.
آیه ۱ سوره صف
سَبَّحَ لِلهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ
آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است همه تسبيح خدا مىگويند و او شكستناپذير و حكيم است!
آیه ۱۴ – سوره صف
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصارَ اللهِ كَما قالَ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوارِيِّينَ مَنْ أَنْصاري إِلَى اللهِ قالَ الْحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللهِ فَآمَنَتْ طائِفَةٌ مِنْ بَني إِسْرائيلَ وَ كَفَرَتْ طائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذينَ آمَنُوا عَلى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظاهِرينَ
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! ياوران خدا باشيد همانگونه كه عيسىبن مريم به حواريون گفت: «كيست كه ياور من بهسوى خدا [براى تبليغ آيين او] گردد»؟! حواريون گفتند: «ما ياوران خداييم» دراينهنگام گروهى از بنىاسرائيل ايمان آوردند و گروهى كافر شدند؛ ما كسانى را كه ايمان آورده بودند در برابر دشمنانشان تأييد كرديم و سرانجام [بر آنان] پيروز شدند.
.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یَقُولُ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا أَنْصارَ اللهِ فَلَا تَکُونُوا أَنْصَاراً لِهَوَاکُمْ وَ الشَّیْطَانِ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- خدای تعالی میفرماید: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا أَنْصارَ اللهِ ای گروهی که ایمان آوردید یاوران خدا باشید، مبادا اینکه یار هوای نفستان و یار شیطان باشید.
.
الصّادق (علیه السلام)- ابْنِ أَبِییَعْفُورٍ قَالَ دَخَلْتُ عَلَی أَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) وَ عِنْدَهُ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِهِ فَقَالَ یَا ابْنَأَبِییَعْفُورٍ هَلْ قَرَأْتَ الْقُرْآنَ قَالَ قُلْتُ نَعَمْ هَذِهِ الْقِرَاءَهًَْ قَالَ عَنْهَا سَأَلْتُکَ لَیْسَ عَنْ غَیْرِهَا قَالَ فَقُلْتُ نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ لِمَ قَالَ لِأَنَّ مُوسَی (علیه السلام) حَدَّثَ قَوْمَهُ بِحَدِیثٍ لَمْ یَحْتَمِلُوهُ عَنْهُ فَخَرَجُوا عَلَیْهِ بِمِصْرَ فَقَاتَلُوهُ فَقَاتَلَهُمْ فَقَتَلَهُمْ وَ لِأَنَّ عِیسَی (علیه السلام) حَدَّثَ قَوْمَهُ بِحَدِیثٍ فَلَمْ یَحْتَمِلُوهُ عَنْهُ فَخَرَجُوا عَلَیْهِ بِتَکْرِیتَ فَقَاتَلُوهُ فَقَاتَلَهُمْ فَقَتَلَهُمْ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عزّوجلّ فَآمَنَتْ طائِفَةٌ مِنْ بَنِی إِسْرائِیلَ وَ کَفَرَتْ طائِفَةٌ فَأَیَّدْنَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلی عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظاهِرِینَ وَ إِنَّهُ أَوَّلُ قَائِمٍ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) یَقُومُ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ یُحَدِّثُکُمْ بِحَدِیثٍ لَا تَحْتَمِلُونَ فَتَخْرُجُونَ عَلَیْهِ بِرُمَیْلَهًِْ الدَّسْکَرَهًِْ فَتُقَاتِلُونَهُ فَیُقَاتِلُکُمْ فَیَقْتُلُکُمْ وَ هِیَ آخِرُ خَارِجَهًٍْ یَکُونُ ثُمَّ یَجْمَعُ اللَّهُ یَا ابْنَ أَبِییَعْفُورٍ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِین ثُمَّ یُجَاءُ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) فِی أَهْلِ زَمَانِهِ فَیُقَالُ لَهُ یَا مُحَمَّدُ بَلَّغْتَ رِسَالَتِی وَ احْتَجَجْتَ عَلَی الْقَوْمِ بِمَا أَمَرْتُکَ أَنْ تُحَدِّثَهُمْ بِهِ فَیَقُولُ نَعَمْ یَا رَبِّ فَیَسْأَلُ الْقَوْمَ هَلْ بَلَّغَکُمْ وَ احْتَجَّ عَلَیْکُمْ فَیَقُولُ قَوْمٌ لَا فَیُسْأَلُ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) فَیَقُولُ نَعَمْ یَا رَبِّ وَ قَدْ عَلِمَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَنَّهُ قَدْ فَعَلَ ذَلِکَ یُعِیدُ ذَلِکَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَیُصَدِّقُ مُحَمَّداً وَ یُکَذِّبُ الْقَوْمَ ثُمَّ یُسَاقُونَ إِلَی نَارِ جَهَنَّمَ ثُمَّ یُجَاءُ بِعَلِیٍّ فِی أَهْلِ زَمَانِهِ فَیُقَالُ لَهُ کَمَا قِیلَ لِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ یُکَذِّبُهُ قَوْمُهُ وَ یُصَدِّقُهُ اللَّهُ وَ یُکَذِّبُهُمْ یُعِیدُ ذَلِکَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ ثُمَّ الْحَسَنُ (علیه السلام)
ثُمَّ الْحُسَیْنُ (علیه السلام) ثُمَّ عَلِیُّبْنُالْحُسَیْنِ (علیه السلام) وَ هُوَ أَقَلُّهُمْ أَصْحَاباً کَانَ أَصْحَابُهُ أبو {أَبَا} خَالِدٍ الْکَابُلِیَّ وَ یَحْیَی ابْنَ أُمِّ الطَّوِیلِ وَ سَعِیدَبْنَالْمُسَیَّبِ وَ عَامِرَبْنَوَاثِلَهًَْ وَ جَابِرَبْنَعَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیَّ وَ هَؤُلَاءِ شُهُودٌ لَهُ عَلَی مَا احْتَجَّ بِهِ ثُمَّ یُؤْتَی بِأَبِی یَعْنِی مُحَمَّدَ بْنَعَلِیٍّ عَلَی مِثْلِ ذَلِکَ ثُمَّ یُؤْتَی بِی وَ بِکُمْ فَأُسْأَلُ وَ تُسْأَلُونَ فَانْظُرُوا مَا أَنْتُمْ صَانِعُونَ یَا ابْنَ أَبِی یَعْفُورٍ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ هُوَ الْآمِرُ بِطَاعَتِهِ وَ طَاعَهًْ رَسُولِهِ وَ طَاعَهًْ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ هُمْ أَوْصِیَاءُ رَسُولِهِ یَا ابْنَ أَبِییَعْفُورٍ فَنَحْنُ حُجَجُ اللَّهِ فِی عِبَادِهِ وَ شُهَدَاؤُهُ عَلَی خَلْقِهِ وَ أُمَنَاؤُهُ فِی أَرْضِهِ وَ خُزَّانُهُ عَلَی عِلْمِهِ وَ الدَّاعُونَ إِلَی سَبِیلِهِ وَ الْعَامِلُونَ بِذَلِکَ فَمَنْ أَطَاعَنَا أَطَاعَ اللَّهَ وَ مَنْ عَصَانَا فَقَدْ عَصَی اللَّه.
امام صادق (علیه السلام)- ابن ابییعفور گوید: «به حضور امام صادق (علیه السلام) آمدم درحالیکه نزد او تعدادی از اصحابش بودند». فرمود: «ای ابن ابییعفور! آیا قرآن خواندهای»؟ [ابن ابییعفور] گوید؛ عرض کردم: «بله این قرائت [از قرآن را خواندهام]». فرمود: «دربارهی آن [قرائت] از تو پرسیدم نه غیر آن». گوید؛ عرض کردم: «بله [خواندهام] فدایت شوم و برای چه [از غیر این قرائت نمیپرسی]»؟ فرمود: «چون موسی (علیه السلام) به قوم خود سخنی گفت که آن سخن را از او تحمّل نکردند و در مصر علیه او شورش کردند و با او جنگیدند و او با آنها جنگید و آنها را کشت و چون، عیسی (علیه السلام) به قوم خود سخنی گفت که آن سخن را از او تحمّل نکردند و در «تکریت» علیه او شورش کردند و با او جنگیدند و او با آنها جنگید و آنها را کشت و آن سخن خدای عزّوجلّ است.فَآمَنَتْ طائِفَةٌ مِنْ بَنِی إِسْرائِیلَ وَ کَفَرَتْ طائِفَةٌ فَأَیَّدْنَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلی عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظاهِرِینَ و هنگامیکه اوّلین قائم از ما اهل بیت قیام میکند، سخنی به شما میگوید که تحمّل نمیکنید و در رمیلة الدسکرة (ریگهای کوچک قصر) علیه او شورش میکنید و با او میجنگید و او با شما میجنگد و شما را میکشد و آن آخرین شورشی است که میباشد. سپس ای ابنیعفور! [قیامت واقع میشود و] خداوند اوّلین و آخرین را جمع میکند. سپس محمّد (صلی الله علیه و آله) در میان اهل زمان خود آورده میشود و به او گفته میشود: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! [آیا] پیام مرا رساندی و با آنچه به تو دستور داده بودم که بهوسیلهی آن با آنها سخن بگویی بر آنها استدلال کردی»؟ میگوید: «بله پروردگارا»! پس از قوم میپرسد: «آیا به شما رساند و بر شما استدلال کرد»؟ گروهی میگویند: «نه». از محمّد(صلی الله علیه و آله) میپرسد و او میگوید: «بله ای پروردگار»! خدای تبارکوتعالی میداند که او آن کار را انجام داده است؛ [با وجود آن، همین سؤال را] سهبار تکرار میکند. سپس محمّد (صلی الله علیه و آله) را تصدیق میکند و آن قوم را تکذیب میکند. سپس بهسوی آتش جهنّم رانده میشوند. سپس علی (علیه السلام) در میان اهل زمان خود آورده میشود و همانطور که به محمّد (صلی الله علیه و آله) گفته شد به او گفته میشود و گروهی او را تکذیب میکنند و خداوند او را تصدیق و آنها را تکذیب میکند. آن را سهبار تکرار میکند. سپس حسن (علیه السلام) [آورده میشود]، سپس حسین (علیه السلام)، سپس علیّبنالحسین (علیه السلام) و او کمترین اصحاب را دارد. اصحاب او ابوخالد کابلی، یحییبنام الطویل، سعیدبنمسیّب، عامربنواثله و جابربنعبدالله انصاری بودند و اینها بر آنچه بهوسیلهی آن [بر امّت] استدلال شده است شاهد هستند. سپس پدرم یعنی محمّدبنعلی (علیه السلام) مانند آن [مواردی که گفته شد در میان امّتش] آورده میشود. سپس شما آورده میشوید و از من میپرسند و از شما میپرسند؛ پس ببینید چه میکنید ای ابن ابییعفور! خدای عزّوجلّ به اطاعتش و اطاعت رسولش (صلی الله علیه و آله) و اطاعت اولوا الامری که آنها جانشینان رسولش (صلی الله علیه و آله) هستند امر کرده است. ای ابن ابییعفور! ماییم حجّتهای خدا در میان بندگانش و گواهان او بر خلقش و امانتداران او در زمینش و خزانهداران او بر علمش و دعوتکنندگان به راهش و عملکنندگان به آن؛ پس هرکس از ما اطاعت کند اطاعت خدا کرده است و هرکس از ما نافرمانی کند نافرمانی خدا کرده است.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۴۲