بسم الله الرحمن الرحیم
اگر من، یک کاروانی بودم…[1]
…در اوج نیاز به استغفار و پس زدن گذشته شوم خود، یک شب دیگر مهلت یافته بودم. تا بحال هرگز متوجه غنیمت بودنِ فرصت دنیا نشده بودم. من که سالهای عمرم را در غیر راه حق، هدر داده بودم، الان این یک شب را بسیار بسیار غنیمت میدانستم. مهلت و فرصت دنیا با امام ع بودن ارزش و قیمت پیدا میکند.
با بسته شدن مسیر فرات و کامل شدن محاصره کاروان، دیگر هیچ کس به فکر خانواده و اقوام خود نبود. همه چیز شده بود؛ امام ع و حراست از او و خانواده ایشان.
هزاران سال از تاریخ بشر گذشته بود. امر ماجرای شهادت مولا از قضای الهی و مرحله تقدیر در شب قدر نیز عبور کرده بود و هماکنون فرزند و عزیز فاطمه س، همین یک امشب را مهمان اهل دنیا بود و اهل دنیا چقدر خوب پذیرایی میکردند ایشان را.
از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
با شروع فرازهایی ازاذان، گویی برای اولین بار، درجاتی از ایمان که هرگز در سالهای عمرم تجربه نکرده بودم، در قلبم وارد میشد. چنان ایمانی از فرازهای اذان در دلم تحکیم میشد که انگار اولین بار بود صدای اذان را میشنیدم.
الله اکبر الله اکبر خدای رحمان و رحیم، فراتر از همه چیز است. پس همه عالم و آدم، باید خدایی و به توحید کشیده شود و حسین ص به دنیا آمده تا همه چیز را خدایی کند.
اشهد ان لا اله الا الله حسین ص آمده بود تا الهیت الله را در زمین جاری کند و هرآنچه غیر اوست، نابود سازد.
اشهد ان محمدا رسول الله بر رسالت رسولی شهادت میدادیم که قوم بدکار، قصد کشتن خلیفه و وصیش را داشتند. قومی که میخواستند؛ رسالت رسول الله ص را منقطع کنند و حقیقتا تنها اهالی این کاروان بودند که در این زمانه، مومن به خاندان رسالت بودند.
اشهد ان علیا ولی الله شهادت به ولایت مولایی میدادیم که فرزندش در میان ما بود و پروانهوار به دور او میچرخیدیم.
س : پرسیدم؛ حی علی الصلاه یعنی چه؟ به سوی چه بشتابیم؟
ج : فرمود؛ اهل بیت رسول الله ص مصداق صلاتند. یعنی اگر به سوی حسین ص بشتابیم، به سوی صلات و بلکه به سوی همه خیرات و خوبیهای عالم شتافتهایم [2]و بهترین عمل، شتافتن به سوی امام ع است.
بسم الله الرحمن الرحیم
وجود کاروانیان از رحمانیت و رحیمیت خدا پر میشد، ای خدای رحیم! پس از سالها در زندگی دنیا، عجب مسیر یسیر و با کیف و شادی را در پیش روی ما قرار دادی و از ظلمات عمق نجاتمان بخشیدی!
خدایا هرگز دوست ندارم از حمدت خارج شوم و دوست دارم همیشه مستغرق در حمدت باشم. ای کاش زودتر متوجه رحمانیت و رحیمیتت شده بودم. حال، قدری میفهمم که رحمت للعالمین بودن رسول الله ص یعنی چه! خدایا تو از رحمت رسول الله ص، کاروان حسینی را ساختی و فضای رشد یسیری را در معرض همه بشریت بر سر سفره رسول خدا قرار دادی.
فضای نماز، مملو از رحمت خدا بود. به سیر زندگی خود و سیر زندگی دیگر کاروانیان مینگریستم و به یاد دستگیریهای خدا میافتادم. نور حسین ص از هزاران سال پیش، موجب رشد و دستگیری خوبان پیشین شده بود و چقدر مملو از حس شکر و شادی بودیم که هم اکنون در همراهی با امام ع به امام کعبه اقتدا کرده بودیم.
میخواستیم تنها، عبدا خدا و بنده و برده او باشیم و فقط به برنامههای او در عالم بپردازیم و هم اکنون برنامه الهی این بود که؛ خداوند میخواست حسین ص را در کربلا کشته ببیند و ما نیز میخواستیم ایشان را به بهترین شکل همراهی کنیم .
[1] . زیارت وارث : ….یا لیتنی کنت معکم فافوز معکم
[2] . نَحْنُ أَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ وَ مِنْ فُرُوعِنَا كُلُّ بِرٍّ فَمِنَ الْبِرِّ التَّوْحِيدُ وَ الصَّلَاةُ وَ الصِّيَامُ وَ كَظْمُ الْغَيْظِ وَ الْعَفْوُ عَنِ الْمُسِيءِ وَ رَحْمَةُ الْفَقِيرِ… : (کافی، ج8 ص242) / أنا شهر رمضان، أنا ليلة القدر، أنا أمّ الكتاب، أنا فصل الخطاب، أنا سورة الحمد، أنا صاحب الصلاة في الحضر و السفر، بل نحن الصلاة و الصيام… : (مشارق انوار الیقین ص261)