خانه / صراط عشق / متون / جاسوسان پنهان ـ 5/ شرکت‌های بهایی؛ کانال‌های اقتصادی بیت‌العدل

جاسوسان پنهان ـ 5/ شرکت‌های بهایی؛ کانال‌های اقتصادی بیت‌العدل

تمرکز تجارت بهاییان بر بازار رایانه، دارو، لنز عینک، صنایع بهداشتی و آرایشی، صنایع شیمیایی و سموم کشاورزی، برخی اقلام خاص از غلات و بعضی از صنایع حاشیه‌ای بازتولید ثروت آنان را شدت می‌بخشد.

گروه سیاسی خبرگزاری فارس ـ فرقه بهائیت، از زمان استقرار در فلسطین اشغالی و راه انداختن ساز و کار تشکیلاتی،‌ موسوم به «بیت‌العدل»، اقدام در چند حوزه را به صورت هدفمند،‌ سازمان‌یافته و مدت‌دار در دستورکار قرار داده که تبلیغ، رسانه و اقتصاد، ‌از آن جمله است. حوزه اقتصاد با عنایت به اثرگذاری بر جنبه‌های مختلف حیات اجتماعی، اهمیتی مضاعف داشته که ازقضا مورد توجه مدیران تشکیلات بهائی نیز بوده و برای پیشبرد منویات خویش در سایر حوزه‌ها ـ تبلیغ و نفوذ ـ این عرصه را مورد بهره‌برداری قرار داده‌اند.

با عنایت به نبرد نابرابر اقتصادی امریکا علیه ایران، این موضوع با عمق و شدت بیشتری از سوی تشکیلات بهائی دنبال شده و با گماشتگان خود در عرصه‌های مختلف از احتکار و قاچاق کالا گرفته تا ایجاد اختلال در بازار ارز و سکه، در راستای اهداف امریکا و متحدانش گام برداشته‌‌اند.

اسناد زیادی در خصوص سوابق نفوذ بهائیان در عرصه‌های مختلف اقتصادی ایران در برهه‌های مختلف در دست است. به منظور تنویر افکار عمومی و آشنایی با این جنبه از منویات تشکیلانی فرقه بهائیت، دو مقاله ـ تحت عنوان «شرکت‌های بهائی، کانال‌های اقتصادی بیت‌العدل»- در این باب تقدیم مخاطبان محترم می‌گردد که با تشریح شرکت‌های بهائی در پوشش‌های مختلف، زوایایی پنهان از این پروژه نفوذ خزنده را آشکار می‌سازد.    

معرفی شرکت‌های همسو با جنگِ نوینِ جهانی

در کلی‌ترین حالت، برپایی و رونق یک جریان بر دو ستون ایدئولوژی و توان اقتصادی آن استوار است. به این معنا که هر قدر بار معنایی و غنای فکری یک جریان قابل قبول و مستحکم باشد، برای جذب، کنترل و اداره‌ پیروان یا گسترش خود، به زیر بنای اقتصادی و پشتیبانی مالی نیازمند است. هرچند این دو وزنه در کنار یکدیگر زمینه‌ پایندگی و پیشرفت را فراهم می‌آورند اما تجربه نشان داده تشکیلاتی که مبنایش بقا به هر نحوی باشد، سعی می‌کند ضعف در یکی از این دو زمینه را با رشد و دستیابی به قدرت در دیگری، مرتفع سازد.

مصداق بارز چنین تشکیلاتی، فرقه‌ بهائیت است که از گذشته تاکنون، بی‌مایگی فرهنگی و مبانی پوچ فکری باورهای خود را با پوشش کمّی در موقعیت‌های جغرافیایی متنوع از طریق صرف هزینه‎های بالا و ابراز وجودهای این‌چنینی، حاشا کرده‌است. در واقع، بهائیت سعی داشته با مخارج هنگفت و ارسال نیروهای تشکیلاتی خود به نقاط متعدد جهان، در رابطه با تعداد مناطق بهائی‌نشین، آمارسازی چشمگیری به جهانیان ارائه دهد. چنین سرمایه‌گذاری‌هایی از سال‌ها پیش با کمک سرکردگان حیفانشین تشکیلات بهائیت پایه‌گذاری شده و تا به امروز، تحت پوشش شرکت‌های اقتصادی ادامه یافته‌است.

در این سلسله مطالب، قصد بر آن است تا با معرفی شرکت‌های در خدمت بهائیت و پرده‌برداری از فعالیت این عناصر تشکیلاتی، گامی در پی آگاهی جامعه از این چپاولگران باور و امنیت برداریم؛ چراکه تمام آنچه عناصر تشکیلاتی فرقه کسب می‌نمایند، زیر نظر و در خدمت سرکردگان بهائیت (ساکن در فلسطین اشغالی) می‌باشد.

پیش از آن، اشاره‌ای مختصر خواهیم داشت به فعالیت‌های اقتصادی بهائیت در ایران، از گذشته تاکنون. اما قبل از بررسی اقدامات اقتصادی فرقه، لازم است یادآور شویم بهائیت پیش از آنکه باوری اعتقادی یا به‌اصطلاح ایدئولوژیک باشد، سازمانی تشکیلاتی است. به تعبیری، هر فرد برای اینکه بهائی محسوب شود، باید عضوی از تشکیلات باشد. تشکیلاتی که در آن نظام اداری، جایگاهی نظیر اصول دین داشته و تنها سازمانی است که با وجود خوددین‌پنداری همچون منافقین(مجاهدین خلق) بر اساس تشکیلات پیش می‌رود. در این فرقه، یکایک افراد، جایگاه سازمان‌یافته و مشخص خود را داشته و بر اساس نقشه‌ راهی که هسته مرکزی ارائه می‌دهد، گام بر می‌دارند.

رمزگشایی یا تشریح نقشه‌‌های ابلاغ‌شده از رأس هرم تشکیلاتی فرقه‌ بهائیت، مستعد مقاله‌ای مستقل بوده و در این مجال نمی‌گنجد اما به صورت کاملاً خلاصه، نابودی عقاید مسلمانان به‌خصوص شیعیان، اوهام پنداشتن‌ باورهای شیعی و نهایتاً به تأسی از رفقا یا حتی علمای صهیونیست خود، رسیدن به اصطلاحی تحت عنوان “نظم نوین جهانی” را می‌توان از اساسی‌ترین اهداف بهائیت به شمار آورد. این خط فکری، با توجه به باور بهائیان به عدم پذیرش احزاب گوناگون، منجر به تشکیل نوعی رژیم تمامیت‌خواه خواهدشد. با عنایت به این هدفگذاری‌های سازمانی، به سادگی می‌توان دریافت که هرگونه فعالیت‌ اقتصادی بهائیت در هر برهه‌ای از تاریخ، در واقع نوعی تجمیع نیرو و امکانات برای خدشه‌دار کردن باورهای اسلامی و گامی در مسیر استقرار تشکیلات بوده‌است.

سیری در وضعیت اقتصادی بهائیت پیش از انقلاب اسلامی

پیش از حکومت پهلوی در ایران، تشکیلات بهائیت سرگرم درگیری‌های داخلی، تثبیت جایگاه سرکردگان و برنامه‌ریزی برای نفوذ در اجتماع بود. هرچند در همان دوران نیز نشانه‌هایی از حضور -هرچند اندک- تشکیلات در دربار قاجار دیده می‌شود، اما سقوط قاجار و روی کار آمدن پهلوی اول، آن‌هم با کمک غیرمستقیم بهائیان- مسیر تازه‌ای در راستای ورود به موقعیت‌های مطرح سیاسی و اقتصادی برای تشکیلات فراهم نمود. به سلطنت رسیدن “محمدرضا پهلوی”، نقطه‌ عطفی در تحرکات بهائیت و نمود آشکار قرار گرفتن عناصر این فرقه در رأس امور کشور می‌باشد، به نحوی‌که می‌توان گفت سال‌های حاکمیت رژیم پهلوی در ایران –به‌خصوص پهلوی دوم- دوران طلایی تشکیلات بهائیت بود.

در همین ایام بود که بهائیانی چون “عبدالکریم ایادی، اسد ا… صنیعی، حبیب ثابت، هویدا، پرویز ثابتی، منصور روحانی، عباس آرام” و… برای خود جایگاهی راهبردی در دربار و رژیم فراهم نمودند. با گسترش نفوذ تشکیلات در دستگاه‌های دولتی ایران، تلاش جدی برای گسترش بهائیت و در پی آن، نفوذ اسرائیل به نقاط مختلف جهان –که در برنامه‌های ده‌ساله و پنج ساله‌ شوقی افندی ابلاغ شده بود- صورت گرفت.

اجرای این نقشه‌های وسیع و جهانی، مستلزم سرمایه‌های مالی فراخور بود، بنابراین فعالیت‌های تجاری، صنعتی، کشاورزی و … به شکل عمده مورد توصیه سرکردگان تشکیلات قرار گرفت. در این راستا، بهبود و تحکیم پایه‌های قدرت اقتصادی به منظور دوام در مقابل حساسیت‌های جامعه‌ شیعی ایران و به دست آوردن اهرم فشاری علیه کشور، مورد توجه بهائیت بود. به همین سبب، هرکدام از بهائیان که در رژیم پهلوی به مناصب مهمی گمارده می‌شدند، از موقعیت خود برای ثروتمند شدن تشکیلات استفاده می‌کردند تا از این طریق، اقتصاد مملکت را در دست گیرند.(1)

پس از مدتی با تبیین آشکار اهداف بلندپروازانه‌ بهائیت، مبنی بر حاکمیت در سراسر جهان و لزوم تأمین سرمایه‌های لازم برای نیل به این اهداف، سامان‌بخشی اقتصادی در اولویت فرقه قرار گرفت. سرکردگان تشکیلات، تمام اعضا را به کار و تلاش بیشتر و وقف بخشی از منابع مالی به تشکیلات، دعوت می‌کردند.

مساعد بودن اوضاع بهائیت در زمان پهلوی، رونق چشمگیری به اقتصاد بهائیان بخشید، تا آنجا که به مدد درآمدهای حاصل از فعالیت‌های اقتصادی و کمک‌های مالی بهائیان تحت عناوین مختلفی چون حقوق‌ ا…، تقبلی، تبرعات و…، فعالیت‌های تشکیلاتی بهائیت، توسعه پیدا کرد.

از آنجایی‌که تشکیلات بهائیت از زمان حسینعلی نوری تا به امروز –حتی دوران پهلوی- هیچ‌گاه به عنوان یک اقلیت به رسمیت شناخته نشده، امکان ثبت اموال و املاک به نام تشکیلات وجود نداشت. تنها راه موجود برای ثبت آن‌ها، این بود که اموال منقول و غیرمنقول به نام شوقی و یا افراد مورد اطمینان وی (نظیر هژبر یزدانی، حبیب پاسال و…) به ثبت برسد.(2) بنابراین، نباید تصور شود که سرمایه‌گذاری افرادی مثل ثابت پاسال و هژبریزدانی با دارایی‌های شخصی صورت گرفت، بلکه تشکیلات این سرمایه را به صورت امانت، برای کاسبی به آن‌ها می‌سپرد، نهایتاً تنها درصدی از سود حاصل، متعلق به خودشان و مابقی در اختیار بیت‌العدل می‌بود.

ثبت اموال به نام افراد مورد اطمینان، تا مرگ شوقی ادامه یافت، اما پس از آن بر سر سرپرستی اموال و املاک، اختلافاتی به وجود آمد که موجب شکاف میان بهائیان شد و چون یکدیگر را قبول نداشتند، تصمیم به تشکیل شرکتی به نام “شرکت سهامی امنا” گرفتند و تمام اموال بهائیت به نام این شرکت (که در حقیقت، سازمانی نیمه‌مخفی بود) به ثبت رسید.

بخش عمده‌ای از سهام این شرکت که متشکل از چندین شرکت تابعه‌ مختلف در زمینه‌های کشاورزی، صنعتی، بانکداری و … بود، بدون نام بوده و به محفل ملی بهائیان ایران تعلق داشت. محفل ملی، هزینه‌های مرتبط با تشکیلات را با درآمدهای حاصل از این شرکت تأمین کرده و سالانه، مبالغ بسیاری برای بیت‌العدل در حیفا ارسال می‌شد. شرکت در سایه‌ حسن‌ظن رژیم پهلوی به تشکیلات بهائیت، توانست در مدت کوتاهی صدها میلیون تومان املاک و دارایی جمع‌آوری کند و حتی تعداد سهام خود را از سه هزار سهم به 15هزار سهم ارتقا بخشد.(3)

این رشد بالای درآمد، نقش مؤثری در انتشار و نفوذ تشکیلات بهائیت به اقصی‌نقاط جهان، به‌ویژه ایران داشت. از طرفی، شرکت سهامی امنا، به یک کارتل بزرگ اقتصادی برای ضربه به اقتصاد جامعه‌ مسلمان ایران تبدیل شده بود و همین مسئله، نوعی فشار اقتصادی بر جامعه تحمیل می‌کرد که در طول دوران پهلوی همچنان استمرار داشت. علاوه بر فعالیت شرکت امنا، فساد مالی دربار نیز باعث شد، بهائیان سودجو به عرصه‌هایی چون رانت و قاچاق هم وارد شوند. بهائیت، ثروت حاصل از چپاول سرمایه‌ ملت مسلمان را در راه تأمین بودجه‌های اسرائیل و پیشبرد غصب فلسطین مورد استفاده قرار می‌دا‌د.

وضعیت اقتصادی بهائیت پس از انقلاب اسلامی

با وقوع انقلاب اسلامی و پرده‌برداری از فعالیت‌های تشکیلاتی شرکت امنا -تحت پوشش اقتصادی و بهره‌برداری از ارز کشور در جهت منافع بیت‌العدل اسرائیلی- جلوی فعالیت‌های آن گرفته و شرکت به نوعی برچیده شد اما این پایان ماجرای بهره‌کشی اقتصادی بهائیت نبود؛ این‌بار تشکیلات تصمیم گرفت با سیاست‌گذاری‌ آلترناتیو، مبنای فعالیت‌های اقتصادی و ممر درآمد داخلی خود را علاوه بر اقدامات گروهی، بر برنامه‌ریزی‌های فردی نیز متمرکز نموده و آن را به بخش‌های صنفی بهائیان سرایت دهد.

به دلیل حساسیت‌ جامعه بر عملکرد این قشر -ناشی از کارنامه‌ سیاه بهائیت- عناصر فرقه می‌کوشند فعالیت اقتصادی و تجاری خود را به نحوی پوشیده از انظار عمومی و مستتر در همکاری با مسلمانان، در بازارهای جامعه‌ اسلامی پیش برند؛ در عمل نیز دست‌اندرکاران این فعالیت‌های اقتصادی، به عنوان کارگزاران شبکه بهائیت در ظاهری اقتصادی و تجاری در عرصه‌ جامعه، حاضر و ضمن انجام اقدامات اقتصادی، منویات فرقه‌ای را نیز عملی می‌سازند، تا آنجا که حتی در جابه‌جایی تولیدات تبلیغی و فرقه‌ای نیز به خدمت شبکه صهیونیستی بهائیت در می‌آیند.

به عبارتی می‌توان گفت که بهائیت در پناه رونق فعالیت اقتصادی، از گروهی منزوی و در حاشیه،‌ به سمت تبدیل شدن به شبکه‌ای فعال پیش می‌رود، آن‌هم در حالی که هزینه‌ احداث کارخانجات بهائی در ایران، با سرمایه‌ داخلی -و نه شرکت‌های خودشان- صورت گرفته و تنها سود آن به جیب این فرقه‌ دست‌آموز سرازیر می‌شود. بهائیت با سیاست‌هایی همچون تطمیع (پرداخت‌ها و پاداش‌های فوق‌العاده) و تهدید (ایجاد هراس از بیکاری و…) طرفدارانش را در شرکت‌های اقماری خود، پایبند می‌سازد. عقد قراردادهای مبهم (پیش‌استعفا روی برگه‌ای بی‌تاریخ) برای تعمیق هراس از بیکاری در مورد برخی از مسلمانان فعال در این شرکت‌ها نیز در این راستا گزارش شده‌است. به علاوه، مسلمانان در شرکت‌های اقماری شبکه‌ بهائیت، با تهاجم شدید فرهنگی و اخلاقی مواجه‌‌اند.

مهربان‌نمایی افراطی زنان و دختران بهائی در ارتباط با مردان مسلمان، بی‌حجابی مطلق همکاران زن بهائی، برگزاری مهمانی‌های مختلط و دعوت از خانواده‌های زنان مسلمان به این مهمانی‌ها، روابط آزاد بین مردان و زنان و حتی اهانت و جسارت به آموزه‌ها و شعائر اسلامی و مکتب اهل بیت‌علیهم‌السلام، از جمله سیاست‌های حاکم بر این شرکت‌هاست.

آسیب‌های اقتصادی ناشی از بهائیت، جدای از فعالیت شرکت‌ها و کارخانه‌های وابسته که در ادامه به صورت دقیق‌تر مطرح خواهدشد، مواردی همچون رواج نزول، ربا، ورود شرکت‌های هرمی (نظیر گلدکوئیست) به ایران، قاچاق کالا، پولشویی، رشوه، کارشکنی و… را نیز شامل می‌شود.

به منظور تبیین کارشکنی‌های بهائیت، در ادامه گزارشی از پیام مهم بیت‌العدل در رابطه با نحوه‌ نفوذ به حوزه‌ اقتصادی ارائه می‌شود. در پیام‌هایی که از بیت‌العدل صهیونیستی منتشر می‌گردد، لزوم دخالت در اقتصاد ایران به عنوان گلوگاهی استراتژیک، مشهود است.

این گزارش مربوط به پیامی از بیت‌العدل پس از توافق هسته‌ای (برجام) می‌باشد. آنان به گمان اینکه دریچه‌ای تازه‌ برای سودجویی فراهم شده‌است، با اغتنام فرصت، بیانیه‌ای از جانب بیت‌العدل با هدف خط‌دهی به شیوه‌ای نوین از فعالیت‌های بهائیان ایران، منتشر کردند. این بیانیه در تاریخ ۲ می ۲۰۱۶ به محافل ملی کشورهای مختلف از جمله امریکا، آلمان، استرالیا، سوئیس، کانادا و… مخابره شد.

«همان‌طور که می‌دانید، پس از توافق‌نامه‌ هسته‌ای اخیر، کمپانی‌های تجاری اقصی‌نقاط دنیا ابراز علاقه زیادی برای روابط اقتصادی با ایران نشان داده‌اند. قاعدتاً چنین کمپانی‌هایی، خود را پایبند و متعهد به اخلاق تجاری بر اساس استاندارد‌های کشوری و بین‌المللی می‌دانند. از شما درخواست می‌شود  از دفتر امور خارجی بخواهید که این کمپانی‌ها -مانند شرکت‌هایی که با نهادهای دولتی همکاری می‌کنند، گروه‌ها و شرکت‌های غیردولتی با بینش یکسان- را شناسایی کرده و رویکردهایی را برای نزدیک شدن به این کمپانی‌ها به منظور آگاهی یافتن از نگرش آن‌ها نسبت به تعهدات اخلاقی خود برای تجارت در ایران ترتیب دهند.

با به‌دست آوردن بینش عمیق‌تر نسبت به حقایق اجتماعی کشور مزبور، آن‌ها به نحو بهتری درک خواهندکرد که آن استانداردهای اخلاقی، می‌بایست مشمول عدم توجه به تبعیض جنسیتی و اقلیتی در نگرش استخدام نیرو و تعامل با آن‌ها باشد. در این زمینه می‌توان نظر آن‌ها نسبت به سرکوب بهائیان توسط دولت ایران را جلب نمود. با توجه به اینکه چنین کمپانی‌هایی به طور طبیعی سعی در به خدمت گرفتن نیروهای ایرانی سختکوش، با مهارت بالا و صادق دارند که به آن‌ها در راستای تشکیل و استقرار تجارتشان کمک دهند، تاریخچه‌ تبعیض علیه فارغ‌التحصیلان مؤسسه آموزش‌عالی بهائیان را می‌توان به آن‌ها توضیح داد.

اجرای بادقت و هماهنگ چنین حرکتی، به‌علاوه‌ فعالیت‌هایی که در نامه ۵ فوریه ۲۰۱۶ به محضر شما رسید، پتانسیل لازم برای تأثیرگذاری بسیار در وضعیت اقتصادی بهائیان ایران را داشته و در مجموع، به عنوان مشارکت بهائیان در بهبود وضعیت اجتماعی ایرانیان برای افراد زیادی، مورد قدردانی قرار خواهدگرفت. در کنار فعالیت‌های دفتر امور خارجی شما، دفتر امور بین‌الملل بهائیان (مستقر در سازمان ملل) نیز فعالیت‌ها و حرکت‌های تکمیلی را در سطح بین‌المللی انجام خواهدداد. خواهشمند است که بیت‌العدل جهانی و دفتر امور بین‌الملل بهائیان (مستقر در سازمان ملل) را از نتایج تلاش‌های خود مطلع نمایید.»

همان‌طور که مشاهده می‌شود، بیت‌العدل در این پیام به دفاتر امور خارجه‌ محافل ملی کشورهای مورد نظر دستور می‌دهد ضمن شناسایی شرکت‌هایی که برنامه‌ ایجاد روابط اقتصادی با ایران دارند، افراد فعال در زمینه‌ حقوق‌بشر، تبعیض جنسیتی و تبعیض علیه اقلیت‌های مذهبی را که در این شرکت‌ها نیز صاحب‌نفوذ می‌باشند، شناسایی و روابط لازم را با آن‌ها برقرار کنند. در واقع هدف، ایجاد رابطه‌ مؤثر با آنان برای دستیابی به مطامع تشکیلات می‌باشد.

به‌طور خلاصه، می‌توان مسائل زیر را از این پیام استنتاج کرد:

1. رصد وضعیت سیاسی-اقتصادی در جهان و شناسایی موقعیت‌ها، کشورها، شرکت‌ها و اشخاص صاحب‌نظر و با نفوذ.

2. رصد وضعیت سیاسی-اقتصادی ایران و نیازهای اساسی کشور، به‌علاوه‌ چگونگی تعامل ایران با کشورهای صاحب‌نظر و قدرتمند.

3. برنامه‌ریزی برای استفاده‌ بهینه از وضعیت سیاسی و اقتصادی جهان.

4. شناسایی کمپانی‌های بزرگ که قصد برقراری ارتباط اقتصادی با ایران را دارند.

5. برنامه‌ریزی و ارائه برای تبلیغ تشکیلاتی در حوزه‌ی بین‌المللی، با در نظر گرفتن چگونگی روابط ایران با کشورهای توسعه‌یافته در بستر روابط سیاسی و اقتصادی.

6. برنامه‌ریزی و ارائه‌ راهکار برای تحریک عواطف افراد صاحب‌نفوذ در کمپانی‌های بزرگِ کشورهای قدرتمند.

7. برنامه‌ریزی و ارائه‌ راهکار برای ایجاد ارتباط میان کمپانی‌های تجاری و اقتصادی بزرگ جهان و بهائیان ایران.

8. برنامه‌ریزی و ارائه‌ راهکار برای به خدمت گرفتن بهائیان ایران توسط کمپانی‌های تجاری و اقتصادی بزرگ جهان.

9. برنامه‌ریزی و ارائه‌ راهکار برای ورود بهائیان ایران به جمع اعضای مهم و تأثیرگذار در تعاملات میان ایران و کشورهای بزرگ و توسعه‌یافته.

10.       شناسایی و ارزش‌گذاری فعالیت‌ها و خدمات بهائیان ایران در نتیجه‌ ایجاد ارتباط آن‌ها با کمپانی‌های بزرگ اقتصادی.

11. استفاده از خدمات بهائیان ایران در بستر موارد گذشته و در راستای تبلیغ تشکیلات بهائیت در ایران و کشورهای دیگر.

12. برنامه‌ریزی و ارائه‌ راهکار برای ایجاد بسترهای تبلیغی بیشتر در ایران، از طریق معرفی خدمات بهائیان به ایرانیان در حوزه‌ اقتصادی.

13. برنامه‌ریزی برای تهیه‌ راهکارهای تکمیلی، موازی با دفتر امور بین‌الملل بهائیان در بستر سازمان ملل، برای اعمال فشار بین‌المللی بر کمپانی‌های بزرگ اقتصادی در حوزه‌ فعالیت‌های آن‌ها در ارتباط با ایران.

14. برنامه‌ریزی برای تحرکات یک‌پارچه و هماهنگ، توأم با حفظ تعامل و ارتباط درونی میان بهائیان در ارتباط با پروژه‌های مرتبط.

در این پیام، حرکت از بالا به پایینِ هدف‌گذاری‌ها و ارائه‌ دستورهای اجرایی توسط رأس تشکیلات بهائیت و حرکت از پایین به بالایِ نهادها و افراد جزء به منظور ارسال بازخورد عملکردشان، به وضوح نشان می‌دهد که فعالیت‌های بهائیان کاملاً تشکیلاتی بوده و عملکرد آنان در کشورهای مختلف در راستای اهداف تعیین‌شده توسط بیت‌العدل می‌باشد. همچنین مشاهده می‌شود که فعالیت و سیاست‌گذاری بیت‌العدل از جنبه‌ تبلیغ وجدانی و فردی، فراتر رفته و کاملاً جنبه‌ تشکیلاتی به خود گرفته‌است.

در اینجا، تبلیغ افراد صاحب‌نفوذ در کمپانی‌های بزرگ، کاملاً با برنامه و طراحی دقیق مراحل مختلف می‌باشد. نکته جالب اینکه در این نامه به صورت تلویحی اشاره شده که بهائیان، اهل صداقت و راستی هستند؛ خصوصیتی که کمپانی‌های بزرگ در مرحله استخدام نیرو، آن را مدنظر قرار می‌دهند. در حالی‌که ادعای بهائیان در مورد تبلیغ در ایران -که آن را عملی وجدانی، بدون طرح و برنامه و غیرتشکیلاتی عنوان می‌کنند- کاملاً به دور از صداقت است. این قضیه نشان می‌دهد که منافع تبلیغاتی و گسترش تشکیلات بهائیت، فراتر از صداقت حرکت کرده و تبلیغ را بر صداقت ترجیح می‌دهند.

نکته‌ قابل توجه دیگر، نقش بسزای بهائیان ایران در این پروژه عظیم بیت‌العدل می‌باشد. در صورتی که برجام به راستی تحقق می‌یافت، باید در نظر داشت که اگر کمپانی‌های بزرگ به پیشنهاد بهائیان تن داده، بهائیان ایران هم به طریقی توسط بیت‌العدل از این موضوع مطلع می‌شدند، پس از اینکه کمپانی‌های بزرگ تعدادی از بهائیان ایران را به استخدام خود درآورند، این افراد در بستر تبلیغی به وجود آمده (ناشی از تلاش‌های بیت‌العدل) به تبلیغ می‌پرداختند. همچنین فعالیت‌های شغلی و خدمات آن‌ها نیز می‌تواند دستمایه‌ای برای تشکیلات فرقه باشد تا در سطح جهانی با نشان دادن -به‌اصطلاح- خوش‌خدمتی‌های اقتصادی بهائیان به ایران، به تبلیغ تشکیلات پرداخته و حکومت ایران را برای فشارهای ادعایی موجود، تخریب کنند.

این نامه، نکته بسیار مهم دیگری هم دارد که لازم است در بندی جدا به آن پرداخته شود. شاید در ظاهر به نظر آید که این فعالیت‌ها فی‌نفسه مشکلی نداشته و هر تشکیلاتی برای توسعه‌ خود دست به چنین کارهایی می‌زند اما دقت در نامه، پرسش جالب توجهی را به ذهن متبادر می‌کند. بیت‌العدل در این نامه از مسئولان دفاتر امور خارجه‌ کشورهای مخاطب می‌خواهد که به کمپانی‌ها نسبت به مسئله‌ حقوق بشر تذکر دهند، و از کمپانی‌ها بخواهند که در پروسه‌ استخدام نیروهای لازم نسبت به اقلیت‌های دینی و حتی فرقه‌های تشکیلاتی، تبعیض نداشته و آن‌ها را برای نمایندگی‌های خود به کار بگیرند. توجه داریم که بیت‌العدل از مسئولان دفتر بهائیان سازمان ملل نیز درخواست کرده که فعالیت‌های تکمیلی را انجام دهند. این ممکن است مثلاً به این روش رخ دهد که نمایندگان جامعه بهائی در سازمان ملل، با مطرح کردن این مسئله و با استفاده از اهرم حقوق بشر، از کشورهای عضو سازمان ملل بخواهند  کمپانی‌های بزرگ کشور خود را موظف سازند که از جامعه بهائیان ایران نیز برای نمایندگی‌های خود نیرو استخدام کنند، تا جایی‌که شرط برقراری ارتباط اقتصادی با ایران را استخدام تعدادی از بهائیان ایران برای کار در نمایندگی‌های مزبور مطرح کنند.

حال پرسش این است که اگر ایران با به خدمت گرفتن افرادی تشکیلاتی در این کمپانی‌ها مخالفت کند، چه می‌شود؟ آیا این کمپانی‌ها روابط اقتصادی خود با ایران را تشکیل خواهندداد؟ در صورتی که تعهدنامه و قانونی در این راستا در سازمان ملل یا کشورهای مربوط، مصوب شود که کمپانی‌ها را موظف کند نیروی بهائی استخدام کنند و ایران به مخالفت با آن بپردازد، چه می‌شود؟ آیا می‌توان باور کرد که سران تشکیلات بهائیت، هنگام تصویب چنین هدف‌گذاری‌ها و سیاست‌های اجرایی در بیت‌العدل، به فکر مردم ایران نیز هستند؟ یا اینکه تنها اهداف تبلیغی و گسترش تشکیلات، مد نظر ‌آن‌ها بوده و لاغیر؟

ضمن اینکه با توجه به رکود اقتصادی موجود در کشور، چنین فعالیت‌هایی از جانب جامعه بهائی، هیچ سودی برای آحاد مردم ایران نداشته و تنها به سنگ‌اندازی در راه بیرون آمدن اقتصاد ایران و ایرانیان از چنین رکودی، ختم و موجب تأخیر در پروسه‌ رشد اقتصادی و خروج ایران از انزوای سیاسی و اقتصادی می‌شود. (4)

در این گزارش، مشهود است که “وحدت عالم انسانی”، تنها شعاری است که اگر در جایی اقتضای زمان و موقعیت باشد، به “وحدت عالم بهائی” تبدیل می‌شود. در ادامه تبیبن کارشکنی‌های اقتصادی بهائیان، می‌توان گفت که بهائیت به دنبال امتیاز واردات کالا به صورت انحصاری است؛ مکانیزم جدیدی به نام “تحریم داخلی” که طی آن کشور صادرکننده، عنوان می‌کند من این کالا را به شرطی به کشور شما می‌فروشم که طرفِ خریدار، فلان شرکت خاص باشد؛ شرکتی که پشتوانه‌ تشکیلات را داشته و می‌تواند شیر اطمینان تحریم‌ها باشد. به شرکت ابلاغ می‌شود که کم بخر و ارائه‌ جنس را در جامعه کم کن، به این صورت فشار اقتصادی افزایش می‌یابد.

بهائیان با ورود تخصصی و برنامه‌ریزی‌شده به عرصه‌ تجارت، در حوزه‌هایی که نظارت کمتری بر آن حاکم است، بازرگانی پرسودی را برای خود رقم می‌زنند. تمرکز تجارت آنان بر بازار رایانه، دارو، لنز عینک، صنایع بهداشتی و آرایشی، صنایع شیمیایی و سموم کشاورزی، برخی اقلام خاص از غلات (مانند ذرت دانه‌ای) و بعضی از صنایع حاشیه‌ای اما پرسود مانند تولید ماشین‌آلات کشاورزی، ساخت آسانسور، دوربین مداربسته، چرخ خیاطی، تجهیزات پزشکی و عینک‌سازی، بازتولید ثروت فرقه صهیونیستی بهائیت را شدت می‌بخشد.

پی‌نوشت:

1. ظهور و سقوط رژیم پهلوی، خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست، گردآورنده مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، تهران: اطلاعات، 1369، ص375.

2.افندی، شوقی، قرن بدیع (قسمت چهارم)، ترجمه نصراله مودت، مؤسسه ملی مطبوعات امری، 123بدیع، ص 53.

3.روزنامه کیهان، شماره 7146، مورخ 13/3/1346.

4.«روایت‌های ناگفته از پیشینه ارتباط فائزه هاشمی با بهائیت/ خوابی که بیت‌العدل برای نفوذ در سیستم اقتصادی ایران در پسا برجام دیده»، سایت پارس نیوز، 25 /2/1395.

 

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

در محضر قرآن

کانال تندخوانی قرآن استاد معتز آقایی

فراز و فرودهای اقتصاد ایران در سالی که گذشت

دولت سیزدهم

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.