هرچند اینکه سخت شکستی دل من است
غمگین مشو! که شیشه برای شکستن استمن دوستی به جز تو ندارم؛ قسم به عشق
هرکس که غیر از این به تو گفتهست، دشمن استچشمان من مسیر تو را گم نمیکنند
فانوس اشکهای من از بس که روشن است!جای گلایه پیش تو چون شمع سوختم
لب باز کردهام به زبانی که الکن است
غمگین مشو! که شیشه برای شکستن استمن دوستی به جز تو ندارم؛ قسم به عشق
هرکس که غیر از این به تو گفتهست، دشمن استچشمان من مسیر تو را گم نمیکنند
فانوس اشکهای من از بس که روشن است!جای گلایه پیش تو چون شمع سوختم
لب باز کردهام به زبانی که الکن است
از دیدنم دوباره پریشان شدی؟ ببخش!
چون خواب بد، سزای من «از یاد بردن» است