سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / اگر در کاروان حسین (ص) بودم (1)

اگر در کاروان حسین (ص) بودم (1)

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر من، یک کاروانی بودم[1]

خسته، سرگردان و مایوس از خود و عنایات خدا سر به بیابان گذاشته بود. آیا برای رهایی از گناهان و گذشته شومم، راه نجاتی هست؟

( فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ )[2]

ما در این دنیا با این‌همه گناه و میل به گناه، محال است که عاقبت به خیر شویم. شاید بهتر باشد؛ به همان سیر گذشته زندگی خود بپردازیم. اصلا کجاست مسیر “یسیر“؟ زندگی ما که همه اش سختی و “عُسر” بود و حتما این مسیر یُسر را نیز خدا مانند نعمت وحی، تنها برای رسولانش قرار داده نه برای ما گناهکاران. در بیابان می‌رفت و با خدای خود صحبت و از او به او شکایت می‌کرد.

ناگهان به خیمه‌ای رسید که چند نفری از جمله چند کودک خردسال بیرونش ایستاده بودند. از درون خیمه،  صدایی می‌آمد. می‌گفت؛ تو در زندگی جنایات زیادی مرتکب شدی و برای نجات از آنها، پسر فرزند رسول الله ص را یاری کن تا همه گذشته‌ات، آمرزیده شود.

دقایقی بعد، از خیمه بیرون آمد و آن چند نفر و کودکان، او را فرا گرفتند و به سوی کاروانی رفتند. از کسی که اندکی دورتر ایستاده بود، پرسید؛ این آقا کیست که بقیه دورش را گرفتند؟

گفت؛ آقا حسین بن علی ع، نوه رسول گرامی اسلام است.

پرسید؛ این صدای رسای درون خیمه، صدای ایشان بود؟   آری!

س : چرا گفت؛ نصرت فرزند رسول الله ص موجب آمرزش یک عمر جنایت است؟

ج : خداوند، اجر رسالت رسول ص را در مودت نسبت به این خاندان که اهل بیت ایشان هستند قرار داده و این موت را حسنه نامیده است.

( قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فيها حُسْنًا )[3]

س : خُب این چه ارتباطی به آمرزش گناهان دارد؟

ج : خداوند در قران فرموده؛  (إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ )[4]

س : عجب! دوستی با این خاندان موجب رفع گناهان است؟ این که خیلی آسان است. بله! خداوند فرموده؛                                                                 ( يُريدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِكُمُ الْعُسْرَ )[5]  .

عجب! ساعتی پیش بود که با خود از خدا شکایت می‌کردم و دنبال یک مسیر یسیر برای رهایی از منجلاب گناهانم بودم.

س : آقا جان! شما بفرمایید؛ من هم می‌توانم کمی بیشتر شما را همراهی کنم؟

 ج : بله! بفرمایید.

س : اگر این آقای بزرگوار اینهمه جایگاه عظیمی پیش خدا دارد، چرا با چند بچه خردسال و چرا خودش به خیمه آن فرد گناهکار رفته؟ چرا از او درخواست کمک کرد؟

ج : این خانواده، “طبیب دوار” هستند. خود به دنبال بیماران روزگار می‌روند و به خانه هایشان دوا و شفا می‌برند ولی این قوم، چه بد بیمارانی هستند که طبیب و دوا و شفا را یکجا پس می زنند.

س : کمی از این خاندان برایم بیشتر بگویید ؛

ج : این خاندان، خلیفه، وصی و وارث رسول الله ص هستند و پس از ایشان، افعال و وظایف رسول الله را انجام می‌دهند. مثلا خداوند در سوره ابراهیم ع می فرماید؛

( كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى صِراطِ الْعَزيزِ الْحَميدِ  )[6]

و اکنون، ایشان خلیفه، وصی و وارث رسول الله ص است که می خواهد؛ انسانها را از ظلمات به سوی نور و سپس صراط عزیز برساند. همان صراطی که بارها در نمازمان  از خدا، تقاضای هدایت به آن را داریم.

س : عجب! یعنی می‌توان تمام دین را در همینجا پیدا کرد؟ یعنی اگر به سوی حسین ص توبه کنیم، از همه بدی‌ها و ظلمات، توبه کرده‌ایم؟!

ج : بله! بله! خداوند همه هدایتها و همه خوبی‌ها و خیرات عالم را در وجود افرادی مجسم کرده که با محبت و مودت نسبت به آنها به سوی همه خوبی‌ها کشانده می‌شویم. خدا آنها را در قالب بشرهایی مانند ما قرار داده که به راحتی بتوانیم با آنها مانوس شویم و اگر آنها را در قالب اسماء، صفات و مفاهیم عالی و در اوج عوالم هستی نگه می‌داشت، معلوم نبود که چقدر ما بشرها می توانستیم با آنها مانوس شویم و به سوی آنها کشیده شویم.

  • الله اکبر! الله اکبر! کبیرا کبیرا

س : این چه طریق خداشناسی است که هرچه بیشتر باشما گفتگو می کنم و هرچه بیشتر در این کاروان قرار می‌گیرم، بیشتر با رحمت خدا و علت و حکمت افعالش در این عالم آشنا می‌شوم؟ عجب! چهل سال است که در این دنیا زندگی می‌کنم ولی تا بحال به اندازه این یک روزی که با این کاروان همراه شدم، درس خداشناسی و خدا دوستی نگرفته‌ام. خیلی عجیب است خداوند مخلوقات را خلق کرده و توسط رسولانش آنها را هدایت کرده و برای رساندن مخلوقاتش به لقاء خود، آنها را به حال خود واگذار نکرده بلکه فرزند رسول آخرالزمان را فرستاده که خود را با تواضع به سراغ بدترین بندگانش برساند و بلکه بتواند دستشان را بگیرد و به سوی نور بکشاند.

ج : بله چه خدای خوبی داریم! اصلا برای کشاندن بندگانش به سوی خود، بسیار مشتاق است و وسیله‌ای و سفینه‌ای سریع السیر و وسیع فرستاده که بندگان، بدون معطلی و زحمت، حتی به گذشته و پشت سر خود و نقائصشان نگاه نکنند و به سوی خدا بشتابند تا خیلی زود، به دیدار و لقاء خدا نائل شوند.

س : اگر چنین است، خوبان پیش از رسول آخرالزمان چه می‌کردند و چگونه رشد معنوی سریعی داشتند؟

ج : خوبان امم پیشین نیز بر سر همین سفره و مائده الهی قرار داشتند و حتی با ماجرای حسین ص و کاروان او آشنا بودند و خود را در این قصه عجیب که هنوز در این دنیا واقع نشده بود، وارد می‌کردند و در فضای حیات بخش آن غوطه می‌خوردند و ارتفاع می‌گرفتند.

س : الله اکبر! الله اکبر! مگر شدنی است؟ کدام رسول؟ کدامیک از خوبان؟

ج : مگر نشنیدی که آدم ع عصیان خدا کرد؟

  بله!

چطور توبه کرد و دوباره بالا آمد؟ (فَتَلَقّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتابَ عَلَيْه )[7]ایشان با القاء کلمات رب که از عالی‌ترین وجوه اهل بیت رسول آخرالزمان است[8] و با آشنا شدن با ماجرای امام حسین ص و شهادت او توبه داده شد[9] و سپس خدا او را مجتبی و سپس مصطفی کرد.

س : عجب! یعنی از اول تاریخ بشر، هرکس بخواهد سریع از گذشته بدش جدا شود و رشد کند، این امر با حسین ص محقق می‌شود؟!

ج : بله! نوح ع، موسی ع و عیسی ع که قدرتمندترین رسولان الهی عالم بودند، همگی مانوس با امام این کاروان بوده‌اند. اصلا اگر باور کنی، به شما می‌گویم که این واقعه و قرار داده شدن چنین مسیر عظیم و عجیبی در عالم که تا عوالم بالا کشیده شده، اولین چیزی بود که خداوند به وسیله قلم بر لوح  جاری کرده است.[10]

  • االله اکبر! الله اکبر! کبیرا کبیرا سبحان الله بکره و اصیلا!

[1] . زیارت وارث : ….یا لیتنی کنت معکم فافوز معکم

[2] . زلزال 8-7 ص 599

[3] . شوری 23 ص 486

[4] . هود 114 ص 234

[5] . بقره 185 ص 28

[6] . ابراهیم 1 ص 255

[7] . بقره37 ص 6

[8] . معانی الاخبار ج1، 126 – الخصال ج1، 304

[9] . بحار الانوار ج44، 245

[10] . اوَّلُ مَا جَري بِهِ القَلم عَلي اللّوحِ قَتل الحُسين  / کتاب البکاء 227، بحارالانوار ج39 ، 243

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

لوح/به همه‌ی ملّت عزیزمان سلام و درود میفرستم

امام خامنه‌ای ایده الله تعالی

مهدویت و آخرالزمان یکی از جذاب‌ترین موضوعات روز دنیا است/ عشق از امام زمان جدا نیست

اصلی‌ترین معیار در واقعه ظهور امید به اصلاح جامعه و انسان است.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.