خانه / صراط عشق / متون / داستان نگارش «از دشت لیلی تا جزیره مجنون»

داستان نگارش «از دشت لیلی تا جزیره مجنون»

دوستانی دائما به من گوشزد می‌کردند که به دنبال این کار نباش، ممکن است با نگارش این کتاب مشکلاتی برایت در داخل ایران ایجاد شود، اما من به احترام شهدای مشترک ایران و افغانستان و معرفی آن‏ها پیش رفتم.

نویسنده کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» گفت: مهاجران افغانستان در روزهای اولیه حضور در ایران به عنوان یک وظیفه دینی و انسانی در روزهای سخت در کنار برادران ایرانی خود در جبهه‏ ها جنگیدند، جانباز شده و شهید شدند.

 

به گزارش رجانیوز محمد سرور رجایی نویسنده کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» در گفت وگو با رجانیوز پیرامون نگارش این کتاب در توضیحاتی گفت: ایده نگارش کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» از سال 1361 یا 1362در ذهن من شکل گرفت. در آن سال‏ها در کابل بودم. مجله استقامت، نشریه جهادی که در ایران چاپ می‌شد، به صورت مخفیانه توسط آشنایان جهادی به دست من می‌رسید. در یکی از این شماره‌ها به نام شهید «محمدحسین جعفری» برخوردم که در افغانستان متولد و در ایران به شهادت رسیده بود. از این موضوع هم تعجب کردم و هم سوالی در ذهنم شکل یافت. در شماره‏ های بعدی که به دست من رسید با شهید «ابوالفضل کربلایی پوریزدی» که در شهر قم ایران متولد و در شهر هرات افغانستان به شهادت رسیده بود آشنا شدم. موضوعی که موجب شد تعجب و سوالی که در ذهن من شکل گرفته بود را برجسته نماید.

 

وی افزود: در آن وضعیت با آنکه کسی جواب گوی سوال ‏هایم نبود، اما تحقیق و جستجوی بیشتری کردم و متوجه شدم که شهدای ایرانی بیشتری هستند که در نقاط مختلف کشور افغانستان به شهادت رسیده‌اند. از جمله این شهدا می‌توانم به احسان پارسی و فاضل حسینی اشاره کنم. در آن سال‏ها این دغدغه در ذهن من ایجاد شد که اگر بتوانم روزی خانواده‌های آنها را پیدا کنم، صمیمانه از آن‏ها تشکر کنم.

 

این نویسنده ادامه داد: در سال 1373 به ایران آمدم. اما همچنان درگیری ذهنی من با این موضوع ادامه داشت. به دلیل همین درگیری ذهنی، هرچه به نشریات و رسانه ‏های ایران هم دقت می‌کردم و منابعی که با موضوع دوران دفاع مقدس ایران منتشر شده بود مراجعه کردم هیچ سرنخی پیدا نکردم که به موضوع حضور رزمندگان ایران در افغانستان، یا مجاهدان افغانستان در ایران پرداخته باشند. البته در همین رفت و آمدها و جست‏وجوها با برخی از هموطنانم آشنا شدم که آنها سر نخ ‏هایی نشان دادند و گفتند «رزمندگان افغانستانی با همکاری احزاب جهادی در آغاز به آموزش می‌رفتند و بعد از آموزش خود رزمندگان به صورت داوطلبانه در جنگ تحمیلی شرکت می‌کردند» وی اضافه کرد: در اوایل دهۀ هشتاد عضو هیات تحریریه نشریه دانشجویی بچه‌های افغانستان در تهران بودم. گاهی گزارش‏های فرهنگی هم برای برخی از روزنامه‏های ایران می‌نوشتم. در ادامه فعالیت‌های فرهنگی من اتفاق مبارکی رخ داد و با آقای «وحید جلیلی» آشنا شدم. آشنایی که سبب شد با روحیه جهادی و توجه به ارزش ‏های فرهنگ جهاد و شهادت فرامرزی ایشان، بیشتر آشنا بشوم. با علاقه‏ مندی چند گزارش فرهنگی از وضعیت افغانستان برای مجله سوره نوشتم. روزی آقای جلیلی از من پرسیدند که می‌توانم ویژه نامه ‏ای برای افغانستان کار کنم؟ پاسخ من مثبت بود.

 

رجایی عنوان کرد: بعد از بررسی‌های لازم 35 سوژه‏ با محور افغانستان که قابلیت کار کردن و پرداختن به آن وجود داشته باشد را لیست کردم. یکی از سوژه‌ها تحقیق دربارۀ حضوررزمندگان افغانستانی در دوران دفاع مقدس و رزمندگان ایرانی در جهاد اسلامی افغانستان بود. آقای جلیلی با پذیرفتن حدودا 23 تا از سوژه ‏ها و با توجه جدی به موضوع حضور رزمندگان افغانستانی و ایرانی در کشورهای غیر از کشور خود، راه را برای دغدغۀ سال‏ های نوجوانی‏ ام فراهم ساخت. از آن جا بود که مرحله تحقیق و پژوهش‌های من در مورد افغانستانی‏ های دفاع مقدس به صورت جدی آغاز شد. با آقای رحیم مخدومی نویسندۀ ادبیات دفاع مقدس آشنا شدم. ایشان دربارۀ دوست و همرزم افغانستانی خود شهید «عبدالرحیم جمشیدی» در کتاب «جنگ پابرهنه‌» نوشته بود. اولین رزمنده‏ای را که خودم شناسایی کردم «امان الله امینی» جانباز قطع نخاعی افغانستانی بود که با پیگیری ‏های بسیار حاضر شد تا خاطراتش را بازگو نماید. 

 

رجایی ادامه داد: در حقیقت کار نگارش کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» از سال 1384 آغاز شد اما نکته این بود که حرف زدن برای رزمندگان بسیار سخت بود. بسیاری از رزمندگان برای سخن گفتن تردید داشتند و از طرف دیگر هم دوستانی دائما به من گوشزد می‌کردند که به دنبال این کار نباش، ممکن است با نگارش این کتاب مشکلاتی برایت در داخل ایران ایجاد شود، اما من به احترام شهدای مشترک ایران و افغانستان و معرفی آن‏ها پیش رفتم.

 

وی خاطرنشان کرد: مخاطبان کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» را دو ملت ایران و افغانستان می‌دانم. زیرا در ایران و افغانستان هنوز هم بسیاری نمی‌دانند که مهاجران افغانستان در روزهای سخت اولیه حضور در ایران به عنوان یک وظیفه دینی و انسانی در کنار برادران ایرانی خود در جبهه ‏ها جنگیدند، جانباز و شهید شدند. از آن سو رزمندگان ایرانی هم به کمک مجاهدان افغانستانی در سال‏ها تهاجم شوروی به افغانستان رفتند و شهید شدند.

 

این نویسنده اضافه کرد: تا امروز بررسی ‏هایی که انجام شده حاکی از این است که این کتاب به دست هر فردی که رسیده قابل قبول و اثر گذار بوده است. حتی بسیاری از جوانان افغانستانی بعد از تهیه این کتاب بیان کردند که این کتاب را به دوستان ایرانی خود نشان می‌‌دهند تا به آنها ثابت شود که مهاجران افغانستانی هم برای این خاک شهید و خون ‏های فراوانی داده‌اند.

 

رجایی یادآور شد: در انتخاب نام این کتاب دغدغه فراوانی داشتم. تقریبا نزدیک به یک سال درگیر انتخاب نام کتاب بودم. نخستین نامی که برای کتاب انتخاب کرده بودم «مبارزان بی مرز» بود. اما به مرور و با نظرخواهی از دوستان، چون این نام مفهوم دقیق محتوای کتاب را نمی‏رساند، صرف نظر کردم. در انتخاب بعدی زمانی که به نام «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» رسیدم، هم از نظر ادبی و هم از نظر ارتباط مفهومی آن را مناسب دیدم. وقتی به دوستان و همکاران خود هم گفتم خیلی، از آن استقبال کردند. خوشبختانه با استقبال خوانندگان هم مواجه شده است.

 

وی در پایان تصریح کرد: بسیار علاقه‏ مند هستم تا این کتاب به صورت انبوه و با قیمت مناسب در زادگاهم افغانستان عرضه شود. اگر چه به تعداد محدودی این کتاب به کابل رسیده است و با توجه به مشکلات نقل و انتقال با قیمت بالاتری عرضه شده است. این امر ممکن است موجب شود که این کتاب به دست همه علاقه‏مندان و مردم عادی نرسد. امیدوارم مسئولان فرهنگی کشور ایران و افغانستان، راه را برای نشر و پخش کتاب هموار بسازند.

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

داستان شهادت و زندگی سه رفیق نوجوان در کتاب «سه چهارده»

کتاب سه چهارده

نماهنگ ،کجاستی مهدی عج

ويدئو/ اثری خاص با حضور کودکان شیعه افغانستانی

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.