سیدمحمد صادق خرازی سفیر پیشین ایران در سازمان ملل و از فعالین سیاسی اصلاحطلب در گفتوگویی با روزنامه آرمان گفت: «اروپاییها باید آگاه باشند که… تلاشهای جمهوری اسلامی بوده که توافقنامه برجام را تاکنون سرپا نگه داشته است. بر اساس گزارش همه مراکز ذیربط از جمله آژانس بینالمللی انرژی هستهای، چه قبل از خروج ترامپ از برجام چه بعد از خروج او از برجام، جمهوری اسلامی ایران بهطور کامل به تعهدات خود پایبند بوده است و همه نرمها و مقررات بینالمللی را رعایت کرده و میکند. اما این دلیل نمیشود که دیگر طرفهای این توافقنامه از آن سوءاستفاده کنند و نگذارند ایران از منافع حاصل از برجام بهره ببرد. همانطور که بارها اعلام شده است صبر و مدارای جمهوری اسلامی ایران هم اندازهای دارد».
سرویس سیاسی-
وی ادامه داده است:«خروج از برجام مورد نظر جمهوری اسلامی ایران نیست. اما ادامه این روش هم تامینکننده منافع ملی ما نیست. بنابراین من معتقدم مسئولان ذیربط به راهکار میانهای دست پیدا خواهند کرد تا اینکه اتحادیه اروپا تلاش خود را بیشتر کند و بتواند حضور مثمر ثمری در برجام داشته باشد. اروپا بهیاد بیاورد که دوره گفتاردرمانی به پایان رسیده و تاریخ آن منقضی شده و باید عملا اقدام مناسب انجام دهد.
گفتنی است ایران به تمامی تعهدات خود ذیل برجام عمل کرده است ولی طرف مقابل به هیچ یک از تعهدات خود پایبند نبوده است، این روند نامطلوب امروز حتی مورد ایراد جریان اصلاحات و حامیان دولت نیز قرار گرفته است.
توهین نشریه مدعی اصلاحات به مردم ایران!
یک ماهنامه متعلق به جریان مدعی اصلاحات در کاریکاتوری وقیحانه، به مردم ایران توهین کرد.
در شرح این کاریکاتور توهینآمیز نوشته شده است:«جراحی زیبایی مدل «گوش الاغی» به ایران رسید!». در این کاریکاتور همه مردم(زن و مرد و کودک و حتی عروسک یک کودک) گوشهای مخملی دارند. دو نفر نظارهگر مردم هستند. یکی از ناظرین از طرف دیگر میپرسد:«اینها چه خوب عمل جراحی کردند» و طرف مقابل در جواب میگوید:«عمل کجا بود؟ اخبار «بیست و سی» دیدند!»!
توهین به مردم یکی از اجزای لاینفک رفتار مدعیان اصلاحات است. این نشریه مدعی اصلاحطلبی،با کاریکاتوری وقیحانه، رسانه ملی را به تحمیق مردم و مردم را به کوته فکری متهم کرده است.
جریان اصلاحطلب از یکسو مدعی است که صدا و سیما هیچ مخاطبی در میان مردم ندارد و از سوی دیگر چپ و راست با فحاشی به رسانه ملی حمله میکند.
طیف مدعی اصلاحات به سبب اینکه در موضوعات مختلف، دستش از استنادات کارشناسی و فنی خالی است، همواره به فحاشی و توهین به مردم و جریان مخالف خود میپردازد.
سرپوش گذاشتن بر کارنامه خالی دولت با ترفندهای تکراری!
روزنامه همدلی در گزارشی نوشت:««عملکرد اقتصاد در سالهای 97 و 98 بیش از هر چیزی متاثر از تحریمهای جدید و بحران ارزی است»؛ این تحلیل مرکز پژوهشهای مجلس در کنار سایر اظهارنظرهای کارشناسی، حکایت از این دارد که در ماههای آینده وضعیت پیچیدهای در انتظار اقتصاد کشور است».
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت:« آنچه باید مورد توجه واقع شود آن است که مشکلات اقتصادی یک شبه و ناگهانی به وجود نیامده، اما بیتوجهی به حل آن موجب شده روند رشد آن شتاب بیشتری پیدا کند؛ مانند اتفاقی که در دولتهای نهم و دهم افتاد و این ماجرا هنوز هم ادامه دارد».
اکنون بیش از 5 سال از آغاز به کار دولت روحانی سپری شده است، مدعیان اصلاحات و برخی دولتمردان، در 4 سال اول مدعی بودند که دولت مشغول آواربرداری است و از سال 96، اقدامات اصلی آغاز میشود. اکنون حدود یکسال و نیم از دولت دوازدهم نیز سپری شده است اما روزنامههای زنجیرهای همچنان در پی سرپوش گذاشتن بر بیعملی و کارنامه خالی دولت، با ترفندهای نخ نما و تکراری هستند.
هر کاری کنیم مردم تقصیرها را متوجه ما میدانند
موسوی لاری وزیر کشور دولت اصلاحات طی گفتوگویی که روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد آن را بازنشر کرد گفته است:« باور من این است که گلایههایی که مردم در این دوره از اصلاحطلبان دارند بیشتر از دوره قبل است. چون دولت فعلی، ولو اینکه دولت اعتدالی است را به نام اصلاحات میشناسند. تشخیص و تفکیک این مسئله برای مردم کار سادهای نیست.»
موسوی لاری در ادامه به توجیه ناکارآمدیها پرداخته و میگوید:« اصلاحطلبان در کنار مردم و جزئی از مردم هستند؛ خواست آنها محقق نشده است اما ریشه عدم تحقق این است که نیروهایی که آمدند نیروهای اول جریان اصلاحات نبودند؛ یا حتی اگر همه آنها هم بودند ممکن بود نتوانند همه وعدهها را محقق کنند…اگر همین چهرههای اول اصلاحطلبی هم به مجلس میآمدند معلوم نبود خیلی از مسائل را بتوانند حل کنند».
درباره اظهارات موسوی لاری نکاتی است که به اختصار به آنها میپردازیم، نخست آنکه او میگوید مردم دولت یازدهم و دوازدهم را دولت اصلاحات میدانند و هیچ توضیح و توجیحی را در این زمینه قبول نمیکنند، تحلیل مردم در این زمینه درست است چرا که اکثر مدیران دولت را مدعیان اصلاحات تشکیل میدهند و عامل اصلی وضعیت نابسامان اقتصادی کنونی محصول حضور این افراد در دولت است.
نکته دوم اینکه موسویلاری دچار تناقضگویی عجیبی شده است از سویی او میگوید که دلیل ناکامیها عدم حضور مردان درجه یک اصلاحطلب در دولت و مجلس است و از سوی دیگر معترف است که اگر این افراد درجه یک حضور هم داشتند معلوم نبود مشکلی حل شود!
مدعیان اصلاحات به توان خود واقف هستند و میدانند که هر چه هست نتیجهاش را میتوان در وضعیت اقتصادی کشور مشاهده کرد ولی نیم نگاهی نیز به انتخاباتهای بعدی دارند و امیدوارند که مردم فراموشکار باشند یا توضیحات و توجیحات آنها را بپذیرند.
خانه نمیساخت اما از برنامه توسعه میخواست جواب مردم را بدهد!
روزنامه شرق در یادداشتی با عنوان «آرزوهای بزرگ برای مسکن» نوشت: «جامعهای که خانه دار شدن شهروندان را به عنوان هدفی مهم دنبال میکند در همان ابتدای کار مسیرهای متفاوتی را برای رسیدن به مسکن پیش پای شهروندان میگذارد…»
تا همین جای کار مشخص میشود که چنین جامعهای به هیچ عنوان جامعهای نیست که عباس آخوندی، وزیر سابق مسکن آن را دوست داشته باشد. سپس این یادداشت در ادامه افزوده که در این جوامع دولت به عنوان متولی دو راه پیش پای شهروندان میگذارد: «مثلا با انتخاب مسیر «الف» با دوره انتظار معینی به خواسته خود میرسند؛ اما اگر عجلهای در کار باشد باید با انتخاب مسیر «ب» متحمل زحمت و سختی بیشتری شوند. وزیر سابق راه و شهرسازی [عباس آخوندی] در نشست مرداد 1394 شورای برنامهریزی مسکن و شهرسازی گفته بود: «اگر برنامه ششم توسعه نتواند به این به این سؤال مردم که من چگونه میتوانم خانه داشته باشم پاسخ دهد. سایر موارد مندرج در این برنامه در حوزه مسکن تعارفاتی بیش نخواهد بود.»
سپس نویسنده تاکید میکند: «مستقل از اینکه وزارت تحت امر او تا چه میزان در تسهیل امر خانهدار شدن مردم یا تدوین برنامهای راهبردی برای این هدف بزرگ موفق بوده است و علت توفیق یافتن یا نیافتن آنچه بود، این جمله به خوبی نشاندهنده اهمیت نقش دولت در حل معضل مسکن و ضرورت تبدیل دغدغه شهروندان به دغدغه مدیران ارشد جامعه است.»
حکایت آن وزیر سابق هم حکایت جالب توجهی است و ایضا تاسف برانگیز. کسی که خود نه اعتقادی به خانه ساختن دولت برای مردم داشت و نه اعتقادی به نظارت دولت بر بازار مسکن و قیمتهای آن از برنامه ششم توسعه توقع دارد که بتواند به مردم در مورد چگونگی خانهدار شدن آنها پاسخ دهد؟!
«دیکته ننوشته غلط ندارد» این نکتهای است که باید در مورد فرازی از این یادداشت متذکر شد. بر مبنای همین ضرب المثل، باید پرسید عنوان کردن «علت توفیق یافتن یا توفیق نیافتن» برای وزیر سابق مسکن به چه معناست؟! از آنجا که یادداشت مذکور در باب مسکن است کاوش در توفیق یافتن یا نیافتن آخوندی در حوزهای که هیچ قدمی در آن برنداشته شاید کنایهای تلخ به او باشد که 6سال از فرصتهای غیرقابل جبران این کشور را با غفلت خویش سوزاند. ضمن آنکه باید یادآور شد که برنامهها نقشه راه هستند و به خودی خود کاری نمیکنند لذا لازم است تا انسانی دلسوز جامعه و خاصه دلسوز قشر مستضعف جامعه و معتقد به برنامههای تدوین شده و نیز اقداماتی جهادی با آن نقشه راه توام شود که «آری به اتفاق جهان میتوان گرفت»
آقای آشنا ، رطب خورده منع رطب کی کند؟!
روزنامه زنجیرهای قانون در مطلبی با عنوان «جنگ شفافيت» در واکنش به اظهارات اخیر حسامالدین آشنا مشاور رئیسجمهور نوشت: «هر ساله زمان ارائه بودجه كه ميشود برخي براي سلحشور نشان دادن خود اظهاراتي را درباره بودجههاي پنهان و مسائل حاشيهاي لايحه دخل و خرج كشور بيان ميكنند كه با تصويب بودجه به فراموشي سپرده ميشود. نكته تاملبرانگيز اين نوع اقدامات در آنجاست كه اين نوع افشاگري محافظهكارانه خروجي مناسبي نيز ندارد و حتي فرد افشاگر مسائل را به صورت عمقي به زبان نميآورد وتنها به بيان كليات و بازخواني اجمالي بسنده ميكند. در همين راستا شاهد آن بوديم كه در هفته گذشته حسامالدین آشنا، مشاور رييسجمهور و رئیسمرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری در مراسمی درباره شفافیت بودجه صحبتهایی کرده که در شبکههای اجتماعی بازتاب گستردهای به دنبال داشت»
این روزنامه اصلاحطلب حامی دولت در ادامه خطاب به مشاور رئیسجمهور نوشت : «بازي با افكار نيز ديگر در اين بازه خروجي مناسبي ندارد و چهره بدون روتوش دولتيها براي مردم نمايان شده است و اگر اين اظهارات را آشنا در زماني قبل از انتخابات 96 به زبان ميآورد، شايد بيشتر مورد قبول واقع ميشد ولي امروزه با توجه به اقداماتي كه دولت در دستور كار داشته و رويهاي كه پي گرفته بودند، چندان حمايت بدنه اجتماعي را به همراه نخواهد داشت و برخي نمايندگان نيز كه چندان به اصلاحات توجهي ندارند، از فرصت استفاده كرده و اين گونه او را سركوب ميكنند.همه از روشنگري استقبال ميكنند ولي رطبخوردههايي كه امروز از نبود شفافيت ناله ميكنند، نميتوانند منع رطب كنند زيرا خود در هزينهكردهايي كه دارند، تاريكيهاي فراواني داشته و تا درباره آنها روشنگري نكنند، اين نوع اظهارات به دل مردم نمينشيند.»
توسعه مناسبات با اروپا
انعطاف حقوق بشری و نظامی و منطقهای میخواهد!
روزنامه اعتماد در مطلبی نوشت: «تصوری وجود دارد که رابطه با اروپا به معنای خدماترسانی بیوقفه اروپاییها به ایران یا جبران کردن اقدامات طرف ثالث از سوی اروپاییهاست. رابطه دوطرفه است؛ هر دو طرف باید ملاحظات یکدیگر را در نظر بگیرند. اروپاییها موظفاند مادامی که ما ملاحظات آنها را در نظر میگیریم، ملاحظات ما را رعایت کنند و بالعکس. در چنین شرایطی است که هر اندازه دو طرف بتوانند رضایت طرف مقابل را بیشتر کسب کنند، سطح رابطه افزایش پیدا میکند. سطح مناسبات سیاسی، مبادلات تجاری، روابط مالی، فناوری و فرهنگی به نسبت رعایت دو جانبه ملاحظات طرفین هیچگاه تک ساحتی نیست. هر یک از طرفین یک رابطه دیپلماتیک در زمینههای گوناگون ملاحظات، مطالبات و انتظاراتی دارد. برای اروپا و برای تهران، مسائل اقتصادی، تجاری و مالی، جای خود را دارند، اما مسائل منطقه، مسائل حقوق بشری، مسائل امنیتی و نظامی، هریک جداگانه یا همزمان بر سطح مناسبات تاثیرگذارند.»
اینها را سفیر یک کشور اروپایی مانند انگلیس، آلمان و فرانسه در تهران ننوشته؛ مکتوبات یک مدعی اصلاحات است. برجام اروپایی جز وقتکشی، معطل سازی، شرط گذاری و بدعهدی دولتهای غربی عایدی نداشت. کوبیدن بر طبل انعطاف در این شرایط یا از سر دیوانگی است یا خیانت. بعید است اینها دیوانه باشند. اینها مدعیان اصلاحطلبیاند که همصدایی و همراهی ویژهای با بدخواهان انقلاب و ملت دارند. از بزک آمریکا و غرب برای غالب کردن برجام تا معرکهگیری بر مذاکره روی موشک و نفوذ در منطقه. روند بدعهدی اروپا را برای یک کودک هم توضیح دهند، خباثت و سوءنیت غربیها برایش عیان میشود؛ نویسنده که استاد روابط بینالملل هم هست!