سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / اگر درکاروان حسین ص بودم (4)

اگر درکاروان حسین ص بودم (4)

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر من، یک کاروانی بودم[1]

آن شب، اولین شبی بود که در سرزمین طیب و طاهر کربلا ماندیم. اصلا از خاکش، بوی دیگری استشمام می‌شد. فردای آن روز، چند هزار نفر دیگر به فرماندهی عمربن سعد به این سپاه پیوستند.

امام ع دوباره مانند آنچه با حرّ و عبیدالله بن حر رفتار کردند، به سوی عمرسعد پیکی فرستادند و خواستار ملاقات شدند. زاده رحمت اللعالمین، بسیار با رحمت از او خواستند که در برابر امام زمانش، نایستد و حتی به او قول آبادانی دنیا نیز دادند. ولی سودی نبخشید.

با ازدیاد لشکر دشمنان، کاروان قلیل ولی نورانی و خالصانه امام ع، کم کم به حالت تدافعی در می‌آمد. حال و هوای دفاع از حریم امام ع و سربازی، به همه اهل کاروان سرایت کرده بود. از سوی لشکر دشمن، مدام، پیک‌هایی در رفت و آمد بودند. گویی لحظه به لحظه، نیات و اعمال شومشان را مخابره می‌کردند.

برخی از کاروانیان می‌پرسیدند؛ پس کی به سوی این ظالمین، حمله خواهیم کرد؟ و آقا می‌فرمودند؛ حسین ص شروع کننده جنگ نخواهد بود و بلکه اگر بخواهد ابتدا به سوی سپاهی سبقت بگیرد، در رحمت و مهربانی و در قول و موعظه حسنه سبقت خواهد گرفت و پیش تر، ریسمان الهی را برای نجات آن قوم، خواهد فرستاد.

هرچه بر سپاه دشمن افزوده می‌شد، در چهره مولا، آرامش و نورانیت بیشتری موج می‌زد. گویی همه عالم در اختیار او بود ولی مدام با خواب‌ها و پیغام‌هایی که از جد بزرگوارشان رسول الله ص نقل می‌کردند، نشان می‌دادند که از خود، اختیاری ندارند. چقدر عجیب! همه عالم در اختیار او بود ولی خود، عبد و در اختیار کسی دیگر بود.

در طی سفر نیز، بارها اعلام کرده بودند که خدا خواسته او را کشته ببیند و این، یک برنامه الهی است. امام ع چنان با این برنامه الهی، عاشقانه برخورد می‌کردند که گویی می‌خواستند؛ این برنامه به بهترین و با شکوه‌ترین شکل و با هر شدتی که خدا می‌خواست، شکل بگیرد. گویی سالها در انتظار و تشنه تحقق این برنامه الهی بودند.

در کاروان، شنیدم که برنامه شهادت مولا، اولین چیزی بود که لوح بر قلم نگاشته است و هزاران سال، خوبان پیشین، از نور این برنامه الهی، تغذیه می‌شدند و در آن، غوطه می‌خوردند و اکنون، در آستانه تحقق مادی این برنامه، در ظلمات زمین بودیم. گویا گذشته و آینده زمین، در گرو وقوع این امر عظیم و عجیب قرار داشت.

خدایا کمکم کن که پیش از شهادتم در رکاب حسین ص، بیشتر نسبت به ایشان معرفت داشته باشم!

کم کم صحبت از بسته شدن فرات بود و یاران، بیش از تشنگی ظاهری، تشنه همنشینی و نوشیدن از نور رفتار و صفات امام ع بودند.. کسی به بسته شدن فرات، اعتنا نمی‌کرد. هیچکس در حریم امام ع، از وقوع این امر، گله و شکایتی نداشت و تشنگی دیگری در وجودشان دیده می‌شد. خدایا چه می‌شود که پیش از پرواز حسین ص به سوی جدشان و به سوی امیرالمومنین ع و مادرشان فاطمه س، ما نیز بسته به بال او شویم و با ملاقاتِ با شرافت‌ترین مخلوقات، به ملاقات خدا نایل آییم؟

چه کنم که هنوز احساس سنگینی رفتارهای گذشته‌ام، همراهم هست؟!

در همین حال، در کاروان پیچید که؛ مولا امشب را مهلت گرفتند تا بیشتر به نماز، قران و استعفار بپردازیم.

خدایا شکرت. الحمد لله. خدایا چقدر زیبا برنامه ریزی می‌کنی! اول در انسان احتیاج ایجاد می‌کنی و سپس به محض درخواست، عطا می‌کنی. چقدر به این فرصت استغفار، نماز و قران، احتیاج داشتم. گویی اگر این مهلت را امام ع ایجاد نمی‌کرد، در خود، پای همراهی با ایشان را نمی‌دیدم. خدایا شکرت!

س : ای آقا! از ابتدای همراهیم با این کاروان، همه چیز را از شما پرسیدم و خوب مرا راهنمایی و متقاعد کردید.  حال به من بگویید که؛ در این فرصت محدود، چگونه به پیشگاه خدا استغفار کنم؟

ج : سال‌ها پیش، از آقا امیرالمومنین ع دعایی شنیدم که به کمیل بن زیاد(ره) نیز تعلیم فرمود که فرازهایی از آن، چنین است :

اللهم اغفر لی الذنوب التی تهتک العصم  اللهم اغفر لی الذنوب التی تنزل النقم  اللهم اغفر لی الذنوب التی تغیر النعم…

خدایا از تو می‌خواهم؛ همه گناهانی که مانع پذیرش دعایم می‌شود، ببخشی و تنها دعایم نیز این است که؛ با حسین ص باشم و هرگز از ایشان جدا نشوم. خدایا از هرچه غیر از او طلب مغفرت می‌کنم.

نقمت و بلا، در رها کردن حسین ص است. با تمام وجودم از تو می‌خواهم؛ مرا از بلای بی‌حسین ص بودن رهایی بخشی. هرچند بخواهی مرا در کرب و بلایی که بر ایشان جریان دارد، هزاران بار کشته ببینی.

ای کاش یک عمر اینگونه و با این حال می‌گریستم و می‌سوختم. ای کاش دعای هر شبم، توبه و استغفار از غیر حسین ص، توبه از غیر علی ع و غیر فاطمه س یودن، بود.

یاران با نگاه به امام ع مهیای نماز مغرب می شدند…

[1] . زیارت وارث : ….یا لیتنی کنت معکم فافوز معکم

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

دعاي ندبه مهدي ياوران

چراشما پنهان شديد؟

محور مقاومت برآمده از واقعه کربلا است غرب باید نگران گسترش این تفکر باشد

بزرگ‌ترین مثال برای تأثیرگذاری واقعه کربلا، انقلاب اسلامی ایران است

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.