این مورد جدید که درباره افراد مشهور آنها را ناچار میکند در فضاهای عمومی و شبکههای اجتماعی، اظهارنظرهایی همسو با سیاستهای دولت آمریکا داشته باشند، فعالیت آنها را با بخشهای دیگری از فعالیتشان که لازمه تکمیل فرمهای روادید است و صرفا توسط همکاری با جمهوری اسلامی فراهم میشود، ترکیب خواهد کرد و معجون عجیبی به وجود میآورد. به عبارتی چنین فردی لازم است که حتما در مراسمهای دولتی حضور پیدا کند و در همانجا طوری موضع بگیرد که به نظر برسد به نظام جمهوری اسلامی اعتقادی ندارد. دانستن این مساله راز بسیاری از موضع های عجیب و متناقض برخی از سلبریتی ها را روشن می کند
حتما این بیت سعدی را شنیدهاید که «دو چیز طیره عقل است دم فرو بستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی». حکمتی که اگر بیشتر به آن عمل میشد راه بروز بسیاری از حواشی و مشکلات می بست. عبارتی که عمل به آن بیش از مردم عادی، برای سلبریتی ها و کسانی که سخنانشان تاثیرات اجتماعی به دنبال خواهد داشت، واجب است. اما چرا سلبریتی ها دوست دارند کاملا برخلاف سخن سعدی عمل کنند و در موضوعی که کمترین ارتباط را با تخصص آنها دارد وارد شوند و موضع بگیرند، ولی دقیقا هنگامی که «وقت گفتن است تصمیم به خموشی می گیرند» و به ناگاه مخفی می شوند و هیچ اثری از آنها در میان نیست؟ ریشه را باید در ویزاهای EB1 و موارد مشابه جستوجو کرد.
تناقض رفتاری سلبریتی ها چیزی است که این روزها بسیار به چشم می آید. افرادی که سعی می کنند همواره چهره ای مهربان و دلسوز از خود به نمایش بگذارند و برای این منظور، سعی میکنند از کشته شدن چند سگ تا کشته شدن چند نفر در فرانسه نهایت بهره را ببرند، اما زمانی که انتظار می رود پرچم حمایت از مظلوم را در دست آنها دید، هیچ خبری از آتها نیست. آنهم درست در موضوعاتی که ارتباط مستقیم با امنیت مردم ایران دارد. در این مواقع آنها ترجیح میدهند روزه سکوت بگیرند و به کارهای دیگری مشغول باشند.
شاهد مثال سلبریتیهایی هستند که برای هر خرده حادثه در غرب در شبکه های مجازیشان اعلامیه میزنند و اشک می ریزند و از هر حادثه کوچک مثل عروسی نوه ملکه هم نمیگذرند، ولی این روزها و بعد از اقدام بی سابقه دولت امریکا در تروریستی خواندن بخشی از نیروهای نظامی کشورمان، هیچ واکنشی از سوی آنها در فضای مجازی دیده نمی شود. افرادی که حتی حاضر نشدند این اقدام دولت امریکا را (که توهین آشکاری است به تمام مردم ایران) در اندازه یک پیام کوتاه در توییتر محکوم کنند. البته این اولین باری نیست که این افراد در حمایت از مظلوم تبعیض قائل می شوند. سلبریتی ها ترجیح میدهند که میان ظلم ها تفکیک قائل شوند، به خصوص زمانی که ظلم از طرف دولت های غربی یا حامیان انهاست.
*گریبان چاک کردن سلبریتیها برای انفجار پاریس و سکوت دربرابر تروریستی خواندن سپاه و انفجار در زاهدان
درهمین راستا آنها که برای قربانیان آمریکایی یازده سپتامبر شمع روشن کردند، و برای کاریکاتوریستهای هتاک فرانسه مقابل سفارتش جمع شدند و با بغض گفتند من_شارلی_ابدو_هستم، و یا بعد از انفجار در ورزشگاه استاد دو فرانس پاریس گریبان چاک کردند و ابراز تاسف کردند، اما بعد از حمله تروریستی به نمازگزاران مسجدی در نیوزلند همه ساکت شدند و حتی حاضر نشدند که به اندازه یک پست در ایسنتاگرام ابراز همدردی کنند. سکوت سلبریتی های غربزده در برابر بمباران ها و نسلکشی در یمن نمونه دیگری از این مساله است.
جالب تر این که حتی این سلبریتی ها در قبال حمله تروریستی در زاهدان و شهادت مرزبانان وطن نیز موضع نگرفتند و سکوت اتخاذ کردند:
صفحه تعدادی از سلبریتی ها بعد از حمله تروریسیتی زاهدان
طرفه حکایت آن که کسانی که هیچ تمایلی برای ابراز نظر سیاسی و اجتماعی ندارند، گاهی حاضر می شوند که برخلاف رویه همیشگی خود، سخنانی را که دیگران برای آنها دیکته کرده اند بر زبان بیاورند.
لیلا حاتمی یکی از همین افراد است. بازیگری که هیچ تمایلی برای حضور در فضای سیاسی نداشته است و حتی برخلاف بسیاری از همصنفانش در انتخابات ها از نامزدی حمایت نکرده است؛ اما ناگهان در یک جشنواره خارجی تصمیم می گیرد که سخنرانی سیاسی کند. سخنانی که بیش از آن که برآمده از دل باشد، احتمالا از روی اجبار و تحمیل گفته می شد.
لکنت لیلا حاتمی در مصاحبه
لیلا حاتمی که به چهار زبان دنیا تسلط دارد، در این مصاحبه چندین بار کلمات را به اشتباه تلفظ می کند و در برخی اوقات اطرافیان او عبارت هایی را زیر لب بیان می کنند تا لیلا حاتمی آنها را تکرار کند. البته حاتمی در انتهای این مصاحبه می گوید: اولین بار است که در مصاحبه ای سیاسی حرف می زنم! اعترافی که به همراه لکنت های زبانی، نشان می دهد چقدر این کار برای او سخت است ولی به دلایلی مجبور شده است تا چنین سخنانی را مطرح کند.
بیان مواضع سیاسی و اجتماعی عجیب و همراستا با سیاست های دولت های غربی، از سوی سلبریتیها تا جایی پیش رفت که آناهیتا همتی بازیگر سینما و تئاتر، با انتشار پستی با هشتگ lgbt به دوستان همجنس باز خود ابراز ارادت کرد!
پست حمایتی آناهیتا همتی از همجنسباز ها
اما چرا بازیگران و سلبریتی هایی که سعی دارند تا خود را دلسوز کشور و ایران نشان دهند، دقیقا در زمانی که باید دربرابر دشمنان خارجی از وحدت سخن بگویند، ترجیح می دهند تا سکوت پیشه کنند و با تحریم کنندگان ایران همنوا شوند؟ و حتی به جای انتقاد از دولت های غربی انگشت اتهام را به سمت داخل نشانه می گیرند؟ چرا دغدغه آنها با دغدغه دولتمردان اروپایی و امریکایی تنظیم می شود؟ چرا انفجار پاریس را می بینند ولی بمباران کودکان یمنی و فلسطینی را نمی بینند؟ یا حتی حمله تروریستی به مرزبانان وطن در زاهدان به چشم آنها نمی آید؟ شاید بتوان ریشه بسیاری از این همراهی سلبریتی ها با غرب را در منافع آنها جست و جو کرد.
*رد پای سلبریتی ایرانی در واشنگتن امریکا
در حدود چهار سال پیش بود که وزارت خارجه دولت اوباما شرایط جدید و ویژهای را برای اخذ گرینکارت این کشور توسط هنرمندان و ورزشکاران و افراد ثروتمند ایرانی ایجاد کرد و موجی از مهاجرت عوامل سینمای ایران به آمریکا از همان تاریخ آغاز شد. این اتفاق باعث شد در کنار حلقه هنرمندان ایرانی در لسآنجلس که از دوران قبل انقلاب شکل گرفته بود و سپس بر تعداد آن بهشدت افزوده شد، حلقه جدیدی از چهرههای هنری ایران، اینبار در ایالت واشنگتن شکل بگیرد. عنوان حقوقی گرینکارتی که برای نخبگان صادر میشد، EB1 بود و رده مخصوص به شخصیتهای مشهور بدون کارفرما، EB1a نام داشت. اثبات موارد درج شده در فرم این ویزا مشکل بود اما مزیت آن سریعتر بودن روند اخذ روادید بهحساب میآمد.
بیشتر بخوانید:
*کمک مافیای اقتصادی برای مهاجرت
برای اثبات موارد درج شده در فرم این ویزا، هر هنرمند ایرانی لاجرم احتیاج داشت که با دولت جمهوری اسلامی همکاری و هماهنگیهایی داشته باشد و گاهی برای تکمیل موارد مندرجه، غیر از همکاری با نهادهای فرهنگی داخل، لازم بود که یک شخص با لابیها و مافیاهای اقتصادی دخیل در امور سینما هم بده بستانهایی برقرار کند. تقریبا از همان سال که دولت دوم باراک اوباما اعلام کرد چنین قانونی برای مهاجرت هنرمندان به کشورش وضع شده، موج پولشویی و مفاسد اقتصادی مرتبط با موضوعات فرهنگی هم در سینمای ایران به راه افتاد و این لاین توانست امکان پر کردن بخشهایی از فرم روادید را که برای عدهای از سینماگران ایرانی صرفا توسط همکاری با نهادهای دولتی فعال در امر سینما فراهم نمیشد، از روشهای دیگر فراهم کند.
*شرایط دهگانه برای اخذ ویزای EB1a
در پرتال اداره مهاجرت آمریکا شرایط دهگانهای برای اخذ ویزای «EB1a» ذکر شده که هر فرد لااقل باید سه مورد آن را احراز کند. کسب جایزه از جشنوارههای هنری یکی از این موارد است که فستیوال فیلم فجر و جشن خانه سینما از این جهت اهمیت بسیاری پیدا میکنند. فیلمهایی که بهعنوان نمایندگان رسمی ایران به فستیوالهای هنری ارسال میشوند هم از این جهت ممکن است واجد امتیازهایی شوند، البته کسب جایزه هم مهم است. دو مورد دیگر از این جدول دهگانه به مدارکی جهت فروش بالای فیلمهایی که فرد در آنها بازی کرده یا دستمزدهای بالایی که از پروژهها گرفته است، اشاره دارد. پروژههای پولشویی در سینما و شبکه نمایش خانگی از این جهت به کار بعضی از عوامل سینمای ایران آمدند، چون چنین پروژههایی برای پوششهای جعلی مالیشان ناچار بودند آمارسازیهای کلان انجام بدهند و دستمزدهای نجومی بازیگران و حتی دستمزدهایی که برای بالاتر بردن نرخ هنرپیشهها، از آنچه بود بیشتر اعلام میشد، برای پر کردن فرم گرینکارت کارایی داشتند. یک مورد دیگر از این موارد دهگانه به «گواهینامه» و مستنداتی که نشاندهنده شهرت فرد در فعالیت هنریاش بود، اشاره میکرد و یک مورد دیگر گواهی رسمی قرارداد در هر بخش از پروژههای سینمایی است. از این جهت میشد بخشی از دلخوریها بابت تعطیلی خانه سینما در دولت قبل را درک کرد. دو مورد دیگر از این جدول دهگانه به پوششهای رسانهای از فعالیت هنرمندان اشاره کرده بود.
مطالعه این موارد میتواند اهالی مطبوعات را یاد شرط بهخصوص بعضی از عوامل سینما برای مصاحبه انداخت که میخواستند تصویرشان روی جلد برود؛ در حالی که در اکثر چنین مواردی مصاحبهشوندهها حرف چندانی برای بیان کردن نداشتند و مصاحبهها از کیفیت محتوایی خاصی برخوردار نبود؛ و مورد آخر از این موارد دهگانه نسخههای دیویدی از کارهای هر هنرمند، پوستر و تبلیغات فیلمهای او بود. بسیاری از چهرههای هنری ایران پس از ابلاغ این قانون در دولت اوباما به تکاپوی فراهم کردن شرایط اخذ گرینکارت آمریکا توسط فعالیتهایشان در داخل ایران افتادند؛ اما سال گذشته که این فرمان توسط ترامپ صادر شد، موارد جدیدی به فرم ویزا اضافه شده است.
*بند پایانی تکمیل فرم روادید
طبق گزارش «رویترز»، دولت آمریکا طی قوانینی که بهتازگی تصویب کرده، از متقاضیان ویزای آمریکا در سراسر جهان میخواهد که سابقه فعالیت خود در شبکههای اجتماعی طی پنج سال گذشته و همچنین اطلاعات بیوگرافی خود از ۱۵ سال گذشته را ارائه دهند. این ارزیابیها بخشی از اقدامات جدید دولت ترامپ برای بررسی دقیق متقاضیان آینده ویزای آمریکاست. این قوانین در ۲۳ می ۲۰۱۷ توسط دفتر مدیریت و بودجه تایید شد. البته این قوانین فقط مربوط به گرینکارت چه از نوع «EB1a» و چه از ردههای دیگر نیست و انواع روادید از سراسر جهان را شامل میشود. چنانکه گفته شده سالانه ۱۴ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر باید ریز فعالیتهایشان در فضای مجازی را به انگلیسی ترجمه کنند و برای بررسی به وزارت خارجه آمریکا تحویل بدهند؛ اما قابل توجه است که این موارد درخصوص کشور مسلمانی که ترامپ طبق فرمان اجرایی ۱۳۷۶۹ ورود اتباع آنها به خاک آمریکا را ممنوع کرد، بهشدت سختگیرانهتر است و ایران هم جزء این هفت کشور بهحساب میآید.
سایت صدای آمریکا در متنی که ترجمهای از پاسخ به سوالات متداول درخصوص موانع مهاجرت به آمریکا برای ایرانیان است، در پاسخ به این سوال که «من دارنده گرینکارت و ساکن ایران هستم. اگر به آمریکا برگردم، آیا گرینکارت من را میگیرند؟» آورده است: «چنین چیزی گزارش نشده است اما به گفته رئیس کارکنان کاخ سفید، ممکن است درباره اقامتتان در ایران مورد پرسش قرار بگیرید.»
این مورد جدید که درباره افراد مشهور آنها را ناچار میکند در فضاهای عمومی و شبکههای اجتماعی، اظهارنظرهایی همسو با سیاستهای دولت آمریکا داشته باشند، فعالیت آنها را با بخشهای دیگری از فعالیتشان که لازمه تکمیل فرمهای روادید است و صرفا توسط همکاری با جمهوری اسلامی فراهم میشود، ترکیب خواهد کرد و معجون عجیبی به وجود میآورد. به عبارتی چنین فردی لازم است که حتما در مراسمهای دولتی حضور پیدا کند و در همانجا طوری موضع بگیرد که به نظر برسد به نظام جمهوری اسلامی اعتقادی ندارد. دانستن این مساله راز بسیاری از موضع های عجیب و متناقض برخی از سلبریتی ها را روشن می کند. سخنانی از سلبریتی ها که دقیقا درست زمانی که در جشنواره های دولتی و رسمی مورد تقدیر می شوند مدعی می شوند که مورد بی لطفی قرار گرفته اند. به طور مثال فاطمه معتمد آریا در جشنواره فجر امسال و درست زمانی که برای تقدیر بر روی سن حاضر شده بود گفت:
سخنان فاطمه معتمد آریا هنگام تقدیر در جشنواره دولتی فیلم فجر: هرجا که رفتم، در طی این ۴۰ سال، توقف برایم ایجاد کردند؛ در این مدت، از طرف اهالی سینما حمایت شدم، نه کسانی که بر مسندی بودند!
*حمید گودرزی: دغدغه سلبریتی ها مردم نیستند
حمید گودرزی، یکی از بازیگرانی است که از رفتار سلبریتی ها انتقاد کرده است. گودرزی با گلایه از سلبریتیهایی که ژست همدردی با مردم میگیرند گفته است: «واقعاً این شرایط سلبریتیها را نمیتوان تحمل کرد که درباره هرچیز و هرکسی اظهارنظر میکنند. ورود به هر حوزهای به واقع تخصص لازم میخواهد که این دوستان ندارند. درباره مشکلاتی که همه جامعه درگیر آن هستند همدردی میکنند اما واقعیت امر همدردی نیست برای جذب فالوور این پستها و اقدامات فضای مجازی انجام میشود. فکر میکنند اگر بحث گوشت، دلار و دغدغههای دیگر امروز جامعه را مطرح کنند محبوبتر میشوند، در حالیکه دغدغه خیلی از دوستان، مردم نیست».
سلبریتی ها گمان می کنند که اگر در سبک زندگی به غربی ها تمسک کنند و دغدغه های روزمره خود را با آنها هماهنگ کنند، می توانند به آغوش غربی ها راه پیدا کنند. جالب تر این که تمام این رفتارها همراه است با ادعای وطن پرستی و میهن دوستی. اما ارزش اخبار را دیگران برایشان تعیین می کنند. همین هم عاملی است که کشته شدن چند فرانسوی آنها را عزا دار می کنند اما حتی صدای نمازگزاران مسجد نیوزلند را نمی شنوند. کسانی که حتی برای دلخوشی ارباب های غربی حاضرند دربرابر تروریستی خوانده شدن بخشی از نیروهای نظامی کشورشان روزه سکوت بگیرند.