سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / معرفت / شورای نویسندگان / کوثر عطای الهی (۵)؛ انقلاب، تجلی نور کوثر است و کوثر یکی از اشیاء و جلوه‌های مادرمان حضرت فاطمه زهرا(س)

کوثر عطای الهی (۵)؛ انقلاب، تجلی نور کوثر است و کوثر یکی از اشیاء و جلوه‌های مادرمان حضرت فاطمه زهرا(س)

انقلاب، تجلی نور کوثر است و کوثر یکی از اشیاء و جلوه‌های مادرمان حضرت فاطمه زهرا(س) است.

     قرآن شیئی است قیمتی که از جانب خداوند توسط رسولش به عنوان بزرگترین معجزه الهی نازل شده است. عظمت قرآن از آن جهت است که تمام چیزها، ماجراها و مفاهیم موجود در عوالم را از ازل تا ابد در خود دارد. یکی از وجوه قرآن این است که شامل قوانینی است که در گذشته و حال و آینده اِعمال شده و ماجراها را پدید می‌آورد. بدین سبب است که جملات آن را آیه می‌خوانند. به عبارت دیگر آیات دو مشخصه دارند، اولاً از جانب خداوند نازل شده‌اند و دوماً مجموعه مفاهیم، قوانین و ماجراهایی هستند که در طول زمان، بارها و بارها تحقق می‌یابند و هیچ جمله‌ای در قرآن را نمی‌توان یافت که تنها یک مصداق داشته باشد. از این جهت است که می‌توان به آیات قرآن، همچون جواهری گرانقدر، از زوایای مختلف نگریست و از آن بهره برد.

     در یادداشت‌های قبل سعی کردیم که هرچه بیشتر به مفهوم کوثر و چیستی آن نزدیک شویم، ولی هنوز نتوانستیم تعریف دقیق و قرآنی از آن یافت کنیم، ولی بر اساس سوره ضحی فهم کردیم که کوثر عطایی الهی است و تنها به رسول‌الله داده شده، که از جنس آخرت ‌است.

     قوانین عوالم هستی این گونه است که هر چه از دنیا فاصله می‌گیریم و به سمت آخرت می‌رویم، جنس عوالم نورانی‌تر می‌شود؛ بدین سبب، کوثر شیئی بسیار نورانی ‌است که به اذن الهی برای یاری تابعان رسول‌الله و بر طرف کردنِ نگرانی ایشان، عالم به عالم نازل شده و در دنیا جریان یافته است.

     اگر مفهوم کوثر را در خط زمان قرار دهیم، مطالب جالبی یافت می‌کنیم. مسلماً این عطای الهی از نگاه تأویلی در صدر اسلام اثرات مخفی زیادی داشته و یاران رسول‌الله از آن بهره‌ها برده‌اند، ولی از آنجا که این عطای الهی در قرآن ذکر شده و یا به عبارت دیگر، آیه محسوب می‌شود و از آنجا که آیه به معنی مجموعه قوانین و ماجراهایی است که بارها در شرایط مشابه قابل تکرار می‌باشد، می‌توان تأثیرات کوثر را در دورانی که ما در آن زندگی می‌کنیم، ردّیابی نمود.

     طبق سوره ضحی، از زمان سقیفه که مردم نتوانستند تابش «الضحی» را تحمل کنند، دوران طولانی شب دنیا شروع و استمرار یافت و به قدری تاریکی، اذیت کننده شد، که خداوند در آیه 3 ضحی می‌فرماید: «ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ما قَلى. یعنی «پروردگارت تو را وانگذاشته، و دشمن نداشته است.»

     با شروع انقلاب، سینه شب شکافته شد نوری عظیمی ایجاد گردید و بروز کوثر قابل دیدن شد، به عبارت دیگر انقلاب یکی از بروزات کوثر است.

با تجلی نور کوثر، تحولات عظیم در قلوب مردم ایجاد شد و حرکت آغاز گردید. خیلی از گروه‌های مبارز چپ و مسلمان در ابتدا ادعای مالکیت انقلاب را داشتند، ولی تحول و رخدادها به گونه‌ای در انقلاب پیش رفت که دوست و دشمن از فهم آن عاجز ماندند و همه مدعیان، از آن عقب ماندند. چرا؟

     در طول چهل سال انقلاب، شاهد معجزات و نصرت‌های زیادی بودیم و متحیرانه، به سیر تحولات می‌نگریستیم و با خود می‌گفتیم که چطور ممکن است، یک انقلاب نو پا، بدون داشتن تشکیلات و ساختاری مدون و تجربه شده و از طرف دیگر تحت فشار جهانی فراماسون‌ها و ایلومینیاتی‌ها، پابرجا و مستحکم رشد ‌کند و دشمنان را فلج نماید!؟ حیرت از رشد انقلاب زمانی بیشتر می‌شود که حجم مدیران و مسئولان خائن و یا بی‌تجربه و یا خود باخته نسبت به غرب، را مرور می‌کنیم، از همان ابتدا تعداد این گونه افراد کم نبود و به صورت‌های مختلف در مناصب حکومتی نفوذ ‌کردند و ضربه‌های سنگینی بر پیکر آن وارد نمودند.

     در همیشه‌ی این چهل سال و طبیعتاً در این زمانه، بعضی تلاش می‌کنند خود و یا جناح‌شان را بانیِّ این رخداد الهی جلوه دهند، ولی شگفتی انقلاب عظیم‌تر از آن است که بتوان آن را به افراد و یا گروه‌ها نسبت داد. دشمنان خارجی و روشنفکران داخلی و حتی عده‌ای از دین‌داران تلاش دارند تا انقلاب را یک تحول اجتماعی ‌معرفی کنند، ولی این خلاف واقع است، که اگر چنین بود، غرب به راحتی به دلیل  داشتن فرمول‌های روابط اجتماعی و حضور گسترده رسانه‌ای می‌توانستند تا کنون بارها و بارها انقلاب را در اختیار گرفته و نظام را سرنگون کند، همانطور که در بسیاری از کشورها و انقلاب‌ها، این امر را با موفقیت انجام دادند.

     حقیقت انقلاب را باید در مفهوم کوثر جستجو کرد. کوثر نوری از جنس آخرت است که خدا آن را به خاطر و توسط رسول‌الله(ص)، از آینده دور به جهت نصرت تابعانش، در شب دنیا جاری کرده تا آنان را یاری کند. این نور در صدر اسلام تأثیر مخفی داشت ولی در این دوران اثرات و بروزاتی آشکار دارد. زیرا ما به آخرت نزدیکتر هستیم. اگر چه نمی‌توانیم خود کوثر را ببینیم، ولی می‌توانیم بروزات و تأثیرات آن را مشاهده کنیم.

     اگر مردم مستضعف با این انقلاب ارتباط برقرار کردند و در تمام شرایط با آن همراه شدند و از کم کاری‌ها و … مسئولین گذشت کرده و انقلاب را یاری می‌کنند، از آن جهت است که آنها این حقیقت را قلباً درک کرده‌اند و خود را با انقلاب همراه نموده‌اند، زیرا آن‌ها آلوده به حجاب‌های مختلف از جمله علم و سواد نیستند و به تبعِ رسول‌الله(ص)، اُمی رفتار می‌کنند.

     در جوانی هر گاه فیلمی از حضرت مسیح ع را می‌دیدم، با خود می‌گفتم چطور ممکن است علمای دین نتوانند به پیامبری، همچون عیسی مسیح(ع) ایمان بیاورند؟ بعدها در سوره نسا آیه 157 دیدم که خداوند می‌فرماید، آنها می‌دانستند او رسولی از جانب خداوند است، ولی باز هم قصد کشتن او را کرده و بلکه کلامشان این بود که ما او را کشتیم.

     اکنون بعد از گذشت سال‌ها می‌بینم که بسیاری از علما و دانشگاهیان، همچنان نمی‌توانند انقلاب را فعل خداوند بدانند تا به این خاطر در صدد فهم برنامه الهی بر آیند و با آن هماهنگ شوند. انقلابی که هر مرحله آن، همچون معجزه، همه را به حیرت درآورده و راه خود را بسیار یسیر و با وقار ادامه می‌دهد.

   به موضوع اصلی برگردیم. گفتیم خداوند در شب تاریک دنیا که بسیار هم طولانی و سنگین شده بود، تجلی از نور کوثر را ایجاد نمود و انقلاب اسلامی ایران را شکل داد. طبق سوره ضحی، با ایجاد آن عطای الهی، سه دوران یا سه حالت پدید می‌آید.

در مرحله نخست: «أَ لَمْ یَجِدْکَ یَتیماً فَآوى‏. مگر نه تو را یتیم یافت، پس پناه داد. ضحی-۶». با برپایی انقلاب اسلامی، یتیمان شیعه که سال‌ها زیر ظلم مستکبران بودند و فراماسون‌ها و بهایی‌ها بر آنها حکم‌فرمایی می‌کردند، نجات یافتند و پناه داده شدند. دورانی که می‌رفت تا دین و دینداران به گوشه عزلت روند و محو شوند. حتی به قول امام خمینی«ره»، در آن شرایط، علما و طلاب اصلاً به حساب نمی‌آمدند و تاکسی هم جلوی پای ایشان نمی‌ایستاد، اما انقلاب همه آن‌ها و همه‌ی ما را پناه داد. در خارج از کشور تمام مسلمانان و مظلومان در سراسر دنیا که یتیمانه زیر یوغ ظلمِ زورگویان بودند، با پیروزی انقلاب اسلامی، به گفته خودشان پناه‌گاهی یافتند و امیدوارانه به حرکت‌ها و قیام‌های خود ادامه دادند.

     در مرحله بعد: «وَ وَجَدَکَ ضَالاًّ فَهَدى‏. و تو را سرگشته یافت، پس هدایت کرد. ضحی-۷». با برپایی انقلاب و دیدن معجزات و نصرت‌های پی در پی، خداوند آیات زیادی را بر ما نمایاند تا ما از سرگردانی بیرون بیاییم و راه را پیدا کنیم، ولی به گفته علمای بزرگ و دل‌سوزان انقلاب، متأسفانه بعد از چهل سال هنوز راه را نیافتیم و در مسیر هدایت قرار نگرفتیم. با این حال، خداوند رحمان و رحیم ما را رها نکرد و چون ما را ضال و «سرگشته» یافت، با ایجاد اربعین ما را هدایت نمود.

      واقعاً چقدر برای این هدایت عظیم الهی که خداوند در اربعین ایجاد نموده، اهمیت قائل هستیم؟ آیا تلاش کرده‌ایم تا ساختار اربعین را استخراج نماییم و نظام خود را بر اساس آن الگو، باز تعریف کنیم؟ از مهمترین اشکالاتی که در انقلاب و دقیق‌تر این‌که در انقلابیون وجود دارد، این است که تلاش نمی‌کنیم تا دست خدا را باور کنیم و بر اساس آن به انقلاب نگاه کنیم و برنامه‌ی الهیِ انقلاب را پیش ببریم.

     حالا بعد از چهل سال، ما احساس نیاز برای بازنگری در ساختار نظام می‌کنیم و این احساسِ بسیار مبارکی است، ولی اگر قرار است برای مسیریابی، تلاشی انجام گیرد، مراقب باشیم که از یک سوراخ، دو بار گزیده نشویم. بیاییم واقعیت را ببینیم و تلاش کنیم که خود را با نور انقلاب همراه کنیم. همچون گذشته نباید از افرادی برای مسیریابی استفاده بگیریم که اهل سواد هستند، بلکه باید از کسانی کمک بگیریم که با نور الهی آشنایی دارند و یا روحانی هستند، یعنی روحشان فراتر از برزخ و در عالم ارواح سیر می‌کند و یا حداقل از کسانی کمک بگیریم که برزخی هستند. نمی‌توان انقلابی را که از جنس آسمان‌هاست، با مردان باسواد پیش برد. مردانی که معلوماتشان را از غرب گرفته و ساختار تفکری آن‌ها غربی است. خداوند از آنجایی که می‌داند مسئولین ما اهل سلوک نیستند و همت آن را ندارند، با ایجاد جامعه اربعینی، لقمه‌ای آماده هضم در اختیارشان قرار داده تا با کمی همّت، از آن الگو بگیرند و ساختار نظام را در جهت اهداف انقلاب، بازنگری نمایند.

     خداوند در مرحله سوم می‌فرماید: «وَ وَجَدَکَ عائِلاً فَأَغْنى‏. و تو را تنگدست یافت و بى‌نیاز گردانید. ضحی-۸».

از آنجایی که تا کنون دو مرحله قبل ایجاد شده، به امید خدا، مرحله سوم یعنی غنی شدن شیعیان نیز اتفاق خواهد افتاد و خداوند ما را با تمام فشارهای اقتصادی و تحریم‌های ظالمانه، بسیار زیبا و یسیر و با ایجاد شرایط مناسب، غنی خواهد ساخت. دشمنان را به ذلّت خواهد کشاند و انقلاب را غنی خواهد نمود.

لذتی که در این بحث وجود دارد این است که فهم کردیم که انقلاب تجلی نور کوثر است و کوثر یکی از اشیاء و جلوه‌های مادرمان فاطمه زهرا(س) است. ما باید خود را مدیون ایشان بدانیم که با تجلّی نورشان ما را برای ظهور آماده و مسیر برپایی آن را هموار کرده‌اند. تا آرزوی همه مسلمین و یا بهتر بگویم، آرزوی همه جهانیان که طالب منجی هستند، برآورده شود.

 خدایا منت گذاشتی و مرا با معرفت این سخن امام خمینی«ره» که می‌فرمود «امیدوارم، این کشور را ما به صاحب اصلی آن، امام زمان(عج) تحویل بدهیم و ملت را تسلیم ایشان بکنیم»، آشنا نمودی.

همچنین متوجه کردی که علت امیدی که در کلام رهبر انقلاب موج می‌زند، چیست و ناشی از کجاست و ایشان به پشتوانه چه کسی، قدم‌های مستحکم خود را بر می‌دارند.

وای به حال کسانی که با این انقلاب همراهی نکنند و قصد و تلاش کنند تا مسیحی را که می‌دانند، رسولی از جانب خداست، بکشند.                                                                              والسلام

…………………….

سوره ضحی

وَ الضُّحى‏ / سوگند به روشنایى روز،1

 وَ اللَّیْلِ إِذا سَجى‏/ سوگند به شب چون آرام گیرد،2

 ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ما قَلى‏ / [که‌] پروردگارت تو را وانگذاشته، و دشمن نداشته است.3

 وَ لَلْآخِرَةُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولى / و قطعاً آخرت براى تو از دنیا نیکوتر خواهد بود.4

 وَ لَسَوْفَ یُعْطیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى‏ / و بزودى پروردگارت تو را عطا خواهد داد، تا خرسند گردى.5

 أَ لَمْ یَجِدْکَ یَتیماً فَآوى‏ / مگر نه تو را یتیم یافت، پس پناه داد؟6

 وَ وَجَدَکَ ضَالاًّ فَهَدى‏ / و تو را سرگشته یافت، پس هدایت کرد؟7

 وَ وَجَدَکَ عائِلاً فَأَغْنى / و تو را تنگدست یافت و بى‌نیاز گردانید؟8

 فَأَمَّا الْیَتیمَ فَلا تَقْهَر / و اما [تو نیز به پاس نعمت ما] یتیم را میازار،9

 وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ / و گدا را مران،10

 وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ / و از نعمت پروردگار خویش [با مردم‌] سخن گوى.11

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

نگاه آیت الله نائینی به ایران

ويدئو/

درمحضر امام صادق علیه السلام _ فراز آخر دعای ندبه

نگاه به مهدویت ؛قبول داشته باشیم امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) امام در زمان‌ها هستند

یک دیدگاه

  1. نگاه شما به انقلاب اسلامی بسیار نو و دارای ظرافت و دقت خوبی است.
    در مورد این مطلب شما که فرمودید: قوانین عوالم هستی این گونه است که هر چه از دنیا فاصله می‌گیریم و به سمت آخرت می‌رویم، جنس عوالم نورانی‌تر می‌شود؛ به نظر بنده باید باز شود و برایش دلیل اقامه شود چرا که یکی از اصول بحث شماست و تحلیل شما بر ستون هایی از جمله این مطلب استوار است.
    در مورد این مطلب شما در مورد مشخصه ی دوم آیات قرآن که بیان کردید: مجموعه مفاهیم، قوانین و ماجراهایی هستند که در طول زمان، بارها و بارها تحقق می‌یابند و هیچ جمله‌ای در قرآن را نمی‌توان یافت که تنها یک مصداق داشته باشد؛ به نظر بنده لفظ هیچ کمی اغراق آمیز است. مگر میتوان با اطمینان گفت که مصداق آیه قرآن مثلا این واقعه است؟ مگر مفسرین اصلی قرآن که قرآن ناطق اند یعنی اهل بیت علیهم السلام.
    ببخشید اگر نقد خود را صریح بیان کردم

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.