تأسف بزرگتر این ماجرا و این مقصّرتراشی ناشیانه نیز این است که آقای روحانی چرا در ایام دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ از چیزی به نام اختیاردار اعظم، دولت پنهان، بیاختیاری و یا حاکمیت یگانه! با مردم سخن نگفت؟
پس از شش سال از آن روزی که حسن روحانی هنگام ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری در حضور رسانه ها و در برابر چشمان ملت قسم جلاله خورد که «اگر مشکلات این کشور راهحل نداشت من کاندیدا نمیشدم»، حالا روحانی زمزمه «بیاختیاری» سر میدهد و خود را از تمام ناکامی ها و شکستها مبری معرفی می کند.
به گزارش رجانیوز شنبه شب هفته جاری-۲۱ اردیبهشت ماه ۹۸- حسن روحانی، در ضیافت افطاری که با حضور جمعی از فعالان سیاسی برگزار شده بود، بیآنکه به مسئولیتهای بر زمین مانده دولت برای مقابله با مشکلات موجود اشاره کنند، علت اصلی مشکلات را در فقدان اختیارات رئیسجمهور دانست و طی اظهارتی گفت: «وقتی از دولت سوال و مطالبهای میشود باید از طرف دیگر بررسی شود که دولت چه مقدار در حوزههای مورد سوال دارای اختیار بوده است؟»
البته این اولین باری نیست که بهانهی «از ما انتظار نداشته باشید، کار دست ما نیست» از درون دولت شنیده می شود. پیش از این نیز عباس آخوندی در دانشگاه شیراز سخنان مشابهای را بیان کرده بود. با این حال به نظر می رسد بیان چنین اظهاراتی به یک رویه ثابت تبدیل شده است که درست در موسوم پاسخ گویی از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند و دیگری را مقصر جلوه دهند. سخنانی که پاسخ به آن چندان پیچیده هم نیست. کافی است نگاهی به مسئولیت های دولت و اختیارات رییس جمهور بیاندازیم.
اما آن چه که این بهانه گیریها را غیر باور می کند، بیان اظهارات از سوی کابینه مسن دولت یازدهم و دوازدهم است. چهره هایی که اکثرا قریب به چهل سال تجربه حضور در سیاست و مناصب مدیریتی داشته اند، قطعا بهتر از هر کسی از اختیارات و مسئولیت های دولت در ایران آگاه هستند و با علم به همین مساله در دو دولت حسن روحانی مسئولیت پذیرفته اند. این که به یک باره و درست زمانی که باید پاسخگوی عملکرد ضعیف خود باشند، بار تمام مسئولیت ها را بر دوش دیگری انداخته اند، چیزی جز آدرس غلط دادن به جامعه نیست.
اما برفرض محال که حسن روحانی بعد از حضور در جایگاه ریاست جمهوری با چنین محدودیت هایی آشنا شده باشد، چرا بار دیگر برای انتخابات سال 96 وارد میدان شد و همان موقع نگفت انظارات خود را با اختیارات من تنظیم کنید؟
البته حسن روحانی اشاره نکرده است که چه مطالبهای از دولت شده است که از دایره اختیارات رئیس جمهور خارج بوده است. اما آنچه که مشخص است، روحانی در تحقق وعده هایی داده است هم ناکام مانده است. اگر روحانی وعده هایی داده است که از اختیارات رئیس جمهور خارج بوده است، این رفتاری اسمی جز فریبکاری برای رای آوری نداشته است. روحانی گویی فراموش کرده است که وعده لغو تمام تحریم ها با برجام را داده بود و تاکید داشت که «تمام مسولیت مذاکرات با من است»؛ این که روحانی می گوید مطالبه از دولت در سیاست خارجی را با اختیارات رئیس جمهور بسنجید، چه معنی ای می تواند داشته باشد؟
اگر اقتصاد بهعنوان مهمترین مساله این روزهای کشور و نقطهای که دولت نتوانسته به مطالبات عمومی پاسخ دهد را بهعنوان مشت نمونه خروار در نظر بگیریم، همراهان دولت مدعی هستند که «اقتصاد ایران دست دولت نیست» و همچنین «برخی نهادهای غیردولتی و عمومی بیش از 80 درصد اقتصاد ایران را در دست دارند». حامیان رسانهای دولت حتی پیشتر به روحانی پیشنهاد کرده بودند با مردم سخن بگوید و توضیح دهد که تنها 10 درصد اقتصاد کشور را در دست دارد و مابقی در اختیار دیگران است.
این درحالی است که طبق بودجه مصوب سال 1397، رقم کل بودجه کشور حدود 1200 هزار میلیارد تومان است که جدول مشهور به 17 که موسسات خاص غیر دولتی را شامل میشود طبیعتاً سهمی از این بودجه دارند. گرچه جریان اصلاحطلب و حامیان دولت این نهاد ها را به دریافت بخش قابل توجهی از این بودجه متهم میکنند، اما همه ارگانهای نظامی تحت عنوان نیروهای مسلح تنها حدود 4 درصد از میزان بودجه هر سال را به خود اختصاص میدهند. علاوه بر این، باید به این نکته نیز اشاره شود که از 1200 هزار میلیارد تومان بودجه مصوب سال جاری، سهم نهاد ها و شرکتهای زیر نظر و وابسته به دولت، بیش از 800 هزار میلیارد تومان میباشد.
به عبارتی دیگر دو سوم از بودجه مصوب سال 97 به تبعیت از سالهای گذشته، به حساب مجموعه های دولتی واریز میشود.
البته لازم به ذکر است که 800 هزار میلیارد تنها مربوط به شرکتهایی است که بیش از 50 درصد سهام آنها در اختیار دولت است و این رقم مجموعه هایی که سهم دولت از آنها از 50 درصد کمتر است را شامل نمیشود.
با این حال باید توجه داشت که روحانی در تمامی طول چهل سال گذشته یکی از مسئولان بلندپایه نظام بوده، بنابراین نمیتواند ادعا کند که از ساز و کارهای قانونی جمهوری اسلامی ایران بیخبر بوده و سؤال این است که وقتی میدانستید رئیسجمهور- به قول خودتان- برای انجام وظایفی که قانون اساسی بر عهده او گذارده است، اختیارات لازم و کافی ندارد! چرا برای تصدی پست ریاست جمهوری نامزد شدید؟!
تأسف بزرگتر این ماجرا و این مقصّرتراشی ناشیانه نیز این است که آقای روحانی چرا در ایام دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ از چیزی به نام اختیاردار اعظم، دولت پنهان، بیاختیاری و یا حاکمیت یگانه! با مردم سخن نگفت؟
چرا در آن روزهای پرشور انتخاباتی میگفت من توانایی برداشتن تمام تحریمها را دارم! اما امروز که نتوانسته و علیرغم گذر از خطوط قرمز نظام نیز در این وادی شکست خورده است؛ مدعی میشود مقصّر نیست و اختیار کافی نداشته است؟
به نظر می رسد بهتر باشد دولت با پذیرش اشتباهات در فرصت باقی مانده گام های جدی تری برای رفع این مشکلات بردارد. وگرنه با شانه خالی کردن از زیر مسئولیت، نه مشکلات کشور حل می شود و نه تاثیری در نگاه جامعه نسبت به کارنامه شش ساله دولت خواهد داشت.
برچسباختیاردار اختیاری ادعای اظهارتی برفرض جلاله قسم مبری مشکلات مقصرتراشی
همچنین ببینید
حمله اغتشاشگران به ساختمانهای دولتی در برزیل با ادعای تقلب در انتخابات
اغتشاشگران حامی ترامپِ برزیل