سرخط خبرها
خانه / صراط عشق / متون / جلوه‌های انس با قرآن در سیره نظری و عملی امام خمینی(ره)

جلوه‌های انس با قرآن در سیره نظری و عملی امام خمینی(ره)

در بخش نخست این نوشتار به برخی از جلوه‌های انس با قرآن در سیره نظری و عملی امام راحل(ره) پرداختیم. اینک در ادامه به جلوه‌های دیگری از شخصیت قرآنی امام خمینی(ره)‌اشاره می‌کنیم.

 

1- محافظ قرآن

از همان کودکی حفظ قرآن را شروع کرده بود. با یک علاقه و شور و شوق عجیبی سوره‌های قرآن را از بر کرده بود. «سیّدروح الله» قرآن را حفظ می‌کرد و قرآن شد حافظ او. آن روزها هیچ کس فکرش را هم نمیکرد، این طفل مکتب قرآنی ملاابوالقاسم، روزی بشود «بزرگ محافظ قرآن» در قرن حاضر! (مجله پاسدار اسلام، ش 86، به نقل از آیت‌الله پسندیده)

2- دفاع از مظلوم

اوّلین مرجع تقلیدی كه قاطعانه از مردم فلسطین دفاع کرد و در مقابل رژیم غاصب اسرائیل موضع سخت گرفت و برای كمك به چریكهای فلسطینی مجوز زكات را داد، امام بود. (صحیفه امام، ج2، ص 199)

نگاهش به این آیات بود: «وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ.»

(چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و كودكاني كه به دست ستمگران تضعيف شده‏اند، پيكار نمي‏كنيد!؟) (نساء/75)

3- ثواب قرائت قرآن

به امام نامه نوشت. پرسیده بود: «آقا من میتوانم زبان عربی را بخوانم، ولی معنایش را نمیفهمم. اگر كسى قرآن به عربى بخواند و معنى آن را نفهمد، باز هم ثواب دارد!؟»

امام جواب داد: «ثواب قرائت‏ قرآن‏ منوط به درك معناى آن نيست، اگرچه خوب است سعى شود تا معنى آن را درك نمايد تا از ارشاد و علوم آن بهره‏مند گردد.» (استفتائات، ج1، ص 337)

4- تربیت قرآنی

نامش را همیشه با احترام یاد میکرد و عظمت. می‌گفت: «مدرّس بزرگ». مردی که در نظرش، مطابق تعالیم قرآنی تربیت شده بود: «يك آدم اگر موافق تعليم‏ قرآن‏ درست شود، يكوقت مى‏بينيد كه يك «مدرّس» از كار در مى‏آيد… كه جلوى قدرت رضاشاه، آن قدرت شيطانى مى‏ايستد، تنها.»

می‌گفت: «من مدرّس را ديده بودم و در جوانی منزل ايشان مكرّر می‌رفتم.» (صحیفه امام، ج7، ص 415)

5- صدام رفتنی است!

16 مهرماه سال 1359.

عدّه‌ای از جوانان انقلابى عراق‏ آمده بودند جماران. امام آن روز خیلی کوتاه صحبت کرد، امّا همه چیز را برای‌شان گفته بود. اوّل این آیه خواند: «وَ قاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً.» (توبه-36) بعد رو کرده بود به آن جوانهای پرشور و گفته بود: «ان شاء‌اللَّه خداوند تبارك و تعالى به شما قدرت بدهد و اين شخص كثيف را از مملكت خودتان دور كنيد. خداوند با شماست و شما پيروز هستيد و اين حكومت رفتنى است، إن شاء اللَّه.»(صحیفه امام، ج13، ص 260)

سال 1380، «صدام» رفت و «حکومت بعث» در عراق از هم پاشید.

6- چشم برای تلاوت قرآن

در نجف چشمهای امام ناراحتی پیدا کرده بود. پزشک آوردیم. امام را معاینه کرد و گفت: «آقا! شما باید چند روزی قرآن نخوانید و به چشم‌تان استراحت بدهید!» امام لبخند زد و گفت: «دکتر! من چشمم را برای قرآن خواندن می‌خواهم، چه فایده‌ای دارد که چشم داشته باشم و نتوانم بخوانم! شما یک کاری کنید که من بتوانم قرآن بخوانم!»(برداشت‌هایی از سیره امام(ره)، غلامعلی رجایی، ج3، ص6)

7- در‌اشتباه هستید…

از: روح‌الله الموسوی الخمینی.

به: اسدالله عَلَم، نخست‌وزیر.

موضوع تلگراف: هشدار در رابطه با حذف شرط سوگند به قرآن در لايحه انجمنهاى ايالتى و ولايتى‏.

«…اگر گمان كرديد مى‏شود با زور چند روزه‏، قرآن كريم را در عرض «اوستا»ى زرتشت، «انجيل» و بعض كتب ضالّه قرار داد و به خيالِ از رسميّت انداختن قرآن كريم تنها كتاب بزرگ آسمانى چند صد ميليون مسْلم جهان افتاده‏ايد و كهنه‏پرستى را مى‏خواهيد تجديد كنيد، بسيار در‌اشتباه هستيد…»

و السلام على من اتبع الهدى.(صحیفه امام، ج1، ص90)

8- بذل جان

«اگر معروف يا منكر از امورى باشد كه شارع مقدس به آن اهميّت زياد مى‏دهد مثل اصول دين يا مذهب و حفظ قرآن‏ مجيد و حفظ عقايد مسلمانان يا احكام ضروريه، بايد ملاحظه اهميّت شود و مجرّد ضرر، موجب واجب نبودن نمى‏شود، پس اگر حفظ عقايد مسلمانان يا حفظ احكام ضروريه اسلام بر بذل جان و مال توقف داشته باشد، واجب است بذل آن.»

(رساله عملیّه امام، شرایط امر به معروف و نهی از منکر، مسئله 2792.)

9- مایه سیادت

«گلادستون» نخست وزير انگلستان در اواخر قرن نوزدهم ميلادى، قرآن را در یکی از مجالس خودشان دست گرفته بود و توهینی هم به آن کرده بود و گفته بود: «تا اين بين مسلمانان است، انگلستان نمى‏تواند بر آنها سيادت كند!» امام بارها این جمله را در سخنرانیهایش نقل کرده بود. هشدار میداد که مبادا از قرآن جدا شویم. میگفت: «مایه سیادت ما همین قرآن است.» (صحیفه امام، ج13، ص360)

10- تلاوت در تبعید

شاه، امام را تبعید کرده بود ترکیه. درست بعد از وقایع 15 خرداد 1342. امام نزدیک یک سال آنجا بود، دور از خانواده و دوستان. قرآن انیس خلوت و تنهایی‌های امام بود. صاحب‌خانه امام گفته بود: «در این مدت هرگز از کم و کیف غذا شکایت نکرد. هنگام هواخوری همواره می‌کوشید برای مردم مزاحمتی پیش نیاورد. با بچه‌ها مهربان بود. بچه‌ها او را بابا صدا می‌زدند. به خواندن نماز و قرآن توجه ویژه داشت و همه این کارها در ساعت مقرر انجام می‌شد.»

(الف لام خمینی، هدایت الله بهبودی، ص 501)

11- ثابت قدم باشید!

یک آیه، يك وصيّت. برای ملّت شريف ايران.

– «به ملّت عزيز ايران توصيه مى‏كنم كه نعمتى كه با جهاد عظيم خودتان و خون جوانان برومندتان به دست آورديد، هم‌چون عزيزترين امور، قدرش را بدانيد و از آن حفاظت و پاسدارى نماييد و در راه آن، كه نعمتى عظيم الهى و امانت بزرگ خداوندى است، كوشش كنيد و از مشكلاتى كه در اين صراط مستقيم پيش مى‏آيد، نهراسيد كه‏: إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ.» (صحیفه امام، ج 21، ص 412)

12- با قرآن آشنا شو!

8 اردیبهشت 1361 به فرزندش احمد آقا نامه‌ نوشت. نامه‌ای سراسر اخلاقی و عرفانی برای نصیحت فرزند:

– «فرزندم! با قرآن اين بزرگ كتاب معرفت آشنا شو اگر چه با قرائت آن؛ و راهى از آن به سوى محبوب باز كن و تصوّر نكن كه قرائت بدون معرفت اثرى ندارد كه اين وسوسه شيطان است. آخر، اين كتاب از طرف محبوب است براى تو و براى همه كس، و نامه محبوبْ محبوب است اگر چه عاشق و محبّ، مفاد آن را نداند و با اين انگيزه، حبّ محبوب كه كمال مطلوب است، به سراغت آيد و شايد دستت گيرد.» (صحیفه امام، ج 16، ص 211)

13- عصایت را بردار!

– «هى ما قرآن را خوانده‏ايم كه فرعون‏ كذا و كذا، موسى‏ كذا و كذا! تدبّر نكرديم كه خوب، آن چيزى كه گفته براى چه گفته. براى اين كه تو هم مثل موسى باش نسبت به فرعون‏ عصرت، تو هم عصايت را بردار مخالفت كن با اين مردك!» (صحیفه امام، ج 3، ص 349)

* سرّ تکرار در قصّه‌های قرآن، مخصوصاً قصّه موسی(ع) و فرعون، در بیان امام.

14- سزای سوزاندن قرآن!

گزارش شماره 457 مورّخ 31/2/1342.

«ساواک قم» در گزارش خود به ریاست «ساواک تهران» نوشته بود: «به استحضار می‌رساند در تاریخ فوق، سه نفر از مالكين لرستان با [امام] خمینی ديدار کردند که يكى از آن‌ها پس از ديدار از مدرسه فيضيه گفت: «شاهى كه دستور مى‏دهد يك عدّه لامذهب و مخالف اسلام بريزند در مدرسه فيضيه و آن را خراب كنند، بدون شك خودش هم مخالف با اسلام است.»

[امام] خمینی در پاسخ اظهار داشت: «اگر مخالف نمى‏بود، قرآن را آتش نمى‏زد! وقتى كه رئيس سازمان امنيت … و رئيس شهربانى … دستور دهند قرآن را آتش بزنند و دعا را لگدكوب كنند و پاسبانان را به پشت بام بفرستند، تا با آجر به سر و كلّه روحانيون و طلاب بزنند، آيا اين‌ها مخالف با دين مقدّس اسلام نيستند؟ بالاخره روزى حساب اين‌ها را خواهيم رسيد. اگر زنده ماندم، مى‏دانم با اين‌ها چه معامله‏اى بكنم.» (صحیفه امام، ج 1، ص 231)

15- انجمن اسلامی ایران!

10 شهريور 1358 بود. اعضای انجمن اسلامى نيروى هوايى‏ برای ملاقات آمده بودند. امام آن‌ها را به تلاش بیشتر در راه «تبلیغ قرآن» تشویق کرد و گفت: «اين قرآنی ‏ كه ما داريم، هيچ كس در دنيا ندارد، اين را معرّفى كنيد.» بعد هم یک راهکار عملی به آن‌ها داده بود: «كارشناسهای قرآنی و اسلامی را پيش خودتان ببريد و از آنها استفاده كنيد و اين را توسعه بدهيد كه يك وقت انشاءاللَّه ايران بشود، انجمن اسلامى ايران!» (همان، ج 9، 380)

16- اتّحاد اسلام

مهمان‌های خارجی که می‌آمدند، امام این آیه را می‌خواند: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»  آل عمران – 103 رو می‌کرد به جمعیّت و می‌گفت: «اگر مسلمین همين يك آيه را عمل كنند، تمام مشکلات اجتماعى و سياسى و اقتصادى و همه چيزشان رفع مى‏شود.» (همان، ج 13، 275)

  گردآوری و تنظیم: محسن قربانیان

ایتابلهسروشآپارات

همچنین ببینید

مروری بر سرودهای انقلاب «خمینی‌ ای امام»/ شاهنگیان: تاابد پای آرمان‌هایم ایستاده‌ام

پس از ورود حضرت امام خمینی(ره) شعارها شکل عمومی پیدا کرد و تولیدات موسیقی توسط هنرمندان در سبک‌های مختلف انجام شد. برای مثال سرود ژاله تولید شد که در خصوص ماجرای میدان شهدا یا ژاله سابق بود.

روایتی از مجاهدت‌های «خمینی‌چی‌ها» در باکو / وقتی به زبان آوردن نام خمینی در ملأ عام ممنوع شد

حاج علی‌ اکرام علی‌زاده می‌گوید: «...هر چه فشار آوردند، مقاومت ما بیشتر شد. علیه ما در سازمان امنیت پرونده‌سازی کردند. بارها و بارها ما را برای توضیح و در واقع به قصد تحقیر و تهدید به سازمان امنیت باکو احضار کردند و برای تمسخر به ما می‌گفتند: «طرفداران امام سیزدهم!»... بارها ما را تهدید به مرگ و هتک حرمت کردند!»

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.