سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / لگد شتر و شیخ رجبعلی خیاط

لگد شتر و شیخ رجبعلی خیاط

شیخ رجبعلی خیاط تعریف میکرد:
در بازار بودم، اندیشه مكروهی در ذهنم گذشت.
سریع استغفار كردم و به راهم ادامه دادم.!
قدری جلوتر شترهایی قطار وار از كنارم می‌گذشتند…
ناگاه یكی از شترها لگدی انداخت كه اگر خود را كنار نمی‌كشیدم، خطرناك بود
به مسجد رفتم و فكر می‌كردم همه چیز حساب دارد.
این لگد شتر چه بود؟!
در عالم معنا گفتند:
شیخ رجبعلی! آن لگد نتیجه آن فكری بود كه كردی!
گفتم: اما من كه خطایی انجام ندادم…
گفتند: لگد شتر هم كه به تو نخورد!

اثر کارهای ما در عوالم جریان دارد، حتی یک تفکر منفی میتواند تاثیری منفی ایجاد کند…

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

عدالت آمریکایی ؛ سیاه‌پوستی که 48 سال بی‌گناه در زندان بود!

گلین سیمونز سیاه‌پوست

پدر و مادر گنج تمام نشدنی

ويدئو/ نارضایتی والدین

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.