شاید در اواسط دهه هشتاد، این دو جریان نمیتوانستند این اتحادشان که محصول ستیزشان با انقلاب اسلامی بود را علنی کنند، اما اکنون با توجه به رفت و آمد های نهضت آزادی به بیت مرحوم منتظری و سخنرانیهای احمد منتظری در وصف بازرگان، میتوان نتیجه گرفت که چه کسی کانالیزه شده بود.
«از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست دادهاید.»
این بخشی از نامه امام خمینی خطاب به مرحوم منتظری، در فروردین ماه سال 68 است. عباراتی که امروز دیگر بدون هیچ استدلالی و با نگاهی ساده به مناسبات سیاسی بیت مرحوم منتظری و نهضت آزادی، تصدیق و تایید میشود.
به گزارش رجانیوز، روز قبل، یعنی پنج بهمن 97، اعضا و طرفداران حزب غیر قانونی نهضت آزادی به مناسبت سالروز فوت مرحوم بازرگان، در بیت مرحوم منتظری جمع شده و چند نفر نیز به سخنرانی درباره بازرگان و منتظری پرداختند.
این برای اولین بار نیست که اعضای نهضت آزادی بمناسبت سالروز فوت بازرگان در بیت مرحوم منتظری جمع میشوند. چند سالی میشود که بیت مرحوم منتظری و مهندس بازرگان که فصل مشترکشان تقابل با امام خمینی و میراث او است، به بهانه مراسم یادبود در مقبره بیات قم، دیداری نیز با اعضای بیت مرحوم منتظری و در راس آنها احمد منتظری انجام میدهند.
برای درک این دیدار ها و ارتباطات نهضت آزادی و بیت منتظری، باید به تاریخ مراجعه و نامهای که امام خمینی(ره) در تاریخ 6 فروردین ماه سال 68، در عزل مرحوم منتظری خطاب به وی نوشت را بازخوانی کرد. تا یادآوری شود که نزدیک به سی سال قبل از این روز ها، امام خمینی از همکاری های لیبرالها و مرحوم منتظری(بیت منتظری) نگران بوده و اتفاقاً یکی از دلایل اصلی امام در عزل منتظری از سمت قائم مقامی نیز همین مورد بوده است.
در بخشی از نامه، امام خمینی به موضعگیری های مرحوم منتظری در حمایت از لیبرالها و منافقین اشاره کرده و مینویسند:« شما در اکثر نامهها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که میگفتید دیکته شده منافقین بود که من فایدهای برای جواب به آنها نمیدیدم. مثلاً در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و میبینید که چه خدمت ارزندهای به استکبار کردهاید.»
البته امام خمینی(ره) اشارهای نیز به افراد بیت منتظری کرده و این چنین به او هشدار میدهند: «سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرالها نریزد.»
دو روز پس از نامه امام خمینی در عزل آقای منتظری، قائم مقام عزل شده نیز در نامهای که از این سمت استعفا کرد، در بخشی از نامه خطاب به امام خمینی مینویسد«مطمئن باشید همان طور که از آغاز مبارزه تاکنون در همۀ مراحل همچون سربازی فداکار و از خود گذشته و مطیع در کنار حضرتعالی و در مسیر اسلام و انقلاب بودهام، اینک نیز خود را ملزم به اطاعت و اجرای دستورات حضرتعالی میدانم؛ زیرا بقا وثبات نظام اسلامی مرهون اطاعت از مقام معظم رهبری است. برای هیچ کس قابل شک نیست که این انقلاب عظیم تاکنون در سایۀ رهبری و ارشادات حضرتعالی از خطرات مهمی گذشته؛ و دشمنان زیادی همچون منافقین کوردل، که دستشان به خون هزاران نفر از مردم و شخصیتهای عزیز ما و از جمله فرزند عزیز خود من آغشته است، و سایر جناحهای مخالف و ضد انقلاب و سازشکار و لیبرال مآبهای کج فکر را رسوا و از صحنه خارج نموده است.»
به عبارتی، این بخش از نامه مرحوم منتظری نشان از آن دارد که ایشان اذعان دارد گروههای معاند انقلاب اسلامی، از منافقین گرفته تا جریان لیبرال(نهضت آزادی) در صدد براندازی جمهوری اسلامی بوده اند.
مرحوم منتظری حتی در ادامه و با اشاره به جنایات و دشمنی های این جریانها مینویسد: «آیا جنایات هولناک وضربات ناجوانمردانۀ این روسیاهان کوردل به انقلاب و کشور و ملت عزیز و فداکار ما فراموش شدنی است؟ و اگر بلندگوهای آنان و رادیوهای بیگانه خیال میکنند با جوّسازیها و نشر اکاذیب و شایعه پراکنیها به نام اینجانب میتوانند به اهداف شوم خود برسند و در همبستگی ملت ما رخنه کنند، سخت در اشتباهند.»
اکنون باید هشدار های دلسوزانه امام خمینی به مرحوم منتظری که نامه 6 فروردین سال 68 گوشهای از آنها بود و همچنین نامه فوقالذکر آقای منتظری را در کنار تصاویر دیدار های این چند سال اخیر اعضای نهضت آزادی که ابایی از اعلام عمومی لیبرال بودن خود ندارند، قرار داد و میزان صداقت مرحوم منتظری در عمل به نامهای که به آن اشاره شد را سنجید.
البته باید ذکر کرد که چنین وحدتهایی که شاهدش هستیم، بیش از اینکه ایدئولوژی محور باشد، با محوریت تقابل با جمهوری اسلامی شکل گرفته اند.
پس از رحلت امام خمینی، بیت مرحوم منتظری در تکاپو بودند تا نامه امام مبنی بر عزل آقای منتظری را به روش های مختلفی زیر سوال برده و اینطور القا کنند که این نامه امام خمینی واقعیت نداشته و حاصل کانالیزه شدن امام بوده است و به نوعی در صدد این بودند که با زیر سوال بردن نامه، ساده لوحی مرحوم منتظری را انکار کنند. اما اکنون تاریخ گواهی میدهد که نامه امام خمینی به منتظری، نه از روی هیجان و القائات اطرافیان، که از روی آینده نگری شگرف ایشان بوده است.
شاید در اواسط دهه هشتاد، این دو جریان نمیتوانستند این اتحادشان که محصول ستیزشان با انقلاب اسلامی بود را علنی کنند، اما اکنون با توجه به رفت و آمد های نهضت آزادی به بیت مرحوم منتظری و سخنرانیهای احمد منتظری در وصف بازرگان، میتوان نتیجه گرفت که چه کسی کانالیزه شده بود.