سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / اگر در کاروان حسین ص بودم (10)

اگر در کاروان حسین ص بودم (10)

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر من، یک کاروانی بودم[1]

… عصر عاشورا بود، یاران وفادار امام حسین ع در دفاع از حریم اهل بیت (ع) به شهادت رسیده بودند واینک در برزخ منتظر بودند تا نتیجه عمل خود را مشاهده کنند.

یاران امام ع در صفی ایستاده بودند و شاهد بزرگ کربلا خانوم زینب س نیز از زمین پربلای کربلا شاهد و ناظر همه چیز بود که فضا با نوری عجیب روشن شد و منادی‌ای، ندا در داد؛ ام الحسین ص فاطمه زهرا س آمده‌است.

احترامی توام با نگرانی در همه یاوران به وجود آمد. آیا مادر مهربان حسین ص از ما راضی شدند؟ آیا در معاشرت با اماممان، حق رفاقت را بجا آوردیم؟ مادر، در جایگاه و ارتفاعی فراتر از از سطح دوستان نشستند و سکوتی عجیب، حکم فرما بود.

ناگاه، مادر ندا فرمودند[2]؛ کتاب یاوران فرزندم را بیاورید.

کتابی آوردند و حضرت، کتاب را باز کردند و به منادی فرمودند؛ بخوان! ماجرایشان را بخوان! کتاب الابرار[3] .

صدای منادی همه‌جا را پر کرده‌ بود و آیاتی از سوره انسان را می‌خواند؛

Pإِنَّ اْلأَبْرارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كانَ مِزاجُها كافُورًا [4]O

حضرت فرمودند؛ ابرار، ابرار. آزادگان از دنیا و از نفس. آزادگان از همه چیز و بندگان خدا. و به دنبال قرائت فراز شریفه «یشربون من کاس»، بلافاصله جام‌هایی از چشمه کافور که در آسمان هفتم است، به ما سربازان بی‌سر داده می‌شد و جام‌ها را در گلوی یاران می‌ریختند و هم‌زمان، با پر شدن بدن‌ها از جام‌ها، ابدانمان نیز لطیف و لطیف‌تر می‌شد.

منادی کلام را ادامه داد؛                               Pعَيْنًا يَشْرَبُ بِها عِبادُ اللّهِ يُفَجِّرُونَها تَفْجيرًا [5]O

با قرائت این آیه، یاران می‌توانستند؛ از چشمه این آب، اهالی دیگر آسمان‌ها و زمینیان را نیز سیراب کنند. آخر چرا کتاب الابرار، این‌چنین بود؟ منادی ادامه داد؛

Pيُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يَخافُونَ يَوْمًا كانَ شَرُّهُ مُسْتَطيرًا [6]O

آن‌ها به نذرشان در قبال فرزند فاطمه س وفا کرده‌بودند و از شرّ و شرارت روز عاشورا خوف داشتند.

Pوَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكينًا وَ يَتيمًا وَ أَسيرًا[7]O Pإِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللّهِ لا نُريدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُورًا [8]O

ابرار همان‌طور که از چشمه کافور می‌نوشیدند، نذر می‌کردند؛ که به دیگران وگرفتاران، مسکینان، یتیمان و اسیران در دنیا نیز بنوشانند و این کار را بخاطر وجه الله انجام می‌دادند.  دوباره منادی ندا داد؛

Pإِنّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَريرًا [9]O  Pفَوَقاهُمُ اللّهُ شَرَّ ذلِكَ الْيَوْمِ وَ لَقّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُورًا [10]O

آن‌ها نگران انجام وظیفه خود در روز عاشورا بودند  آیا می توانستند به خوبی از حریم اهل بیت (ع) دفاع کنند؟ و خداوند نگرانی آن‌ها را به سرور تبدیل کردند سروری که مشابهش در شب عاشورا و در چهره و رفتار یاران نیز دیده می شد و تمام این نعمات بخاطر گرفتاری‌هایی بود که تا شب عاشورا بر ما مستولی شده بود.

منادی ادامه داد؛                        Pوَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَريرًا [11]O

بخاطر صبرشان در دنیا و در بیابان پر آتش کربلا، به آن‌ها بهشت عطا شد و بخاطر لباس‌های پاره پاره‌شان در روز عاشورا، خداوند به آن‌ها لباس حریر بهشتی عطا کرد.

منادی می‌خواند؛      Pمُتَّكِئينَ فيها عَلَى اْلأَرائِكِ لا يَرَوْنَ فيها شَمْسًا وَ لا زَمْهَريرًا [12]O

بخاطر آوارگی و بی‌سامانی در دنیا و در روز عاشورا، خداوند به آن‌ها توفیق تکیه زدن بر تخت‌های بهشتی داد و بخاطر تحمل گرمای شدید کربلا، خداوند به آن‌ها هوای مطبوع بهشتی عطا کرد که نه گرمای خورشید و نه سرما اذیتشان نمی‌کرد.   منادی خواند؛         Pوَ دانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُها وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْليلاً [13]O

سایه‌ها به آن‌ها نزدیک است و در آن زندگی می‌کنند و بخاطر تحمل گرسنگی، خداوند طعام بهشتی و میوه‌های رسیده در دسترسشان عطا کرد.                 منادی ادامه داد؛

Pوَ يُطافُ عَلَيْهِمْ بِآنِيَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَ أَكْوابٍ كانَتْ قَواريرَا[14]O   Pقَواريرَا مِنْ فِضَّةٍ قَدَّرُوها تَقْديرًا[15]O

Pوَ يُسْقَوْنَ فيها كَأْسًا كانَ مِزاجُها زَنْجَبيلاً[16]O                   Pعَيْنًا فيها تُسَمّى سَلْسَبيلاً[17]O

بخاطر عطش گسترده‌ای که داشتند، خداوند چند نوع نوشیدنی(علاوه بر طعم کافور در آیه5) در طعم‌ زنجبیل و از چشمه سلسبیل با ظرف‌های گرانبها برایشان قرار داد.

منادی قرائت می‌کرد؛            Pوَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَنْثُورًا[18]O

به پاداش اینکه کسی نبود در دنیا به یاریشان بشتابد، خداوند پسربچه‌های خادم بهشتی برایشان قرارداد که از آن‌ها پذیرایی کنند.

منادی خواند؛                           Pوَ إِذا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعيمًا وَ مُلْكًا كَبيرًا[19]O

و بخاطر محاصره شدن و دریغ شدن همه نعمات دنیوی، خداوند به آن‌ها نعیم را قرار داد و به دلیل زایل شدن و نادیده گرفته شدن مقام و جایگاهشان در دنیا[20]، خدای تعالی به آن‌ها «ملک کبیر» را عطا کرد.

منادی خواند؛    Pعالِيَهُمْ ثِيابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَرابًا طَهُورًا[21]O

به دلیل غارت لباس‌هایشان و نیز کنده‌شدن انگشت و انگشتر، خداوند بهترین دست‌بند‌ها را برایشان قرار می‌دهد و وقتی کلام منادی به آیهPسَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَرابًا طَهُورًاO رسید، فاطمه زهرا س از جانب رب العالمین از جایشان بلند شدند و کاسه کاسه از شراب طهور، ریختند و آوردند جلو لشکر شهداء و با دستان مبارکشان به ما نوشاندند وه! مگر لذتی از این بالاتر در عالم وجود دارد؟! حال می‌شد فهمید که چرا ابالفضل ع سقایی می‌کرد؟! زیرا او پیش از این به این سطوح از معرفت دست پیدا کرده‌ بود.

صحبت که به اینجا رسید؛            منادی گفت؛ Pإِنَّ هذا كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُورًا ا[22]O

در اینجا مادر فرمودند؛ تمام سعی شما همین بود که از قبل در قران نوشته شده بود و شما دقیقا طبق قران عمل کردید و خدا با این پاداش‌ها این‌چنین از شما تشکر کرد و این، کارنامه و پندنامه کربلاییان و عاشوراییان بود. و کل ماجرای کربلا تذکره‌ای است برای کل بشریت.

Pإِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ سَبيلاً[23]O

آیا کسی هست که بر مسیر کربلاییان حرکت کند؟ آیا کسی هست که بر مسیر عاشوراییان بیاید و مادر عالم این‌چنین او را متنعم کند؟ راستی آن‌ها دنبال چه بودند و مسیرشان چه بود؟

Pوَ ما تَشاؤُنَ إِلاّ أَنْ يَشاءَ اللّهُ إِنَّ اللّهَ كانَ عَليمًا حَكيمًا[24]O

P يُدْخِلُ مَنْ يَشاءُ في رَحْمَتِهِ وَ الظّالِمينَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذابًا أَليمًا[25]O

آن‌ها از خود، رائیی، نظری و خواسته‌ای جز خواست خدا نداشتند و خداوند این‌چنین هرآنکه را بخواهد، در رحمتش داخل می‌کند و برای ظالمین نیز عذابی دردناک محقق خواهد کرد. و این، کتاب سرنوشت و سرانجام زیبای عاشوراییان است.

 

[1] . زیارت وارث : ….یا لیتنی کنت معکم فافوز معکم

[2] . محمدبن مسلم عن الصادق(ع): قال حدثني ابي عن جدي عن آبائه ان اميرالمؤمنين(ع) علم انا عبيد مربوبون و قولوا في فضلنا ما شئتم امام صادق(ع) فرمودند: پدرم از جدش از پدرانش مرا حديث کرد که اميرالمؤمنين تعليم داد که ما بندگان دست پرورده و تربيت شده هستيم و هر آنچه در مورد فضل و برتري ما مي خواهيد بگوئيد تحف العقول ص104/ خصال ج2ـص614/ بحار ج10ـص92/ ج25ـص270 از خصال شيخ صدوق

[3] . [مطففين18] ص588 ـ كَلاّ إِنَّ كِتابَ اْلأَبْرارِ لَفي عِلِّيِّينَ نه چنين است‏، در حقيقت‏، كتاب نيكان در «علّيّون‏» است‏./ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ‏ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَنَا مِنْ أَعْلَى عِلِّيِّينَ‏- وَ خَلَقَ قُلُوبَ‏ شِيعَتِنَا مِمَّا خَلَقَنَا مِنْهُ وَ خَلَقَ أَبْدَانَهُمْ مِنْ دُونِ ذَلِكَ- فَقُلُوبُهُمْ تَهْوِي إِلَيْنَا لِأَنَّهَا خُلِقَتْ مِمَّا خَلَقَنَا مِنْهُ- ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ: كَلَّا إِنَّ كِتابَ الْأَبْرارِ لَفِي عِلِّيِّينَ‏ إِلَى قَوْلِهِ‏ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُون‏ قمى، على بن ابراهيم، تفسير القمي، 2جلد، دار الكتاب – قم، چاپ: سوم، 1404ق./ بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم ؛ ج‏1 ؛ ص14

[4] . [إنسان5] ص578 ـبه يقين ابرار (و نيكان‏) از جامي مي‏نوشند كه با عطر خوشي آميخته است‏

[5] . [إنسان6] ص578 چشمه‏اي كه بندگان خدا از آن مي‏نوشند و [به دلخواه خويش‏] جاريش مي‏كنند.

[6] . [إنسان7] ص579 [همان بندگاني كه‏] به نذر خود وفا مي‏كردند، و از روزي كه گزند آن فراگيرنده است مي‏ترسيدند./ عن أبي الحسن (عليه السلام)، في قول الله عز و جل: يُوفُونَ بِالنَّذْرِ قال: «يوفون بالنذر الذي أخذ عليهم من ولايتنا». (تفسیر البرهان ج5 ص 553)

[7] . [إنسان8] ص579  . و به [پاس‏] دوستي [خدا]، بينوا و يتيم و اسير را خوراك مي‏دادند.

[8] . [إنسان9] ص579 . «ما براي خشنودي خداست كه به شما مي‏خورانيم و پاداش و سپاسي از شما نمي‏خواهيم‏.

[9] . [إنسان10] ص579 . ما از پروردگارمان از روز عبوسي سخت‏، هراسناكيم‏».

[10] . [إنسان11] . ص 579. پس خدا [هم‏] آنان را از آسيب آن روز نگاه داشت و شادابي و شادماني به آنان ارزاني داشت‏.

[11] . [إنسان12] . ص 579. و به [پاس‏] آنكه صبر كردند، بهشت و پرنيان پاداششان داد.

[12] . [إنسان13] . ص 579. در آن [بهشت‏] بر تختها[ي خويش‏] تكيه زنند. در آنجا نه آفتابي بينند و نه سرمايي‏.

[13] . [إنسان14] . ص 579. و سايه‏ها[ي درختان‏] به آنان نزديك است‏، و ميوه‏هايش [براي چيدن‏] رام‏.

[14] . [إنسان15] . ص 579. و ظروف سيمين و جامهاي بلورين‏، پيرامون آنان گردانده مي‏شود.

[15] . [إنسان16] . ص 579. جامهايي از سيم كه درست به اندازه [و با كمال ظرافت‏] آنها را از كار در آورده‏اند.

[16] . [إنسان17] . ص 579. و در آنجا از جامي كه آميزه زنجبيل دارد به آنان مي‏نوشانند.

[17] . [إنسان18] . ص 579. از چشمه‏اي در آنجا كه «سلسبيل‏» ناميده مي‏شود.

[18] . [إنسان19] . ص 579. . و بر گرد آنان پسراني جاوداني مي‏گردند. چون آنها را ببيني‏، گويي كه مرواريدهايي پراكنده‏اند.

[19] . [إنسان20] . ص 579. . و چون بدانجا نگري [سرزميني از] نعمت و كشوري پهناور مي‏بيني‏.

[20] . فرازی از زیارت عاشورا : …ولعن الله امه دفعتکم عن مقامکم و ازالتکم عن مراتبکم التی رتبکم الله فیها…

[21] . [إنسان21] . ص 579. . [بهشتيان را] جامه‏هاي ابريشمي سبز و ديباي ستبر در بر است و پيرايه آنان دستبندهاي سيمين است و پروردگارشان باده‏اي پاك به آنان مي‏نوشاند.

[22] . [إنسان21] . ص 579. . اين [پاداش‏] براي شماست و كوشش شما مقبول افتاده است‏.

[23] . [إنسان29] . ص580. . اين [آيات‏،] پندنامه‏اي است‏. تا هر كه خواهد، راهي به سوي پروردگار خود پيش گيرد./ عن أبي الحسن (عليه السلام)، قلت: إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ؟ قال: «الولاية» (تفسیر البرهان ج5 ص 555)

[24] . [إنسان30] . ص580. . و تا خدا نخواهد، [شما] نخواهيد خواست‏؛ قطعاً خدا داناي حكيم است‏.

[25] . [إنسان31] . ص580. . هر كه را خواهد، به رحمت خويش در مي‏آورد، و براي ظالمان عذابي پردرد آماده كرده است‏./ عن أبي الحسن (عليه السلام)، …قلت: يُدْخِلُ مَنْ يَشاءُ فِي رَحْمَتِهِ؟ قال: «في ولايتنا». (تفسیر البرهان ج5 ص 555)

 

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

دعاي ندبه مهدي ياوران

چراشما پنهان شديد؟

محور مقاومت برآمده از واقعه کربلا است غرب باید نگران گسترش این تفکر باشد

بزرگ‌ترین مثال برای تأثیرگذاری واقعه کربلا، انقلاب اسلامی ایران است

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.