سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / آقای ترامپ شما غلط می‌کنید!

آقای ترامپ شما غلط می‌کنید!

بخش‌هایی از بیانات مهم رهبر انقلاب در دیدار با فرهنگیان:

دیشب شنیدید، رئیس‌جمهور آمریکا حرفهایی زد، حرفهای سخیف و سبُکی زد؛ شاید بیش از ده دروغ در حرفهای او بود؛ هم حرف زد [درباره‌ی] مسئله‌ی خروجشان از برجام، هم ملّت ایران را و نظام جمهوری اسلامی را تهدید کرد: «چنین میکنیم، چنین میکنیم، چنین میکنیم»، که بنده از طرف ملّت ایران عرض میکنم: آقای ترامپ! شما غلط می‌کنید.

درست توجّه کنید، التفات کنید! دلم میخواهد شما جوانها و همه‌ی کسانی که این حرف را بعداً خواهند شنید، درست توجّه کنند، دقّت کنند؛ چون یکی از مسائل مهمّ نقد و امروز ما است؛ مسئله‌ی آمریکا یک مسئله‌ی جدّی است. آمریکا با ما دشمن است؛ این دشمنی هم با شخص این حقیر یا با شخص سردمداران نظام نیست، با مجموعه‌ی نظام اسلامی است که امروز ملّت ایران، این نظام را پذیرفته و در راه او دارد حرکت میکند؛ این دشمنی یک چنین دشمنی‌ای است. مخصوص این شخص هم نیست؛ دولت آمریکا و نظام آمریکایی، از آغاز پیدایش جمهوری اسلامی با او دشمن بود و بد بود و در صدد براندازی بود. حتّی دولت قبل -دولت اوباما- که هم در نامه به بنده، هم در اظهارات میگفتند که ما در صدد براندازی نیستیم، دروغ میگفتند؛ آنها هم در صدد براندازی بودند؛ براندازی نظام جمهوری اسلامی؛ مسئله‌ی برجام و این حرفها بهانه است. ببینید، آن وقتی که مسئله‌ی هسته‌ای و تحریمها شروع شده بود، بودند کسانی از معاریف این کشور و مسئولان سطح بالا که به بنده مراجعه میکردند و میگفتند «شما چه اصراری دارید که روی این مسئله‌ی هسته‌ای می‌ایستید؟ چه اصراری دارید؟ خب آمریکایی‌ها بهانه‌گیری میکنند، بدجنسی میکنند، خباثت میکنند؛ بگذارید کنار، خودمان را راحت کنیم»؛ این را به من میگفتند. البتّه این حرف غلط بود چون مسئله‌ی هسته‌ای، نیاز کشور است؛ این را من بارها گفته‌ام؛ ما تا چند سال دیگر احتیاج داریم بیست هزار مگاوات برق هسته‌ای داشته باشیم؛ این محاسبه‌ی مسئولان ذی‌ربطِ کشور است؛ نیاز به این داریم؛ خب از کجا [بیاوریم]؟ آن روزی که ما نیاز پیدا کردیم، میگویند شما امروز نفت دارید؛ خب این نفت ابدی که نیست؛ آن روزی که این نفت در اختیار این کشور نبود یا با این شدّت و فراوانی نبود، آن‌وقت ما باید تازه شروع کنیم به دنباله‌ی انرژی هسته‌ای و امکانات هسته‌ای؟ آن روز باید شروع کنیم؟ نسلهای آن روز، ما را لعنت نخواهند کرد که آن وقتی که شما باید شروع میکردید، شروع نکردید؟ این حرف غلط بود که «ما چه احتیاجی داریم»؛ چرا، احتیاج داریم. حالا گیرم احتیاج نداشتیم؛ بنده به آنها میگفتم مسئله‌ی ایرادگیری آمریکا و تحریمهایی که علیه ما اعمال میکنند و دشمنی‌ای که با ما میکنند، مربوط به انرژی هسته‌ای نیست، این بهانه است؛ این را اگر گذاشتیم کنار، یک بهانه‌ی دیگر پیدا میکنند و همین دشمنی را میکنند. میگفتند «نه آقا این‌جوری نیست»؛ حالا ملاحظه کردید که این‌جوری است. مسئله‌ی انرژی هسته‌ای را ما در برجام به شکلی که مخالفین ما میخواستند، زیر بار رفتیم و قبول کردیم امّا دشمنی‌ها تمام نشد؛ مسئله‌ی حضور ما در مناطق خاورمیانه را مطرح میکنند، مسئله‌ی موشک را مطرح میکنند. شما اگر فردا اعلام کنید که ما دیگر موشک درست نمیکنیم یا بیشتر از فلان مقدار بُرد، موشک تولید نمیکنیم، این قضیّه [هم] تمام خواهد شد امّا یک قضیّه‌ی دیگر درست خواهد شد، یک موضوع دیگر را مطرح میکنند. دعوا، دعوای بنیادی است؛ با نظام جمهوری اسلامی مخالفند.

خب، حالا چرا مخالفند با نظام جمهوری اسلامی؟ علّت مخالفت با نظام جمهوری اسلامی این است که جمهوری اسلامی آمد دستِ سلطه‌ی آمریکایی را از کشور کوتاه کرد؛ همه‌ی مسئله این است. آمریکایی‌ها بر یک کشوری با ثروت، با امکانات و در موقعیّت راهبردی حسّاس جغرافیایی مثل ایران، به‌طورکامل مسلّط بودند؛ انقلاب و جمهوری اسلامی آمدند دست اینها را کوتاه کردند؛ اینها میخواهند انقلاب و جمهوری اسلامی را نابود کنند به‌خاطر این؛ میخواهند تسلّط داشته باشند؛ همچنان‌که بر بسیاری از کشورهای منطقه متأسّفانه تسلّط دارند. آنها میخواهند دستور بدهند «باید این کار را بکنید» و حاکم فلان کشورِ این منطقه‌ی حسّاس، «بایدِ» آنها را روی چشم بگذارد و قبول بکند! آنها این را میخواهند. توجّه بفرمایید! اینها نکته‌ی مهمّی است؛ مسئله، مسئله‌ی احساسات نیست؛ مسئله، مسئله‌ی این نیست که انسان ناگهان به‌خاطر یک حادثه‌ی دفعی مثلاً فرض کنید موضع‌گیری بکند؛ مسئله، مسئله‌ی اساسی و ریشه‌ای است؛ اینها نوکر لازم دارند؛ جمهوری اسلامی عزّت خود را به رخ اینها کشیده و اینها نمیتوانند تحمّل کنند. آنها میخواهند حکّامی وجود داشته باشند که پولشان را بگیرند، از امکاناتشان استفاده کنند، دستور آنها را اطاعت بکنند، هروقت هم که آنها میل داشتند اینها عوض بشوند؛ مثل اینکه یک روزی انگلیس‌ها همین نقش را در منطقه داشتند، یک روز رضاخان را آوردند، یک روز هم رضاخان را به دلایلی مایل بودند ببرند و بردند و پسرش را سر جایش گذاشتند؛ آنها این را میخواهند. متأسّفانه در کشورهای خلیج‌فارس، در کشورهای منطقه‌ی غرب آسیا، این حالت در بسیاری از [این] کشورها وجود دارد؛ اینها در مقابل آمریکا خاضعند، خاشعند؛ انسان چه بگوید: مثل عبد ذلیل!

همین دو سه روز قبل از این، ترامپ یک نامه‌ای نوشته است به رؤسای کشورهای خلیج‌فارس -که به این نامه ما توانستیم دست پیدا کنیم و ببینیم- و در این نامه به اینها میگوید که باید همه‌تان متّفق بشوید، باید این کار را بکنید، باید آن کار را بکنید، من هفت تریلیون دلار اینجا خرج کرده‌ام برای شما. مردک! هفت تریلیون دلار شما برای اینها خرج کردی! هفت تریلیون دلار خرج کردی برای اینکه بر عراق مسلّط بشوی، بر سوریه مسلّط بشوی؛ خب نتوانستی؛ به درک! میگوید باید این کار را بکنید، این کار را بکنید، این کار را بکنید؛ [در جملاتش] «باید» دارد! به همه‌ی این رؤسا هم این نامه را نوشته و فرستاده. اینها میخواهند به جمهوری اسلامی هم «باید» بگویند؛ چون نمیتوانند، [لذا] دشمنند و میخواهند آن را بردارند؛ دعوا [سرِ] این است. ملّت ایران، یک ملّت مستقلّی است، ملّت عزیزی است. حکّام گذشته‌ی این ملّت -پادشاهان دوران قاجار و پادشاهان پهلوی- عزّت این ملّت را گرفتند، این ملّت را ذلیل کردند، عقب نگه داشتند، زیر بار تحمیل قدرتها بردند، [لذا] اینها عادت کردند و دلشان میخواهد که همین قضیّه اتّفاق افتاده باشد. حالا اسلام -جمهوری اسلامی، نظام اسلامی، انقلاب اسلامی- آمده این ملّت را به عزّت خودش برگردانده، این ملّت ایستاده‌اند، اینها نمیتوانند تحمّل کنند؛ دعوا سرِ این است. این‌جوری خیال نکنند که «آقا شما چه اصراری دارید که سرِ فلان قضیّه می‌ایستید»! که می‌آمدند بعضی‌ها به ما میگفتند؛ خدا از سر تقصیراتشان بگذرد.

خب، این مسئله‌ی آمریکا است. بنابراین آنچه اتّفاق افتاده است، یعنی رفتارهای زشت و سخیف این رئیس‌جمهور کنونی آمریکا، هیچ خلاف انتظار ما نیست؛ اینها کارهایی است که از اوّل هم میکردند؛ در دوران دولت گذشته‌ی آمریکا یک‌جور بود، حالا یک‌جور است؛ دوران قبل از او -دوران بوش پسر- یک‌جور بود؛ در هر دوره‌ای یک‌جوری اینها خباثتهای خودشان را، دشمنی‌های خودشان را، مَلعَنَت(۱۲) خودشان را نشان دادند نسبت به ملّت ایران و ملّت ایران هم با قدرت در مقابل همه‌ی اینها ایستاده. خیلی‌ از آنها استخوانهایشان هم خاک شد، بدنشان هم در زیر خاک خوراک کرم و مور و مار شد، [امّا] جمهوری اسلامی بحمدالله با قدرت سینه سپر کرده ایستاده؛ این آقا هم بدنش خاک خواهد شد، خوراک مار و مور خواهد شد، جمهوری اسلامی همچنان خواهد ایستاد. این راجع به آمریکا.

امّا راجع به برجام؛ خب، بنده از روز اوّل بارها و بارها گفتم به آمریکا اعتماد نکنید! هم در جلسات خصوصی این را گفتم، هم در جلسات عمومیِ مردمی گفتم؛ در جلسات خصوصی بیشتر هم این را گفتم؛ گفتم به اینها اعتماد نکنید؛ اگر میخواهید قرارداد ببندید، تضمین‌های لازم را فراهم بکنید، بعد صحبت کنید، بعد قرارداد ببندید، بعد امضا کنید؛ به حرفِ اینها اعتماد نکنید. یکی از چیزهایی که بنده آن‌وقت، بخصوص روی آن تصریح کرده بودم این بود که گفتم ما این قرارداد را قبول میکنیم به این شروط -چند شرط بود- یکی از شرط‌ها این بود که گفتیم رئیس‌جمهورِ وقتِ آمریکا بنویسد و امضا کند که تحریمها برداشته شد؛ این جزو شرایط ما بود، جزو شرایط بنده بود؛ خب، مسئولین محترم زحمت کشیدند، تلاش کردند، عرق ریختند، [ولی] نتوانستند و این نشد و نتیجه‌اش این است که دارید مشاهده میکنید: دو سال، دو سال‌ونیم گذشته است، ما به همه‌ی تعهّدات عمل کرده‌ایم، این مردک می‌آید بیرون و میگوید که من قبول ندارم و خارج میشوم و چنین میکنم و چنان میکنم.

حالا گفته میشود که برجام را میخواهیم با این سه کشور اروپایی ادامه بدهیم؛ من به این سه کشور هم اعتماد ندارم. من میگویم به اینها هم اعتماد نکنید؛ [اگر] میخواهید قرارداد بگذارید، تضمین به دست بیاورید -تضمین واقعی، تضمین عملی- وَالّا فردا اینها هم همان کاری را خواهند کرد که آمریکا کرد، [امّا] به یک شیوه‌ی دیگر. روشهای سیاسی و دیپلماسی، روشهای ویژه‌ای است؛ گاهی لبخند میزنند و در حال لبخند، خنجر را تا دسته در سینه‌ی انسان فرو میکنند؛ دیپلماسی این است دیگر؛ با اخلاق خوش، با تعریف و تمجید که «بله شما خیلی خوبید، شما آقایید، ما میدانیم شما قرارداد را به هم نمیزنید،»! اگر چنانچه توانستید تضمین از آنها بگیرید به‌طوری که بشود اعتماد کرد، خب اشکالی ندارد، حرکتتان را ادامه بدهید؛ اگر نتوانید چنین تضمین قطعی‌ای را بگیرید -که بنده هم بسیار بعید میدانم که بتوانید تضمین بگیرید- آن‌وقت دیگر نمیشود این‌جوری حرکت کرد و این‌جوری ادامه داد.

مسئله بسیار حسّاس است. امروز مسئولین کشور در معرض یک آزمون بزرگند؛ آیا حفظِ عزّت و اقتدارِ این ملّت عزیز را خواهند کرد یا نه؟ باید عزّت این ملّت تأمین بشود، منافع ملّت باید تأمین بشود به معنای واقعی کلمه، که خب حالا خوشبختانه مسئولین هم بر روی حفظ منافع ملّی تکیه کردند و گفتند باید منافع ما تأمین بشود؛ بله، باید تأمین بشود منتها برای تأمین منافع، به حرفِ فلان رئیس و فلان نخست‌وزیر و فلان صدراعظم اعتماد نکنید؛ حرف اینها اعتباری ندارد؛ امروز یک چیزی میگویند، فردا یک‌جور دیگری عمل میکنند؛ هیچ رودربایستی هم ندارند، خجالت هم اصلاً نمیکشند. متأسّفانه در عالم دیپلماسی چیزی که وجود ندارد اخلاق انسانی است؛ بخصوص این غربی‌ها، اروپایی‌ها که هیچ اصلاً اخلاق را در ارتباطات گوناگون دیپلماسی و امثال اینها، بو نکرده‌اند؛ فقط صرفاً بر طبق منافع خودشان فکر میکنند و حرکت میکنند و نقشه میکشند. با اینها باید با دقّت رفتار کرد، عاقلانه باید رفتار کرد. بنابراین عزّت ملّت باید حفظ بشود، منافع ملّت باید حفظ بشود؛ به معنای واقعی هم حفظ بشود، اعتماد هم نشود.

و من به شما عرض بکنم: عزیزان من، جوانان، فرزندان من! من آینده را متعلّق به شما میبینم؛ من تردید ندارم آینده‌ی این کشور از امروز بمراتب بهتر خواهد بود، در جهت نظام اسلامی و در جهت اسلام و ارزشهای اسلامی.(۱۳) ان‌شاءالله که خداوند این آمادگی را در شماها حفظ کند، به شما و ما ثبات قدم بدهد و ان‌شاءالله عاقبت همه‌ی ما را خیر کند و ما را با کسانی‌که دوستشان داریم -شهدای عزیزمان، امام بزرگوارمان- در دنیا و آخرت محشور کند و قلب مقدّس ولیّ‌عصر را از ما راضی کند.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

واکنش طنز ایرانیان به قمپز در کردن اسرائیل

رسانه‌های معاند و صهیونیست، نابودی اسرائیل

آهنگ/ همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی

که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.