کوثر مقوله ای بسیار قیمتی متعلق به حضرت زهرا سلام الله علیه می باشد، که از جنس آخرت است.
بسمه تعالی
من محقق نیستم، ولی چه باید کرد که علمای دین با تبعیت از دستورات الهی، مرا مکلف به تفکر و تعمق در آیات الهی کردهاند و در فهم دین، ما را از تقلید باز داشتهاند. برایم بسیار دشوار است که با این فرهنگ خو بگیرم و نسبت به عناصر دین، حساس و برای فهم آنها کوشا باشم.
در یادداشت قبل عرض شد که کوثر مقولهای بسیار قیمتی متعلق به حضرت زهرا سلامالله علیه میباشد و با مراجعه به تفسیر علامه طباطبائی به دو معنی که ایشان به آنها صحه میگذارند، پرداختیم. یکی به معنی خیر کثیر که گفته شد این معنی به ما تصویر روشنی از کوثر نمیدهد و دیگری تکثیر در نسل رسولالله ص که آن هم مورد اشکال است، چرا که نسل دشمنان رسول بریده نشده است. لذا گمانم این است که باید جواب دقیقتری وجود داشته باشد.
توجه داشته باشیم که ما وارد آخرالزمان شدهایم و در مقابلمان فتنههای قبل از ظهور وجود دارد و برای محفوظ ماندن از فتنهها باید هر چه بیشتر با معارف اهلبیت(ع) آشنا شده با آن مأنوس شویم. پس باید تلاش خود را بکنیم و در گفتمانی معارفی، همدیگر را تشویق به تحقیق در معارف الهی نماییم.
خداوند در آیه اول سوره کوثر با لحنی مادرانه خطاب به رسولالله(ص) چنین میفرماید که «ما به شما کوثر را عطا کردیم»، لذا این عطا مخصوص ایشان است. در آیه دوم رفتار در مقابل این عطای گرانقدر را مطرح نموده و میفرماید: «نماز بگذار و دستانت را در زمان تکبیر تا گردن بالا بیاور». در آیه سوم به تبعات آن اشاره میفرماید و میگوید: «دشمنان شما نسلشان بریده خواهد بود».
سوره کوثر کوچکترین سوره قرآن است و رسیدن به معانی در آن دشوار میباشد، ولی با یافتن آیهای مشابه در دیگر سورهها شاید بتوان به معانی بیشتری در مورد کوثر پی برد. برای فهم بهتر، جستجو در قرآن را شروع کردم تا ببینم آیا خداوند در سورهی دیگری به عطاهای به خوبانش اشارهای داشته یا خیر؟ چون قرآن را کلام برترین و زبردستترین سخنران عالم میدانم، یقین داشتم که کلام خداوند کامل است و چیزی را فروگذار نکرده است، لذا با دلگرمی تمام، کار جستجو دربارهی ریشههای کلمه عطا را در قرآن آغاز نمودم. در جستجوی خودم به عطاهای زیادی رسیدم، اما از میان آنها، عطاهای خداوند به خوبانش را مد نظر قرار دادم و به این ترتیب به شش آیه رسیدم. از میان این شش آیه، تنها یک آیه بود که در آن خداوند اشاره به عطایی به رسولالله را وعده میداد و آن آیهی ۵ سوره الضحی بود. جالب این بود که درآنجا هم این لحن مادرانه در کلام موج میزد. آیه عبارت بود از «وَ لَسَوْفَ یُعْطیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی» یعنی پروردگارت به زودى عطایى مىكند كه راضى شوى.
این آیه شباهت زیادی به آیه اول سوره کوثر دارد. در این آیه خداوند خبر از عطایی میدهد که به زودی به رسول الله(ص) خواهد داد و در سوره کوثر خبر از عطایی میشود که به رسولالله(ص) داده شده است. در هر دو آیه، آن عطا توسط خداوند و بدون به کار گیری فرد یا فرشتهای به رسولالله داده میشود و این بدان معنی است که آن عطا بسیار عظیمتر از آن است که بخواهد توسط ملائک عطا شود. در هر دو آیه آن عطا مختص شخص رسولالله میباشد. همچنین از لحن هر دو آیه بر میآید که آن عطا بسیار قیمتی است. این عطا هر چند که یکی است اما کثیر است.
با ذکر مشابهتهایی که در این دو آیه وجود دارد، اگر فرض کنیم که این دو آیه، در مورد یک عطای مشخص صحبت میکنند، میتوان در مطابقت این دو سوره و تفکر در عناصر آنها، به نکات جالبی دست یافت. برای مثال خداوند در آیه 5 سوره الضحی از عطایی بسیار قیمتی سخن میگوید که وعده آن را به رسولش میدهد و این به آن جهت است که قصد پروردگار، به دست آوردن رضایت رسولالله میباشد و این رفتار بسیار زیباست. کاش من هم از خدا یاد میگرفتم و اعمالم را برای جلب رضایت رسول الله ص انجام میدادم.
در سوره الضحی، وقتی که از وعده خداوند برای عطای شیئی قیمتی صحبت میشود، خداوند در شش آیه رفتار در قبال آن را بیان میکند. نکته جالب این است که زمانی که خداوند صرفاً وعدهی عطا را به رسول خود میدهد و قبل از اینکه آن نعمت را عطا کند، فرهنگ مواجهه با این نعمت را گوشزد میکند. شاید بتوان از این بیان خداوند این گونه برداشت نمود که در مقابل عطای نعمات الهی باید فرهنگ سازی نمود و جالب آنجاست که خداوند از رسول الله نمیخواهد که در مقابل عطایی که خواهد داد، تقوا و یا امثال آن را رعایت کند، بلکه توصیههای خداوند در رابطه با رفتار با دیگران است و در پایان میفرماید: «نعمات الهی را برای مردم بیان کن». پس باید برای فرهنگسازی اهمیت زیادی قائل شویم و برای نعماتی که خداوند عطا میکند، خود و جامعه را تربیت کنیم. کاری که در این چهل سال برای رفتار در قبال نعمت عظیم انقلاب، به آن نپرداختیم و در حال حاضر نیز ثمره این اهمالکاری خود را میبینیم.
در سوره الضحی صحبت از ضحی یعنی پرتوهای صادره شده از شمس است. ما در فرهنگ رواییمان، شمس را رسولالله میدانیم. الضحی، شمس نیست، بلکه انواری است که از شمس ساطع میشود و بسیار وسیع و گسترده است. در آیه دوم سوره الضحی از شب میگوید که فرا میرسد و مدتی ماندگار میشود و در آیه بعد میگوید که ما شما را فراموش نکردهایم و بعد میفرماید که آخرت برای تو بهتر از دنیاست. در اینجاست که خداوند وعده آن شیئ قیمتی را میدهد. پس میتوان برداشت نمود که آن شیئ قیمتی از جنس دنیا نیست و اصلش در آخرت نمایان میشود. و نیز میتوان نتیجه گرفت همانطور که در شب، الضحی وجود دارد ولی ما آن را نمیبینیم، در دوران شب دنیا آن عطا وجود دارد ولی ما آن را نمیبینیم. و همچنین میتوان گفت که آن عطا همچون ضحی پُر توان و گسترده است و همه جا را روشن میکند، هر چند که چند صباحی دنیا در تاریکی و بدون نور باشد.
اگر این سیر درست باشد باید خداوند را شکر کنیم که ما را با عظمت و تعدادی از خصوصیات کوثر آشنا نمود. خداوندا تو را شاکرم که مرا شیعه مادری مهربان قرار دادی که یکی از متعلقاتش کوثر است که بسیار عظیم و از جنس آخرت است و خیر کثیر آن مدام بر ما نازل میشود و ما را در تاریکی دنیا همچون یتیمان دستگیر و همچون هادیان، هدایتگر و همچون اغنیا، بهرهمند میسازد. الحمدلله
=====================
الضحی ] – بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
[الضحی1 ] – وَ الضُّحی سوگند به روشنایی روز، ** [الضحی2 ] – وَ اللَّیْلِ إِذا سَجی سوگند به شب چون آرام گیرد، ** [الضحی3 ] – ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ما قَلی پروردگارت تو را وانگذاشته، و دشمن نداشته است. ** [الضحی4 ] – وَ لَلآخِرَةُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ اْلأُولی
و قطعاً آخرت برای تو از دنیا نیکوتر خواهد بود. ** [الضحی5 ] – وَ لَسَوْفَ یُعْطیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی و بزودی پروردگارت تو را عطا خواهد داد، تا خرسند گردی. ** [الضحی6 ] – أَ لَمْ یَجِدْکَ یَتیمًا فَآوی مگر نه تو را یتیم یافت، پس پناه داد؟ ** [الضحی7 ] – وَ وَجَدَکَ ضَالاًّ فَهَدی و تو را سرگشته یافت، پس هدایت کرد؟ ** [الضحی8 ] – وَ وَجَدَکَ عائِلاً فَأَغْنی و تو را تنگدست یافت و بینیاز گردانید؟ ** [الضحی9 ] – فَأَمَّا الْیَتیمَ فَلا تَقْهَرْ و اما [تو نیز به پاس نعمت ما] یتیم را میازار، ** [الضحی10 ] – وَ أَمَّا السّائِلَ فَلا تَنْهَرْ و گدا را مران، ** [الضحی11 ] – وَ أَمّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ و از نعمت پروردگار خویش [با مردم] سخن گوی.
برچسبأَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دینِ الْحَقِّ استاد عبدالحمید قدیریان سوره ضحی سوره کوثر سورههای قرآن کوثر کوثر عطای الهی همراه با الروح
همچنین ببینید
درمحضر امام صادق علیه السلام _ فراز آخر دعای ندبه
نگاه به مهدویت ؛قبول داشته باشیم امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) امام در زمانها هستند