سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / «شیخ سعدالله مسیح»، شاعر فارسی‌سرای هند

«شیخ سعدالله مسیح»، شاعر فارسی‌سرای هند

قنبرعلی

دانشجوی دوره فوق لیسانس زبان وادبیات فارسی دانشگاه مانو حیدرآباد هند 2019

مقدمه مترجم:
تذکره شعرای فارسی همواره مورد توجه و علاقه دوستداران ادبیات فارسی بوده است .خصوصا تذکره شعرایی که تا کنون کمتر یا شاید اصلا بیان نشده است . لذا اگر چه در باره فارسی سرایان شبه قاره هند مطالب متعدد به رشته تحریر درامد است .لذاهمچنان کار فراوان بر روی زمین مانده .انچه نویسنده مقاله را برتداوم این کار تشویق می کند همانا معرفی بزرگترین شاعر دوره شاه جهان یعنی سال 1050 هجری قمری که بزرگترین شاهکار ادبی را از خود به یادگار گذاشته یعنی ترجمه منظوم رامایانا از زبان سانسکریت شامل بر 25هزار بیت شعر رزمی است . تا کنون به زندگی نامه این شاعر فارسی سرا پرداخته نشده است که بدون شک جز اثار و میراث ادبی فارسی می باشد . شیخ سعدالله مسیح شاعر فارسی سرای دوره جهانگیر شاه درهند از ان جمله است .این شاعر در برخی اشعار تخلص خود را مسیح و در برخی موارد مسیحی اعلام کرده.از این شاعر برجسته دیوان مدونی در دست نیست وتنها اشعار و مثنوی های پراکنده که به صورت نسخ خطی موجود است موجود می باشد. از میان این نسخ خطی مثنوی پیغمبر نامه است که بالغ بر بیس هزار اشعار وی است .همچنین منظومه رامایان و رساله منظوم مسیحا می باشد.که نیاز پرداختن به بررسی احوال و اثاراین شاعر را دو چندان می کند. نام وی بعد از وفاتش کاملا گم نام ماند. سراج الدین خان آرزو دیگر شاعر فارسی سرا از وی نام برده و به اثار پرارزش او ارج نهاده. اکثر تذکره نویسان شیخ سعدالله را مترجم منظوم شاهکار بزرگ رامایان درسال 1014 هجری قمری اعلام کرده اند .به همین جهت رامایان مسیحی مشهور شده .

شیخ سعدالله مسیح:

همانگونه که ذکر شد به دلیل عدم وجود پرداختن تذکره نویسان به زندگی نامه این شاعر چیره دست فارسی سرا از زمان و محل تولد او اطلاعی در دست نیست لیکن سراج الدین خان آرزو شاعرفارسی سرای نیمه دوم قرن شانزدهم میلادی(1687-1756 ) در نوشته های خود از شیخ سعدالله مسیح نام برده خان آرزو می نویسد: او از قصبه پانی پت بود ولیکن لچمن نارایان شفق اورنگ آبادی در تذکره گل رعنای خود نوشته مسیحا کیرانی که کیران از مناطق سهارانپور است .همچنین محمد افضل سرخوش در کلمات االشعرای خود می نویسد او تا دوازده سالگی در بنارس زندگی کرده. لیکن شیخ سعدالله مسیح بیشتر به پانی پتی معروف است .وی دوره حکومت شاه جهان و جهانگیرشاه را درک کرده ولی هرگز جذب دربارانان نشده.شاید یکی از عدم شهرت این شاعر چیره دست عدم وابستگی به درباربوده .وی در همین باره در شاهکار ادبی خود یعنی ترجمه منظوم رامایانا جهانگیر شاه رامخاطب قرار می دهد و اینگونه می سراید:

فلک صید من و من دل کبابم

بدریا گوهری محتاج آبم

در زمان اکبر شاه مغول یک دارالترجمه تاسیس شد که رامایانا و مهابارات وبهگود گیتا و کتب بسیاری از زبان سانسکریت به زبان فارسی ترجمه شد.و علامه فیضی در هم راستا یعنی در پی ترجمه بهگودگیتا به شهرت رسید. بعد از فوت اکبر شاه مغول نیز این دارالترجمه به کار خود ادامه داد . در همین اثنا بود که شیخ سعدالله مسیح منظومه بزرگ رامایانا را به نظم فارسی کشید وانرا ترجمه کرد. همین شاهکار وی نام او را بلند اوازه کرد. جای تاسف است که در باره این شاهکار بزرگ نه تحقیقی و نه باز نویسی واقدام اساسی نشده . لیکن جای شکر است که شاعر معروف و چیره دست معاص هندی ابوسعادت جلیلی اثار خطی سعدالله را مورد بررسی و چاپ قرار داده و کتاب مستقلی با نام (سعدالله مسیح و رامایان فارسی مسیحی) به رشته تحریر دراورده.دکتر حمید یزدانی استاد دانشگاه کالج دولتی علامه اقبال لاهور پاکستان نسخه ای از رامایان مسیحی را در کتابخانه شخصی خود دارد که این وظیفه خانه های فرهنگ و نمایند گان فرهنگی کشورایران است تا با مراجعه و ملاقات با این استاد دانشگاه نسبت به دریافت وچاپ ان اقدام نمایند تا تمام ادب دوستان از ان استفاده نمایند قبل ازانکه این شاهکار ادبی فارسی دستخوش زمان شود. البته شاید هم این کار تا کنون انجام شده باشدکه بسی جای مسرت. همچنین نسخه منحصر بفرد پیغامبر نامه شیخ سعدالله مسیح در دانشگاه پنجاب موجود است.دکتر سید عارف نوشاهی در مجموعه مخطوطات (نسخ خطی) خود از نسخ اصلی این شاعر تصاویری از کتب خانه (بریتیش لایبراری ) در اختیار دارد. لیکن انچه روشن است دسترسی به این ذخایر بزرگ ادبی دور از دسترس نیست .
به قدرت بیان ملا شیخ سعدالله مسیح در ابتدای پیغامبر نامه توجه نماید:

به بسم الله آغاز هر کار کن

سرانجام توحید دادار کن

بنام فرستنده جبرئیل

رهاننده کعبه ز صحاب فیل

فگارنده گنبد زر نگار

بر آرنده برج نیلی حصار

کریم ازل اکرالاکرمین

رحیم ابد ارحم الراحمین

نبوت به اعجاز او سرفراز

ولایت بخارق ازو دل نواز

رسالت ده عصمت انبیاء

کرامت ده حرمت اولیاء

بزرگی ده تخت شاهنشان

جهان داری اموز شاه جهان

منور کن چشم خورشید و ماه

به نیک و بد روز و شب دوگواه

چراغ نظر را فروزنده باب

چو چشم چراغ جهان افتاب

دهد خاکی را چنان دستگاه

که سازد قصب بر فلک جیب ماه

بیاراید از رنگ گلها چمن

چو از شمع جان نور فانوس تن

بر افروزد از اتش نخل طور

بهره کنگره عرش قندیل نور

زژاله درین گلشن آب و گل

نهد لاله را پنبه بر داغ دل

فرو شوید از شبنم صبح گاه

سیه روی لاله بی گناه

ز شبنم چکاند می خوش گوار

که نرگس نه بیند ز مستی خمار

زند شمع را عشق اتش بدل

کند خون پروانه بر وی بهل

چو خشم وی ارد عتاب گران

نهد آره بر برق پیغمبران

که از خوان لطفش شدی بهره یاب

کجا امت توط گشتی خراب

اگر دست قدرت نیارد برون

که در ناف اهو کند مشک خون

دگر لطف عامش نمودی درنگ

فراخی که داری بدل های تنگ

تذکره نویسان نوشته اند که ملا شیخ سعدالله مسیح مثنوی پیغمبر نامه را بعد از ترجمه منظوم رامایانا به فارسی به رشته تحریر دراورد.در بخش اخرپیغمبر نامه شاعر سراسر کلامش را با دعا ادامه می دهد درابتدای پیغامبر نامه شاعر همانگونه که از ابیات بالا مشهود است به درگاه ایزد منان و عظمت سبحانه تعالی پرداخته به گونه که در ابیات اغازین پیغامبر نامه به اسما الله پرداخته و اسامی باری تعالی را د ابیات خود گنجانده که به شرح زیر است :

کریم واحد اول و اخر اوست

علیم و صمد باطن و ظاهر است

سمیع و بصیر و نصیر و قدیر

بدیع و کبیر و لطیف و بصیر

رحیم و مجید و علیم و معید

غفور و شکور حمید و شهید

معز و مذل باسط و قابض است

غنی مغنی ومعطی و حافظ است

ولی و قوی حی قیوم نور

حق ونافع و ضار و بر و صبور

اله است و هو واحد و واجد است

مقدم موخر مذل ماجد است

قدیم است و قدوس و سبوح نیز

عظیم و حفیظ است بدوح نیز

ودود و ملک خالق و رازق است

علی محصی و مبدی وحاذق است

شبانه مجیب مناجات ما

بروزانه قاضی حاجات ما

به هرکس رقیب و به هردل قریب

زهر دل نجیب و زهرکس مجیب

به هر نیت و قصد و مقصود اوست

که موجود معبود ومسجود اوست

تکبر ترا زیبد ای بی همال

تبارک تعالی تویی ذولجلال

قوی وحکم حاضر وناظری

معین و مبین قادرو ناصری

توی جامع و مانع ما همه

تویی واسع و صانع ما همه

توی مالک الملک ورب الجلیل

تویی عالم الغیب و فرد وکیل

تویی تو که بی چون و بی چگون

توی تو که بی شبهی بی نمون

 

به جرات مسیح مسیح زمان خود بود تنها به خداوند توکل داشت و به همین خاطر به غیر خدا نزدیک نمی شد . زبان حمدیه ملا شیخ سعدالله مسیح از دیگر بیاناتش قویتر به نظر می رسد در حمدیه اینگونه می سراید:

خداوندا زجام عشق کن مست

که در مستی فشانم برجهان دست

مسیح از نا امیدی چند افسوس

خدا داری چه غم داری بزن کوس

 

درواقع اینگونه حمدیه مقدمه سی دو صفحه ابتدایی منظومه رامایان نامه است
قوت بیان و کلام در حمدیه سعدالله به مراتب قوی تر است .در کلام سعدالله جمالیات نیز به وضوح اشکار است این در حالی است که نگاه جلالی اونیز دراشعارجمالی سعدالله به چشم می خورد :

به هستی دیده چون نکشوده بودم

بخواب نیستی اسوده بودم

نه از هم خوابه منت نه ز بستر

نه از افسانه گو نه از پایش پر

ز دزد و پاسبان بی غم غنونده

نه در بسته نه اسباب کشوده

صدای لطف تو سوی خودم خواند

شکر خوابی عدم برمن بشو راند

گدای خفته را بیدار کردن

عطایا دادنست ازاد کردن

 

در باره ترجمه کتاب مذهبی هندوها یعنی بهگودگیتا باید گفت اگر چه ترجمه این کتاب از زبان سانسکریت به ابوالفیض فیضی در سال 1004هجری قمری نسبت داده می شود ولی منابع و ماخذ و اسنادی نیز وجود دارد که بیانگر این است که ترجمه این کتاب مذهبی نیز توسط ملاشیخ سعدالله مسیح به نظم فارسی ترجمه شده است.

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

آهنگ/ بهار دلکش

در این بهار ای صنم بیا و آشتی کن

شعر/ برآمد باد صبح و بوی نوروز

بهاری خرم است ای گل کجایی

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.