اقدامات دشمن در حریم خدا و نزد خدا این قدر حقیره که می فرماید می خواهند با فوتشان نور را خاموش کنند.از این آیه برداشت می کنیم غلبه دین اسلام بر باقی ادیان نیاز به درجه ای از  نور دارد.آیا این اتفاق افتاده؟

  • نه استاد!
  • کی می افته؟
  • با ظهور آقامون عج ان شاالله
  • آفرین بابا جان، نور که زیاد شد در مقاطع مختلف آخرالزمان ادیان گوناگون متوجه می شوند برای ادامه همراهی در ماجرا باید از نور بهره داشته باشند هم چنین متوجه می شوند خداوند در دین اسلام نور قرار داده است آیه اش چیه؟
  • عطا گفت فکر کنم زمر استاد (الزمر22 – أَ فَمَنْ شَرَحَ اللّهُ صَدْرَهُ لْلإِسْلامِ فَهُوَ عَلي نُورٍ مِنْ رَبِّهِ)
  • استاد با تحسین نگاهی به عطا انداخت و گفت بله! آن وقت خداوند با نور بدیشان شرح صدر عطا می کند برای اسلام آوردن! وقتی نور زیاده و صحنه عیان دیگر نیازی به بحث و مجادله و استدلال نیست! افراد می بینند خیر در چیه! برتری در چیه، راه نجات از کدام سمته!

چندین آیه در قرآن داریم که در آن زیر بنای ماجراهای عظیم خدایی نور مطرح شده،مشابه آن درآیات 22 و 23 سوره توبه!

  • میشه واضح تر توضیح بدین؟
  • اصل مطلب این که خداوند در بستری از نور برنامه هایش را جلو برده و به ثمر میرساند هرچند کل عالم دشمنی کنند و بخواهند جلوی برنامه خدا را بگیرند!
  • آیا ماجرایی هست که ما با آن برخورد داشته باشیم و زیر ساختش نور باشه؟
  • بله آقاجان! مثالش چیه؟ انقلاب اسلامی! این همه کشورهای عربی، آمریکا و اروپا دور هم جمع شدند هزینه کردند ، صدام را تا دندون مسلح کردند، در حالی که انقلاب ما نوپا بود و امکاناتمون هم خیلی کم! اما خدا خودش یاریمون کرد و صدامی که فکر میکرد سه روزه تهرانه هشت سال به پشتیبانی آمریکا و اروپا و اعراب جنگید و کاری از پیش نبرد! چرا؟ چون این انقلاب سازه ای خدایی در بستر نور بود که توسط بنده ای مقرب چون امام خمینی برپا شد به اذن الله! خودشون می فرمایند: انقلاب اسلامی انفجار نور بود! حالا اربعین هم همین طوره! ماجرایی است که خدا با نور راه انداخته پس قوام داره و پیش میره تا هدف مد نظر خدا تامین بشه!
  • ببخشید استاد! فرمودین این ماجرا فرمول داره میشه بیشتر توضیح بدید؟
  • خدا مجموعه قوانینی داره که وقتی این مجموعه در یک بستر مناسب اعمال میشه ماجراهای مشابه و قابل تکراری شکل می گیره در وسعت های گوناگون ،که لفظ قرآنی این مجموعه قوانین آیه هست! آیه بینه یا آیات مبینات ،اگر سوره جاثیه را مطالعه کنی میبینی که خدا از یک سری اتفاقاتی که برای ما عادی شده مثل روز و شب هم به عنوان آیه یاد می کنه و بسیار هم در مورد ایمان داشتن و توجه به این آیات غیوره!

برای مثال با دیدن این که شب تمام می شود و روز با طلوع خورشید از راه می رسد به ما انسان ها نوید میده که ایمان داشته باشید لیل دنیا یک روزی تمام می شود و صبح ظهور از راه می رسد! این یک قانونه! فرموله! نسخه است! نظام الهی است!

مومن به آیات الهی هر صبح که چشمش را باز می کنه در دلش شادی می آید! با خودش میگه الیس الصبح بقریب؟ خدایا وعده تو راسته منجی ما روزی ظهور می کنه و به ظلمت شب پایان میده!

.البته بحث آیه مفصل هست و بیشتر به آن ورود نمی کنیم در این حد شما بدونید که این مجموعه قوانین در واقع مثل نسخه می مونه، یک نسخه خدایی!

حالا میریم سراغ نور ، گفتیم برای اینکه ماجرای خدایی شکل بگیره نیاز به نوره! خوب چطور میشه به نور دست پیدا کرد؟ در آیه 40 سوره نور خدا می فرماید : مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللّهُ لَهُ نُورًا فَما لَهُ مِنْ نُورٍ

کسی که خدا برایش نور قرار ندهد بهره ای از نور ندارد! پس باید دنبال نسخه خدایی باشیم که با عمل کردن به آن خدا برامون نور قرار بده!

سوره نور نسخه ای است که در آن هفت آیه بینه توضیح داده شده،( النور1 – سُورَةٌ أَنْزَلْناها وَ فَرَضْناها وَ أَنْزَلْنا فيها آياتٍ بَيِّناتٍ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ ) نسخه ای است برای ساخت یک قلعه مستحکم در وجود انسان و بستری است برای بهره مندی از نور جهت شکل گیری ماجراهای الهی!   نسخه ای است برای رسیدن به نور!

در آیه 35 نور خدا داره از نور صحبت می کنه و سپس می فرماید : يَهْدِي اللّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ

که با این نور هرکسی رو بخواهد هدایت می کند! خوب حالا این نور را خدا در کجا قرار داده!

نوری که هدایت با آن واقع میشه و گفتیم بستری است برای رشد و شکل گیری ماجراهای الهی!

جوابش در آیه بعد هست!

النور36 – في بُيُوتٍ أَذِنَ اللّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْکَرَ فيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فيها بِالْغُدُوِّ وَ اْلآصالِ،

  • در بیوت!
  • آفرین پسرم معلومه که حواست جمعه! نور باید یک جایی جمع بشه قرار بگیره تا ماجراها درون آن شکل بگیره به جلو بره و به ثمر برسه! پس خدا بیوت اهل بیت ع را محل قرار نور مقررنموده!
  • بعد از اینکه بستر نور فراهم شد چه اتفاقی می افته؟
  • اتفاقش اینه که شمابری در مورد این مطالب کمی فکر کنی! سوره نور رو هم یک بررسی بکنی تا مطلب بهتر برات جابیفته بابا جان!!!
  • عطا لبخند محجوبی زد: دستتون درد نکنه استاد بازم مزاحمتون می شویم!
  • مراحمید شما! برم یک شام مختصر بیارم دور هم باشیم!!!
  • ادامه دارد………………

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

فیلم کمتر دیده شده از امام(ره) در هواپیما

آغاز دهه فجر انقلاب اسلامی تبریک و تهنیت باد.

دهه فجر انقلاب مبارک

ويدئو/ دهه فجر مبارک

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.