سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / دولت سخنگو ندارد، چون برای توجیه ضعف ها دیگر استدلالی باقی نمانده

دولت سخنگو ندارد، چون برای توجیه ضعف ها دیگر استدلالی باقی نمانده

چیزی که مشخص است آن که رفتن یک وزیر نه نگرانی ایجاد خواهد کرد و نه ماندن آن خوشحال کننده خواهد بود. چرا که استعفای یک وزیر یا استیضاح یک رئیس جمهور زمانی نگران کننده است که دولتی مقتدر و فعال بر سرکار باشد، رفتن یا ماندن یک یا چند وزیر و مقام عالی رتبه در دولت بی برنامه، هیچ تاثیری در سرنوشت کشور ندارد.

خرداد ماه امسال بود که رهبر انقلاب دستور تشکیل ستاد مقابله با شرارت های امریکا و اتاق جنگ اقتصادی را دادند؛ اما درست یک ماه بعد، نوبخت استعفا داد و دولت درست در میانه جنگ اقتصادی سخنگوی خود را هم از دست داد. حالا هفت ماه از آن روز می گذرد و گویا انتظارها برای انتخاب سخنگو رو به فراموشی گذاشته و این موضوع هم در بین خیلی از اتفاق های ریز و درشت دولت گم شده است.

 

به گزارش رجانیوز سخنگویی که می توانست در اوج کش مکش های اقتصادی نقش روشنگری ایفاء کند اما جای خالی او سوال و پرسش های متعددی را در ذهن ها تلنبار کرد و مشخص نیست که چه زمانی قرار است پاسخگویی دولت از طریق سخنگو مجدد برقرار شود. اما به نظر می رسد در توجیه ضعف ها دیگر استدلالی باقی نمانده است تا سخنگویی برای این کار برگزیده شود و دولت هم علاقه‌ای برای این مساله نشان نمی دهد.

 

موضوعی که حتی انتقاد تندترین موافقان دولت روحانی را نیز به‌همراه داشته است. به طور مثال غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران و از حامیان دولت روحانی نیز در این باره چندی پیش گفته بود: «خب این یعنی اینکه دولت سخنی ندارد که بگوید به‌خاطر همین سخنگو ندارد. اگر سخنی برای گفتن داشته باشد حتماً سخنگوی خود را پیدا می‌کند. تبعات آن هم همین است که رابطه مردم با دولتشان قطع است».

 

از سوی دیگر ابولفضل شکوری از چهره های اصلاحات در این باره می گوید: « صرف نظر از بحث انتقاد اصلاح طلبان از سخنگو نداشتن دولت باید بگویم که دولت بدون سخنگو به مانند خودرویِ بدون چراغ می‌ماند که در آن مردم از آینده و پیش‌آمدهای مسیرش خبری ندارند».

 

البته برخی از حامیان روحانی نیز با اعتماد به نفسی عجیب مدعی شده اند که «ما اساسا اعتقادی به اینکه دولت لزوما باید سخنگو داشته باشد، نداریم». این را محمد مهاجری گفته است. او که یکی از متفاوت ترین چهره در میان حامیان روحانی و اصلاح طلبان ایران است در مصاحبه ای با اشاره به عدم حضور سخنگو گفته بود: «به نظر من نبود سخنگو در دولت خلائی ایجاد نمی‌کند حالا چه این مدت بدون سخنگویی ۱۰۷ روز باشد چه ۱۵۰۰ روز»! البته مهاجری استثنائا این بار را درست می گوید، چرا که زمانی که دولت برنامه ای برای اجرا نداشته باشد، بودن یا نبودن سخنگو نمی تواند کمکی برای حل مشکلات باشد.

 

با این حال، اگرچه بیش از 7 ماه از آخرین جلسه سخنگوی دولت با رسانه ها می گذرد، اما دولت همچنان انتخاب سخنگو را وعده می دهد. در همین راستا محمود واعظی آبان ماه امسال درباره علت عدم معرفی سخنگو از سوی دولت اظهار کرده بود: «علت تاخیر در معرفی سخنگوی این است که می‌خواهیم این فرد از داخل دولت انتخاب شود». وی همچنین 10 بهمن درباره انتخاب سخنگو گفته بود: «رئیس‌جمهور روی سه گزینه در حال کاراند».

 

اما در این مدت آخوندی، قاضی زاده هاشمی، شریعتمداری و ظریف از ادامه همراهی با روحانی پشیمان شده و استعفا داده اند ولی هنوز هیئت دولت نتوانسته یک سخنگو از میان خود انتخاب کند. بدون سخنگو ماندن دولت حاکی از ریشه دار بودن اختلافات داخلی و سردرگمی دولتمردان روحانی در اتخاذ و اجرای سیاست کلان است که مانعی شده برای انتخاب یک نفر به عنوان سخنگوی جمع؛ و یا اینکه هیچ کدام از وزرا حاضر نیستند در این شرایط سمت سخنگو بودن را بپذیرند، از آن جهت که در توجیه ضعف ها دیگر استدلالی باقی نمانده است و همچنین دولت هیچ راهکاری برای بهبود شرایط آینده در اختیار ندارد.

 

این روزها دولت در مقابل وضعیت اقتصادی نقش انفعالی به خود گرفته و هنوز جنگ اقتصادی را باور نکرده است و در رفتار و سیاست دولت شاهد آن نیستیمِ. این درحالی است که دوم خردادماه امسال، رهبر انقلاب در دیدار با مسئولان نظام، صراحتاً مطالبه‌ی جدید خود از مسئولین را اعلام کردند: «دشمن ما اتاق جنگ را برده است در وزارت خزانه‌داری؛ [اتاق] جنگ علیه ما به جای وزارت دفاع، وزارت خزانه‌داری آنها است، به شکل فعّال هم مشغولند… من عرض می‌کنم اینجا هم بایست ستاد مقابله‌ی با شرارتِ این دشمن در مجموعه‌ی اقتصادی تشکیل بشود؛ وزارت خارجه باید پشتیبانی کند، باید به‌صورت همراه کمک کند لکن بایست در مرکز اقتصادی دولت این ستاد تشکیل بشود و این کار را دنبال کنند.» (۱۳۹۷/۰۳/۰۲)

 

چیزی که مشخص است حسن روحانی با یک راهکار بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زد، و آنهم مذاکره هسته ای بود. طرحی که زمان زیادی عمر نکرد و خیلی زودتر از چیزی که فکرش را می کردند شکست خورد. حالا این روزها دولت روحانی برنامه مشخص و مدونی برای بازگرداندن آرامش به بازار و بهبود وضعیت اقتصادی در اختیار ندارد. همین مساله عاملی شده است که انتخاب سخنگو سخت تر شود. چرا که سخنگو وظیفه روشنگری نسبت به برنامه ها و ایده های دولت برای آینده را برعهده دارد. اما زمانی که دولت برای خود اهداف مشخصی ترسیم نکرده است، عملا داشتن سخنگو بیهوده خواهد بود. چیزی که مشخص است آن که رفتن یک وزیر نه نگرانی ایجاد خواهد کرد و نه ماندن آن خوشحال کننده خواهد بود. چرا که استعفای یک وزیر یا استیضاح یک رئیس جمهور زمانی نگران کننده است که دولتی مقتدر و فعال بر سرکار باشد، رفتن یا ماندن یک یا چند وزیر و مقام عالی رتبه در دولت بی برنامه، هیچ تاثیری در سرنوشت کشور ندارد.

 

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

شعر/ ساحل وجود‏

عاشق روی توام دست بدار از دل من‏

حقیقت «الروح» در شب قدر کیست و بر چه کسی نازل می‌شود؟

جبرئیل از جمله ملائکه است و الروح از ملائکه بزرگ‌تر است

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.